به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، فرزندآوری یکی از مهمترین و پیچیدهترین فرآیندهای زندگی انسانهاست که در آن علاوه بر مسائل فردی و خانوادگی، جنبههای اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز دخیل هستند. با وجود اینکه فرزندآوری در گذشته بهطور خودکار و بدون چالشهای جدی صورت میگرفت، امروز این فرآیند به دلایل مختلفی مانند تغییرات سبک زندگی، بحرانهای اقتصادی و اجتماعی، تغییر نگرشهای فرهنگی و فشارهای روانی، با چالشهای متعددی روبرو شده است. در مقابل، فرزندآوری همچنان مزایای زیادی دارد که هم برای والدین و هم برای جامعه بهطور کلی قابل توجه است.
یکی از بزرگترین چالشهایی که والدین امروزی با آن مواجهاند، فشارهای اقتصادی است. هزینههای نگهداری و تربیت فرزند، بهویژه در جوامع شهری و صنعتی، بهطور قابلتوجهی افزایش یافته است. از هزینههای ابتدایی مانند پوشاک، غذا، لوازم بهداشتی، مسکن، آموزش و پرورش گرفته تا هزینههای بهداشتی، درمانی و سرگرمی، همه و همه در ایجاد یک فشار اقتصادی سنگین بر دوش والدین نقش دارند. بهویژه در کشورهایی که نرخ تورم بالاست و شرایط اقتصادی نامساعد است، بسیاری از خانوادهها قادر به تأمین نیازهای اولیه فرزندان خود نیستند. علاوه بر این، در کشورهای پیشرفته، حتی با وجود سیستمهای رفاهی و حمایتهای دولتی، همچنان هزینههای نگهداری کودک در برخی موارد بسیار بالا است. در واقع، این هزینهها میتوانند والدین را مجبور به اتخاذ تصمیمات دشوار اقتصادی کنند که ممکن است شامل کاهش ساعات کاری، تغییر شغل یا حتی ترک کار باشد. در کشورهای در حال توسعه که سیستمهای حمایتی ضعیفتری دارند، این چالش بهطور جدیتری احساس میشود و بسیاری از خانوادهها با دشواریهای بیشتری برای تأمین نیازهای اولیه فرزند خود روبرو هستند.
در ایران آماری از هزینه پرورش فرزند در خانواده تهیه نشده است، اما بر اساس دادههای اداره آمار کانادا بین سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۷ نشان میدهد که تربیت دو فرزند تا سن ۱۷ سالگی ممکن است برای مادر و پدری با درآمد متوسط، بیش از ۵۰۰ هزار دلار هزینه در بر داشته باشد. در صورتی که فرزندان تا ۲۲ سالگی مستقل نشوند، این میزان حدود ۲۹ درصد افزایش خواهد یافت. همچنین ان را نیز باید در نظر داشته باشیم که با در نظر گرفتن تورم کنونی، میزان این رقم به مراتب بالاتر است. این دادهها نشان میدهد برای خانوادههای کمدرآمد، هزینه نگهداری هر فرزند حدود ۲۳۸ هزار و ۱۹۰ دلار است. خانوادههای برخوردار از درآمد متوسط در بازه زمانی مورد اشاره، برای یک کودک از بدو تولد تا ۱۷ سالگی بهطور میانگین حدود ۲۹۳ هزار دلار خرج کردهاند. خانوادههای با درآمد بالاتر نیز برای نگهداری فرزند خود ۴۰۳ هزار و ۹۱۰ هزینه کردهاند.
در دنیای مدرن، با تغییرات ساختار اجتماعی و توسعه فناوریهای جدید، بسیاری از والدین بهویژه مادران شاغل با مشکل مدیریت زمان مواجهاند. این مسئله در جوامع پیشرفته و صنعتی شدیدتر است؛ جایی که نقشها و وظایف شغلی بهطور مداوم در حال تغییر و افزایش هستند. والدینی که در این شرایط مشغول به کار هستند، باید وقت خود را بین شغل، مسئولیتهای خانوادگی و نیازهای فرزند خود تقسیم کنند، که این مسأله میتواند منجر به فشار روانی و استرسهای فزاینده شود. برخی از والدین مجبورند که برای مراقبت از فرزند، ساعات کاری خود را کاهش دهند یا حتی شغل خود را ترک کنند، اما این تصمیمات گاهی با مشکلات اقتصادی و از دست دادن استقلال مالی همراه است.
بهویژه در جوامع با نرخ بیکاری بالا یا سیستمهای کاری سخت، مادران و پدران ممکن است به دلیل شرایط کاری و نبود سیاستهای حمایتی مناسب در زمینه مرخصی والدین و ساعات کاری انعطافپذیر، مجبور به ترک شغل خود شوند. این فشارها نه تنها بر زندگی خانوادگی تأثیر منفی میگذارند بلکه بر سلامت روانی والدین نیز اثرگذار هستند. در بسیاری از موارد، والدین با احساس گناه و عدم توانایی در برآورده کردن نیازهای شغلی و خانوادگی مواجه میشوند.
در بسیاری از جوامع، نگرشها و ارزشها درباره فرزندآوری تغییر کرده است. نسلهای جدید بهویژه در جوامع شهری، به دلیل افزایش سطح تحصیلات، اشتغال زنان و تغییر در اولویتهای فردی، تمایل کمتری به داشتن فرزند نشان میدهند. این تغییرات در نگرشها، بهویژه در کشورهایی که سن ازدواج و فرزندآوری افزایش یافته است، باعث شده است که بسیاری از افراد تصمیم به تأخیر در فرزندآوری یا حتی عدم داشتن فرزند بگیرند. برخی از جوانان بر این باورند که داشتن فرزند ممکن است باعث محدودیتهایی در آزادیهای فردی، تحصیلات و پیشرفت شغلی شود. همچنین، در بسیاری از کشورها، فشار اجتماعی و توقعات فرهنگی میتواند بهطور غیرمستقیم باعث بروز مشکلاتی در تصمیمگیری درباره فرزندآوری شود. بهعنوان مثال، در برخی جوامع، فشار برای داشتن خانوادههای بزرگ و نقشهای سنتی ممکن است بهطور نامناسبی بر زوجین وارد آید.
از سوی دیگر، فرهنگهای مختلف نسبت به نقش مادر و پدر در تربیت فرزند، انتظارات متفاوتی دارند. در برخی از جوامع، بار مسئولیتهای خانهداری و تربیت فرزند بهطور عمده بر دوش مادر است، که این فشار میتواند باعث افزایش استرس و احساس عدم برابری در روابط خانوادگی شود. این تضادهای فرهنگی و اجتماعی بهویژه در جوامعی که به سرعت در حال تغییر هستند، میتواند بر تصمیمگیریهای خانوادهها تأثیرات منفی بگذارد.
یکی دیگر از چالشهای مهم فرزندآوری، نگرانیهای بهداشتی و روانی است. در دنیای امروز، با افزایش سن ازدواج و فرزندآوری، مشکلات بهداشتی مادران و نوزادان بیشتر از گذشته شده است. حاملگی در سنین بالا با خطرات و عوارضی همراه است که میتواند بهطور قابل توجهی سلامت مادر و فرزند را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، برخی از والدین ممکن است با مشکلات روانی نظیر افسردگی پس از زایمان، اضطرابهای مربوط به تربیت کودک و احساس گناه مواجه شوند.
برای بسیاری از مادران و پدران، فشارهای روانی ناشی از مسئولیتهای فرزندآوری، کار و زندگی روزمره میتواند منجر به مشکلات جدی در روابط خانوادگی و اجتماعی شود. بهویژه در جوامعی که سیستمهای حمایتی ضعیف است، بسیاری از والدین برای دریافت کمکهای روانشناختی یا اجتماعی با موانع جدی روبرو هستند.
از دیگر چالشهای فرزندآوری در جوامع شهری، کمبود فضای کافی برای زندگی است. در بسیاری از شهرهای بزرگ، قیمت مسکن به شدت بالا است و خانوادهها بهویژه خانوادههای کمدرآمد، نمیتوانند مسکن مناسب و کافی برای زندگی خود تأمین کنند. این مشکل بهویژه در کشورهایی که نرخ مهاجرت به شهرهای بزرگ بالا است، مشاهده میشود. کمبود فضای مناسب برای زندگی باعث میشود که بسیاری از خانوادهها با مشکلات جدی در زمینه پرورش و تربیت فرزند روبرو شوند. عدم دسترسی به فضای کافی برای رشد و بازی فرزندان، میتواند تأثیر منفی بر سلامت جسمی و روانی آنها بگذارد.
فرزندآوری نه تنها برای فرزند بلکه برای والدین نیز مزایای زیادی دارد. در فرآیند تربیت فرزند، والدین بهطور ناخودآگاه مهارتهایی مانند صبر، انعطافپذیری، همدلی و مدیریت زمان را توسعه میدهند. فرزندآوری به والدین این امکان را میدهد که تجربههای جدیدی را کسب کنند و از چالشها و سختیهای آن به رشد شخصی و اجتماعی برسند. این تجربهها به والدین کمک میکنند تا از خود و ظرفیتهایشان در مواجهه با مشکلات جدید آگاه شوند و احساس مسئولیت پذیری بیشتری پیدا کنند.
فرزندآوری موجب بهبود روابط عاطفی و اجتماعی در داخل خانواده میشود. بسیاری از والدین تجربه میکنند که داشتن فرزند باعث ایجاد پیوندهای عاطفی عمیقتر و معنای بیشتری در زندگی آنها میشود. تولد فرزند در بسیاری از فرهنگها یک جشن بزرگ و نماد شادی و امید است. این تجربهها معمولاً باعث افزایش سطح رضایت فردی و خانوادگی و تقویت حس تعلق به خانواده میشود.
فرزندآوری از جنبه اجتماعی نیز بسیار اهمیت دارد. نسلهای جدید، با آموختن از تجربههای گذشته، میتوانند به رشد اجتماعی و فرهنگی جامعه کمک کنند. علاوه بر این، جوانانی که وارد بازار کار میشوند، میتوانند به عنوان نیروی کار جدید به اقتصاد کمک کنند. این جوانان همچنین میتوانند به ایجاد تغییرات اجتماعی، فرهنگی و علمی در آینده جامعه خود کمک کنند.
در بسیاری از فرهنگها، فرزندآوری بهعنوان یک سرمایهگذاری برای دوران پیری محسوب میشود. فرزندان میتوانند در دوران سالمندی والدین، از آنها حمایت کنند. این حمایت ممکن است در زمینههای مالی، اجتماعی و عاطفی باشد. در جوامعی که سیستمهای تأمین اجتماعی ضعیف است، داشتن فرزند میتواند بهطور خاص کمککننده باشد و از احساس تنهایی و انزوا در دوران پیری جلوگیری کند.
فرزندآوری میتواند به تقویت روابط خانوادگی و اجتماعی منجر شود. والدین با ایجاد ارتباطات و شبکههای حمایتی با سایر خانوادهها و والدین، میتوانند از مزایای اجتماعی بهرهمند شوند. این ارتباطات میتوانند به خانوادهها کمک کنند تا در برابر مشکلات و چالشهای زندگی مقاومت بیشتری داشته باشند و بتوانند از یکدیگر حمایت کنند.
فرزندآوری فرآیندی پیچیده است که با چالشهای فراوانی مواجه است، از جمله مشکلات اقتصادی، فشارهای شغلی، نگرانیهای فرهنگی و اجتماعی، مسائل بهداشتی و روانی، و مشکلات مسکن. با این حال، مزایای آن نه تنها در سطح فردی و خانوادگی بلکه در سطح اجتماعی نیز قابل توجه است. والدین با فرزندآوری میتوانند به رشد و توسعه شخصی، افزایش رضایت خانوادگی، ایجاد پیوندهای اجتماعی و کمک به توسعه جامعه کمک کنند. برای غلبه بر چالشها و بهرهمندی از مزایای فرزندآوری، ضروری است که سیاستهای حمایتی و برنامههای رفاهی برای خانوادهها تقویت شود و شرایط بهتری برای زندگی و پرورش فرزند فراهم گردد.