به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو؛ روز ۱۷ فوریه اهمیت تاریخی و سیاسی زیادی در جهان دارد. در ادامه به مرور برخی از مهمترین رویدادهای آن میپردازیم.
در جریان جنگ فرانسه و پروس، نیروهای پروسی از ۱۹ سپتامبر ۱۸۷۰ تا ۲۸ ژانویه ۱۸۷۱، پاریس را تحت محاصره قرار دادند. این نبرد، بخشی از جنگ بزرگتری بود که بین امپراتوری فرانسه و پادشاهی پروس در گرفت. در نهایت، پس از سقوط پاریس، نیروهای پروسی در ۱۷ فوریه ۱۸۷۱ وارد شهر شدند و با پیروزی کامل، در خیابانهای پاریس رژه رفتند.
با شکست فرانسه، شرایط برای تشکیل امپراتوری آلمان فراهم شد. ویلهلم اول، پادشاه پروس، در اقدامی تحقیرآمیز برای فرانسویها، در کاخ ورسای، واقع در قلب فرانسه، به عنوان امپراتور آلمان سوگند یاد کرد. این واقعه نقطه آغاز رایش دوم آلمان بود که تا پایان جنگ جهانی اول در ۱۹۱۸ ادامه یافت. جنگ فرانسه و پروس همچنین منجر به از دست رفتن مناطق آلزاس و لورن توسط فرانسه شد که این مسئله در سالهای بعد یکی از دلایل اصلی تنش میان فرانسه و آلمان شد.
در این روز، تلگراف ایران رسماً از کنترل شرکت انگلیسی «تلگراف هندوستان» خارج شد و به طور کامل استقلال یافت. پیش از این، ارتباطات تلگرافی ایران تحت نفوذ بریتانیا قرار داشت که این امر موجب وابستگی فنی و مالی ایران به انگلیس شده بود.
نخستین اقدامات برای قانونمند کردن ارتباطات تلگرافی در ایران به سال ۱۲۷۳ هجری شمسی بازمیگردد. در این سال، کتابچهای تحت عنوان «تکالیف و دستورالعمل تلگراف» منتشر شد. برای تربیت نیروی متخصص، گروهی از جوانان ایرانی به پاریس اعزام شدند و نخستین کارمندان ایرانی تلگرافخانه نیز به تفلیس فرستاده شدند تا با نحوه عملکرد تلگراف آشنا شوند.
در سال ۱۲۷۷، اولین محموله سیم تلگراف و تجهیزات جانبی که توسط حسنعلیخان گروسی، وزیرمختار ایران در پاریس و لندن، خریداری شده بود، وارد کشور شد. در همین سال، خطوط تلگراف تا شمیران و تبریز امتداد یافت. دو سال بعد، در ۱۲۷۹، خط تلگراف تهران - گیلان نیز راهاندازی شد.
با این حال، انگلیسیها همچنان به دنبال کنترل تلگراف ایران بودند. در همان سال، «ایستویک»، کاردار دولت انگلستان، موفق شد قراردادی شش مادهای با دولت ایران امضا کند که براساس آن، خط تلگراف خانقین - تهران و تهران - بوشهر باید توسط انگلیسیها احداث میشد. تأمین مالی این پروژه بر عهده ایران بود، اما ایران موظف بود تمامی تجهیزات مورد نیاز را فقط از دولت بریتانیا خریداری کند.
ساختمان اصلی تلگرافخانه تهران، یکی از بناهای باشکوه آن دوران، در سال ۱۳۰۷ خورشیدی در میدان توپخانه افتتاح شد. مراحل پایانی این بنا، از جمله ساخت گنبد و کارهای فلزی آن، تا سال ۱۳۱۰ ادامه داشت. اما در سال ۱۳۴۹، این ساختمان تاریخی در دوره محمدرضا پهلوی تخریب و به جای آن، ساختمان ۱۴ طبقه مخابرات کنونی ساخته شد.
در تاریخ ۱۷ فوریه ۲۰۰۸، پارلمان کوزوو بهطور رسمی اعلامیه استقلال این منطقه از صربستان را تصویب کرد. این اعلامیه که در جلسه فوقالعاده پارلمان قرائت شد، کوزوو را کشوری مستقل، دموکراتیک و دارای حق حاکمیت معرفی کرد.
اعلام استقلال کوزوو واکنشهای متفاوتی را در سطح بینالمللی به همراه داشت. ایالات متحده و بسیاری از کشورهای اتحادیه اروپا این استقلال را به رسمیت شناختند، اما صربستان، روسیه و برخی دیگر از کشورها با آن مخالفت کردند.
در لحظه قرائت اعلامیه استقلال توسط هاشم تاچی، نخستوزیر وقت کوزوو، دهها هزار نفر از آلبانیاییتبارهای کوزوو در خیابانهای اطراف پارلمان تجمع کرده و این رویداد تاریخی را جشن گرفتند.
این دومین اعلام استقلال کوزوو بود؛ نخستین بار در ۷ سپتامبر ۱۹۹۰، کوزوو اعلام استقلال کرده بود، اما تنها آلبانی آن را به رسمیت شناخت. اما در سال ۲۰۰۸، این استقلال با حمایت گستردهتری همراه شد و زمینهای برای گسترش روابط دیپلماتیک کوزوو در سطح جهانی فراهم گردید.
۱۷ فوریه ۲۰۱۱، نقطه آغاز اعتراضات گستردهای در لیبی بود که در نهایت به سرنگونی حکومت سرهنگ معمر قذافی منجر شد. این اعتراضات ابتدا در شهر بنغازی، دومین شهر بزرگ لیبی، شدت گرفت. برخی از نیروهای پلیس و ارتش به معترضان پیوستند و بخشهایی از شهر به تصرف مخالفان درآمد.
در شهر بیضا، معترضان با همکاری پلیسهای مخالف حکومت، دو نیروی امنیتی را اعدام کردند. همچنین، گروهی از تظاهرکنندگان رئیس یکی از بیمارستانهای حومه بنغازی را به قتل رساندند.
در طرابلس، پایتخت لیبی، درگیریهای شدیدی میان معترضان و نیروهای امنیتی رخ داد. در واکنش به این اعتراضات، جنگندههای نیروی هوایی لیبی به سمت تظاهرکنندگان شلیک کردند، که این اقدام باعث افزایش خشم مردم و گسترش اعتراضات در سراسر کشور شد.
سرکوبهای خشن نیروهای قذافی، موجب مداخله نظامی ناتو در لیبی شد. در نهایت، این اعتراضات منجر به سقوط قذافی و پایان حکومت ۴۲ ساله او شد. معمر قذافی در ۲۰ اکتبر ۲۰۱۱، در جریان درگیریها در زادگاهش، سرت، کشته شد.