موسیقی سنتی؛ موسیقی که ریشه در فرهنگ ملتهای متمدن و پیشرفته قدیم دارد، در اين بين موسيقي سنتي ايران یکی از انواع پیشرفته و قوامیافته موسیقیهای سنتی است.
گروه دین و اندیشه «خبرگزاری دانشجو»، فاطمه قائلی؛ در نوشتار قبلی مطلب مهم و کلیدی در باب موسیقی مطرح شد و آن این بود که موسیقی فاقد مفاهیم ذهنی است، حال اين این سوال مطرح میشود که قسمت قابل فهم موسیقی چیست؟
«پاسخ این است که موسیقی باید با نظم و قانون خاصی نواخته شود تا نمودی از واقعیت پیدا کند و از آن جایی که عالم حقیقی هم از نظم و قانون برخوردار است، موسیقی هم ما را در خود اسیر میکند و برای ما جذاب میشود.» (1) این نظم همان پایه بودن علم ریاضی برای موسیقی است که به شکل بسیار جالب در قالب اصوات برای ما تجسم واقعی پیدا میکند.
شاید یکی از دلایل مهمی که آهنگسازان برای قطعات موسیقی خود، نام انتخاب میکنند، این باشد که میخواهند به مخاطب بگویند که این قطعه را با توجه به این موضوع ساختهام، پس با شنیدن آن به این موضوع فکر کنید و این مفهوم را در ذهنتان بپرورانید.
ادله فتوای مراجع تقلید که در باب حکم شنیدن موسیقی ...
خوب طبیعتا هر کس بنا بر وضعیت درونی خود به مفهوم مورد نظرش میپردازد و مرغ خیال خود را به پرواز در میآورد، اما زمانی که مخاطب این کلید یا راهنمایی آهنگساز را در مورد مفهوم مورد نظر فلان قطعه موسیقی ندارد چطور؟
مرغ خیال شنونده بنابر چهارچوب وضعیت روحی و شخصیتی خودش آزاد است که به پرواز درآید و در این چارچوب به هر جایی سر بکشد؛ شاید دلیل فتوای برخی مراجع تقلید که در باب حکم شنیدن موسیقی، معیار را حالت درونی خود انسان دانستهاند، همین مطلب باشد.
بنا بر این می توان موسیقی را پدیده ای تجریدی دانست که با روح آدمی سرو کار دارد و اختلاف اقوام، ملل و تحول فرهنگ ها در تأثیر انسان از موسیقیها نقش موثري ایفا میکنند.
برداشتهای خاص از موسیقی با نظر به وضع روانی هر یک از افراد انسانی با شرایط موقت یا پایدار درونی آنها، اتفاق میافتد.
بهتر است مقداری از این فضا فاصله بگیریم و انشاءالله در مطالب آینده دقیق تر به این مسائل خواهیم پرداخت.
موسیقی سنتی ایران
به عنوان یک ایرانی به تعریفی مختصر از موسیقی سنتی ایران میپردازیم؛ موسیقی سنتی، آن نوع از موسیقی است که ریشه در فرهنگ ملتهای متمدن و پیشرفته قدیم مانند ایران، چین و ... دارد.
در موسیقیهای سنتی عوامل مشترکی وجود دارد که عبارت اند از؛
1- در شنوندگان دارای آن ملیت خاص، تاثیرگذاری بسیاری دارد، به این معنی که ما ایرانیان طوری موسیقی سنتی خود را میفهمیم که هیچ انسانی با ملیت غیر ایرانی، نمیتواند آن را بفهمد.
2- وجود قوانین و قواعد دقیق و ثابت
3- هنرمندانی میتوانند حق موسیقی سنتی را ادا کنند و آن را به درستی ارائه کنند که در هنر خود قدرت تصرف را پیدا کردهاند.
4- در این گونه موسیقی بدیهه پردازی جایگاه بسیار مهم و کلیدی دارد که یکی از همان تواناییهای تصرف هنرمند، محسوب میشود.
5- برای رسیدن به مقام استادی در این نوع از موسیقی، لازم است زمان بسیار طولانی صرف شود، شاید یکی از دلایل آن گستردگی این نوع موسیقی است.
موسیقی سنتی ایران یکی از انواع پیشرفته و قوام یافته موسیقی های سنتی است که تسلط بر قواعد نظری و ظرایف اجرایی آن، مستلزم سال ها تحصیل، تحقیق و ریاضت است.
موسیقی ایران بعد از اسلام شامل دوازده مقام بوده است که هر مقام منسوب به یکی از بروج دوازده گانه (حمل، ثور، جوزا و...) میباشد. مقام واژهای عربی است که به معنای لحن (آهنگ) است و بعد از اسلام در موسیقی ایران رواج یافته است.
از یک قرن پیش واژه دستگاه جایگزین کلمه مقام شد و موضوع انتساب به بروج دوازده گانه نیز کنار گذاشته شد.
دستگاه در موسیقی امروز ایران، به معنای مجموعهای همگون از الحان (آهنگ ها) است که تعداد این الحان را بین 200 تا 400 گفتهاند. به این الحان گوشه گفته میشود که بنابر مشابهتهای ساختاری و فنی، در هفت مجموعه بزرگ به نام دستگاه و پنج مجموعه کوچک به نام آواز تقسیم شدهاند، البته آوازها مستقل از دستگاه ها نیستند، بلکه منشعب از دستگاه ها هستند.
نام دستگاه ها در موسيقي عبارتند از؛ شور، ماهور، سه گاه، چهارگاه، همایون، نوا و راست پنجگاه و آوازها شامل ابوعطا، بیات ترک، افشاری، دشتی و بیات اصفهان می شود. (2)
منابع:
1- موسیقی از دیدگاه فلسفی و روانی، محمدتقی جعفری، موسسه تدوین و نشر آثار علامه جعفری.
2- همان