پس از گذشت سال ها از اشغال افغانستان و روبرويي مقامات كاخ سفيد با مسائل متعدد، اكنون در آستانه انتخابات رياست جمهوري آمريكا مسئله افغانستان كمترين جلوه را در شعارهاي تبليغاتي و وعده هاي نامزدها دارد.
گروه بين الملل «خبرگزاري دانشجو»- بهزاد حلال خور؛ اکنون 11 سال از تهاجم آمریکا به افغانستان گذشته است و هنوز جایگاه آمریکا در افغانستان آنگونه که می بایست باشد مورد قبول مسئولین و متخصصین سیاست خارجی آمریکا نمی باشد. علی رغم وعده هایی که در بدو اشغال افغانستان داده شد هنوز این کشور درگیر مشکلات فزاینده امنیتی می باشد و هنوز شاهد تغییر جدی در سطح زندگی مردم این کشور نیستیم.
نکته جالب در این میان در مورد حضور آمریکا در افغانستان در این برهه زمانی ، توجه کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا به ایران، سوریه ، مسئله اعراب و اسراییل در تبلیغات انتخاباتی خود می باشد ولی در مورد افغانستان نه.
بطور کلی در ادبیات سیاسی همیشه پیروزی های بزرگ زمانی رخ می دهد که یک فرد بتواند بر خلاف موج حرکت کند و به نتایجی دست یابد.
این، همان کاری بود که اوباما در دوره نخست تبلیغات خود انجام داد. این درحالی است که در سال 2012 هیچ یک از کاندیداهای ریاست جمهوری آمریکا از هر دو حزب تمایلی به پر رنگ کردن قضیه افغانستان در تبلیغات خود ندارند. اما این سوال پیش می آید که چرا؟
جنگ افغانستان طولانی ترین جنگی بوده است که آمریکا تاکنون در آن درگیر و از طریق طراحی یک دشمن فرضی به این جنگ وارد شده است، این دشمن فرضی طالبان بوده که عنوان یک گروه مرتجع اسلامی را بدنبال خود یدک می کشد.
اما از دیدی دیگر این مسئله پیش می آید که اکثر افراد طالبان از قوم پشتون در افغانستان می باشند و این قوم نیز گسترده ترین زمین های افغانستان را در اختیار دارد، هرچند آمریکا تلاش کرده است تا با گماشتن رئیس جمهوری از همین قوم با نفوذ طالبان مقابله کند ولی همواره شائبه بازگشت طالبان وجود دارد و این معضل همواره برای سیاست خارجی آمریکا در افغنستان سنگینی می کند.
از طرف دیگر این مسئله بصورت جدی وجود دارد که آیا یک ریئس جمهور پشتون در یک کشور قومیتی مانند افغنستان می تواند همه گرو ههای دیگر قومی را رهبری کند؟ جواب این سوال تاکنون نه بوده است.
طبیعی است که گروههای دیگر قومی بدنبال حامیان خود از کشورهای همسایه بگردند که در این مورد ایران، روسیه و هند در اولویت قرار دارند.
ایران و روسیه که به صورت معمول با آمریکا رابطه عادی ندارند و فقط هند می تواند به عنوان متحدی استرتژیک برای آمریکا باقی بماند، البته هند نیز تاکنون شاهد خاصی از خود در مورد همکاری با آمریکا در این مورد از خود بروز نداده است.
مورد دیگری که موجب می شود وضعیت آمریکا در افغانستان جالب نباشد عملکرد نامناسب سربازان آمریکایی می باشد که دستاورد های ارتش آمریکا در این کشور را بصورت جدی با تردید مواجه می نماید.
در فوریه 2012 سوزاندن قرآن توسط سربازان آمریکایی موجی ار نفرت و نارضایتی در افغانستان ایجاد نمود که وجهه آمریکا در افغانستان را به شدت تضعیف نمود.
علاوه بر این، کشتار 16 دانش آموز و زن افغانی توسط ارتش امریکا موجب تشدید احساسات ضد آمریکایی در میان افغانی ها شد. این نفرت تاحدی بود که علی رغم عذر خواهی مسئولین آمریکایی، حامد کرزای از این اقدام آمریکا به عنوان یک عمل شیطانی نام برد و اذعان داشت که افغانستان بین دو موجود شیطانی گیر کرده است یک طالبان و دیگری آمریکا.
این سخنان کرزای از دید یک دیپلمات اروپایی یک حادثه تاریخی یاد شده است. چرا که که تا بحال هیچ ابر قدرتی کشور دیگری را اشغال ننموده است در حالی که این تاثیر گذاری اندک را بر گفته های والی خود داشته باشد.
با این تفاسیر این مطلب طبیعی به نظر می رسد که تاریخ خروج از افغانستان بطور متوالی عقب بیافتد . تاریخ خروج از افغانستان طبق برنامه اواسط 2013 برنامه ریزی شد این درحالی است که طبق سخنان پانتا وزیر دفاع امریکا این کشور تا قبل از 2014 از این کشور خارج نمی شود.
از لحاظ نظامی نیز وضعیت ارتش آمریکا در این کشور مطلوب نمی باشد تا جایی که نیرو های عملیلات ویژه آمریکا در افغانستان پاسخگوی نیازهای ارتش آمریکا نمی باشد وطبق اظهارات وزیر دفاع امریکا ارتش آمریکا نیز می باید همچنان نقش حمایتی خود را داشته بلاشد. . به نظر می رسد بیشتر ترس آمریکا بدلیل رگه های ضد آمریکایی باشد که در این کشور شکل گرفته است.
در این خصوص اظهارات زلمای رسول حائز اهمیت است: «در صورت خروج آمریکا از افغانستان، این کشور وناتو نباید انتظار داشته باشند که بتوانند از خاک این کشور برای انجام عملیات علیه پاکستان استفاده کنند».
با مطالبی که گفته شد طبیعی به نظر می رسد که بحث افغانستان در تبلیغات انتخاباتی هیچ یک از اعضای هر دو حزب به چشم نمی خورد چرا که یک مورد کاملا ناموفق از دید مردم این کشور محسوب می شود و اقبال عمومی به هر دو را کاهش می دهد هر دو حزب نیز در آن در گیر بوده اند. پس هر دو حزب در این زمینه ناموفق بوده اند. چرا که علاوه بر صرف هزینه های فراوان طالبان کاملا منهدم نشده و از طرف دیگر رضایتمندی مردم افغانستان نیز بدست نیامده است.