دانشمندان اروپايي عليه دولتهايشان كه به سهولت به كشتار دست ميزنند قيام كنند اگر اين كار را نكنند از انسانيت خارجاند.
به گزارش خبرنگار فرهنگي «خبرگزاري دانشجو»، همزمان با فرارسيدن ايام فاطميه هيئت شهداي گمنام دانشگاه علم و صنعت شب گذشته مراسم عزاداري را با سخنراني حجتالاسلام عليرضا پناهيان در مسجد الشهداي اين دانشگاه برگزار كرد.
متن كامل سخنراني حجتالاسلام پناهيان به شرح زير است:
رياضت علمي يكي از بهترين رياضتها است، رياضت صرفا به روزه گرفتن و سحرخيزي نيست. رياضت علمي يكي از پاكيزه ترين، نوراني ترين و موثرترين رياضت هايي است كه اگر انسان در مسير اين رياضت قرار بگيرد، نورانيت پيدا ميكند.
دانشمندي و علمورزي انسان را اهل معنا، قيامت و دينداري قرار ميدهد.
بهترين محافل معنوي ما در دانشگاهها شكل ميگيرد و اعتكاف دانشگاهها با اعتكاف در حوزههاي علميه تفاوتي نميكند و اساسا تناسبي بين علم و معنويت است.
اما بعضيها هر چي باسواد مي شوند از علم فاصله ميگيرند چرا اينگونه است؟ تنها عالمان هستند كه از خدا ميترسند و قطعا عالمان علم آنها را دعوت ميكند از ترس از خداوند.
كسي كه اهل علم است عقلش رشد ميكند و عقل كه باشد جان در ثواب و سواد خواهد بود و نه در عذاب فرد، عالم حرف بيهودهاي را نميپذيرد و يكي از منابع دين ما عقل است.
امروزه آن چيزي كه شاهد هستيم آفات علم است يا اقتضاي علمآموزي نسبت به معنويات؟
دكترها و اساتيد دانشگاههاي ما اهل معنا و معنويت هستند يا ماديات و مسائل دنيوي؟
علت آن اين است كه در قديم يعني قبل از انقلاب وضعيت طور ديگري بود يعني افرادي كه از دين و ايمان خود دفاع ميكردند نادر بودند و الان خيلي بيشتر شده و اين آفت قابل مقايسه است.
علم به خودي خود اقتضاي ضد معنوي ندارد بلكه معنوي دارد علمآموزي چند آفت دارد اولين آفتش عجب است اگر در اثر تاثير علم به دست آيد فرد دچار عجب ميشود.
گاهي اوقات يك دانايي مانع ورود داناييهاي فراوان ميشود آدمي كه به خاطر دانايي خودش دچار غرور شود داناييها و علمهاي ديگر را از دست ميدهد.
اگر كسي دندانپزشكي شود با جنس دندان، عصبهاي متصل به آن، فك و لثه دندان سروكار دارد و ميگويد يعني دعاي دندان؟ اين فرد علمهاي ديگر را از دست داده و دچار عجب شده است به قول بعضيها هالهاي باشد كه روي ذهن ديگران تاثير بگذارد.
اگر كسي دانش را بخواهد انكار كند و اين را از سر غرور دانشي كه پيدا كرده است ميخواهد انكار كند اين عجب علمي است.
يا فيلسوفي هست و معادلات ديگر را نفي ميكند و عقلانيت را به صورت خاص تجربه ميكند دانش بايد مرزهاي جهل را براي انسان باز كند.
يكي از آفتهاي علم عجب علمي است كه دانشجويان و انسانها بايد آن را رعايت و مراقبت كنند و اين عامل بيديني ميشود.
عامل ديگري كه آفت تحصيل علم تلقي شود اين است كه علم، انسان را به سمت دنيا، پول و رفاه ميكشاند وقتي كسي با دانايي خود تسلط بر روحيات دنيا پيدا ميكند جيبها را به نفع خود خالي ميكند و بيدين تر از بيسوادها خواهد شد.
دانش از اين جهت مثل ثروت ميتواند انسان را فاسد كند حتي اگر ديديد اهل دانش نسبت به دنيا علاقهمندانه رفتار ميكند بايد آنها را متهم كرد.
آفتهاي ديگر علماندوزي عبارتند از: حب مقام و اجبار اجتماعي؛ اگر فردي دانشمند باشد و شما به قدر كافي احترام نگذاريد انتقامي از شما ميگيرد و نفرتي از شما پيدا ميكند كه بايد گفت افتاده باش شايد استعدادت از آن بيشتر است شما چرا قيافه ميگيري مگه شما چي داريد؟ آنچه كه خدا به شما داده براي آنچه كه بدون بررسي استحقاق آن را به تو داده چرا قيافه ميگيري؟
من چندي پيش با هواپيما داشتم به مسافرتي ميرفتم كه تيم بسكتبالي هم داشت به آن سمت ميآمد و من تا به حال اينقدر آدم قدبلند نديده بودم و از ديدن اين ورزشكاران از نزديك لذت مي بردم و روحيه پيروزي و شكستناپذيري آنها را دوست داشتم و اينها با من سلام و عليك كردند اگر ميخواست با من سلام بكنند بايد سرش را خيلي پايين ميآورد حالا اين چه تفاوتي با تو دارد.
يكي از عواملي كه علم انسانها را از معرفت دور ميكند اين است كه علمشان را دستمايه مقامات اجتماعي قرار ميدهند.
علم آفاتي دارد كه بايد آن آفات را مراقبت كرد اگر مراقبت نكني برعكس ميشود اصلا يك دانشمند بلد هست تفكر كند و يك نفر قدرت تفكر ندارد.
موسيقي قدرت تفكر، تمركز و توجه را از انسان سلب ميكند و كسي كه در گوش دادن به موسيقي هرزهگي ميكند قدرت تمركزش را از دست ميدهد همانطور كه زيادهروي در خوردن آدم را اذيت ميكند.
يك ورزشكار هر تفريحي نميتواند انجام دهد مثلا يك وزنهبردار با موتور دور نميزند آدم بايد يك دانايياي از تفكر عقل خودش داشته باشد.
خدا رحمت كند علامه دهر افتخار ايران اسلامي ابوعليسينا را كه ميگفت هر مشكلي داشتم ميرفتم دو ركعت نماز ميخواندم و آن موقع ميآمدم و آن مسئله را حل ميكردم آن حكيم دانشمند اين گونه از نماز استفاده و بهره ميبرد.
آخرين آفات يك نوع خودخواهي، خودكمبيني، كمبود محبت، اشتياقهاي زياد به تشويق موفقيت و كف زدن براي آدم است كسي كه خلاقيت علمي داشته باشد خيلي خوشحال ميشود.
خيلي مهم است، آدم دانشمندي به مرزي از دانش رسيد و كنفرانسي ارائه داد و استادش گفت آفرين راه جديدي به من نشان دادي اين فرد نبايد مغرور شود بلكه بايد خوشحال شود و نه اينكه از خوشحالي غش كند.
پدر و مادرها نبايد بچههايشان را زياد تشويق كنند ما در اسلام زياد تشويق نداريم.
هميشه به رفقا بگوييد هر وقت بهشان گفتيم فدات بشم غش نكنند چقدر دانشمند در فضاي امروز بردههاي مرفه و بردههاي صهيونيست هستند.
علمآموزي يك تهذيب نفس نياز دارد و قول ميدهم به زودي در دانشگاهها براي دانشجويان نماز جماعت قرار ميدهند كه آن را زياد دور نميبينم.
دوستان من سوختن براي اهل بيت درك عميقي ميخواهد كه ناشي از صفاي باطن باشد و درك عميق تا انسان محبت عليبنابيطالب به خلايق را ببيند و آن رفتار و بياحترامي ديگران به عليبنابيطالب را توجه نكند.
اينجاست كه رنج زياد ميشود مقام فروتني و تواضع علي (ع) را درك كنيد اگر آدم اهل دانش بود اهل درد مظلومان تاريخ خصوصا اولياي خداوند ميشود.
من از دانشمندان اروپايي انتظار دارم كه قيام كنند عليه دولتهايشان كه به سهولت به كشتار دست ميزنند اگر اين كار را نكنند از انسانيت خارجاند.
چه كسي ميتواند جلوي قيام دانشمندان را بگيرد و شما مطمئن باشيد صرفنظر از دين و مذهب دانشمندان اگر عليه دولتمردان فاسد قيام نكنند اهل دوزخ هستند.