از شعار «دانشجو می‌میرد جزوه‌هاشو می‌گیرد!» تا دلیل ملانصرالدین برای وقوع تقلب در انتخابات سال 88

به گزارش گروه فضای مجازی «خبرگزاری دانشجو»، گاهی آدم فقط اخبار را می‌شنود و واکنش خاصی به آنها نشان نمی‌دهد اما وقتی عمیق نگاه می‌کند، می‌بیند چقدر حقایق دیده نشده پشت سر اخبار معمولی قطار شده است!

این هفته خیلی هفته خوبی بود چون فهمیدیم که بانک‌ها وارد عرصه کار فرهنگی شده‌اند. همه می‌دانند که اصولاً بانک‌های کشور ما دارند چرخ اقتصاد را با دادن وام قرض‌الحسنه به تولیدکنندگان، خیلی خوب می‌چرخانند! و اصولاً دستشان همواره دخیل در همه مدل کار خیر است، اگر باورتان هم نمی‌شود بروید کانادا از آقای «خاوری» سوال کنید. این بار اما «حسودان مزاحم» شایعه کرده‌اند که بانک‌ها جلوی یک امر خیر را گرفته‌اند! کدام امر خیر؟ امر خیر «ازدواج» یا بهتر عرض کنم خدمت شما که همان موضوع جشن عروسی! بانک‌ها اگر چه معتقدند ازدواج یک امر خیر است اما خب چون بعضی‌ها فرهنگ ندارند و یک حرکات نیمه‌موزون و بعضاً موزون در عروسی از خودشان نشان می‌دهند، حساسیت بانک‌ها هم برانگیخته شده است. پس فعلاً به عروس و دامادها «وام ازدواج» نمی‌دهند تا نسل همه حرکات موزون، از بیخ و بُن منقرض شود.

البته امید است قبل از آنکه موی جوان‌های مملکت هم‌رنگ رنگ دندان‌هایشان شود، یک راهی پیدا بشود تا فامیل و دوست و آشنا دست از حرکات ضدفرهنگی در مراسم عروسی بردارند. اینجوری هم بانک‌ها رسالت فرهنگی خود را انجام داده‌اند هم جوان‌های مملکت که به گفته جناب «علی لاریجانی» رییس مجلس، بیش از بیست میلیون نفر هستند و همه دم بخت محسوب می‌شوند، بخت‌شان باز بشود.

 

 

آقاجان این روزهای آخر ترم که نزدیک به وقوع حادثه بزرگی تحت عنوان «امتحان پایان ترم» است، خیلی اثرگذاری مهمی در ذهن دانشجو دارد. این روزها اتفاقات زیادی می‌افتد.

 

همواره و هر ساله در چنین روزهایی، دانشجوهایی که یک ترم سر کلاس دیده نشده‌اند، از مخفیگاه خودشان بیرون آمده و با انواع شیوه‌ها می‌کوشند تا به امتحان‌ها برسند. به همین سبب دربه‌در دنبال جزوه می‌گردند. حالا این داستان گرفتن جزوه خودش حکایت مثنوی هفتاد من کاغد است و گاهی با خطرات مختلف مالی و بعضاً جانی همراه می‌شود؛ اما اصل قضیه آن است که:

«دانشجو می‌میرد، جزوه‌هاشو می‌گیرد»

نکته مهم: دوستانی که جزوه خوش خط نوشته باشند، ممکن است در این ایام، بخت‌شان هم باز بشود. (شرح جزئیاتش را خودتان بهتر می‌دانید!)

 

 

این روزنامه «آرمان» عجب روزنامه وزینی است. «حسین شریعتمداری» هم در آن روزنامه بیخودی‌اش «کیهان»، الکی می‌گوید که روزنامه «آرمان» اجاره داده شده است به یک خانواده محترم. اتفاقا آن خانواده محترم و مظلوم، اهل این حرف‌ها نیست. در ضمن چون اخیراً ملانصرالدین که از مفاخر «اصلاحات» بوده، از سوی بعضی جریان‌ها دارد مصادره می‌شود. لذا روزنامه «آرمان» تلاش کرده است تا به نیابت از «خانواده محترم» و همه کسانی که «باغ پسته» را دوست دارند، «ملانصرالدین» را به آغوش گرم «اصلاحات» و جمع مهربان حامیان «خانواده محترم»، بازگرداند! ناسلامتی «ملانصرلدین» از مفاخر اصلاحات است و کلی از کارهای این عزیزان و رفقایشان از تراوشات فکری ایشان است. مثلاً ماجرای تحصن در مجلس ششم یا حضور برخی وزرا و نمایندگان و بزرگان اصلاحات در آمریکا و انگلیس و تعریف کردن لطیفه علیه ایران، خودش یک حرکت ملانصرالدینی است و کسی حق ندارد این شخصیت ارزشمند را از آغوش اصلاحات جدا کند. 

 

ضمناً ما آخرش نفهمیدیم که «شجریان» بد است یا خوب است؟ اگر خوب است پس چرا نارحت می‌شوید که شایعه سازی شده درباره حضور رییس‌جمهور در خانه این خواننده؟ چرا آشفته می‌شوید و پای «ملانصرالدین» ننه‌مرده را وسط می‌کشید؟ اگر هم جناب شجریان بد است و ملاقات با ایشان موجب کسر شأن جناب «روحانی» است، خوب چرا ایشان فرموده‌اند که صدای «شجریان» را دوست دارند؟

 

 

ناگفته نماند که عصبانیت روزنامه آرمان، کاملاً قابل درک است چرا که دلایل «ملانصرالدین» مبنی بر وقوع تقلب در انتخابات سال 88، حسابی به کمک بعضی‌ها آمد. دلایلی از قبیل اینکه فلانی داماد لرستان است و فرزند آذربایجان پس در انتخابات تقلب شده!

 

 

«علی مطهری» اخیراً عصبانی شده که چرا «کوچک‌زاده» به رییس هیئت پارلمانی اروپا گفته است «عجوزه!» خوب این کلمه فحش نیست و معنایش هم می‌شود پیرزن، اما ظاهراً جناب نماینده محترم مردم تهران که از روی اخلاص اقدام به حمایت همه جانبه از دولت می‌کند، خبردار شده است که خانم مورد اشاره، روی سن و سالش خیلی حساس است. ضمنا عیبی ندارد که آن رفتار زشت را با جناب «هاشمی» کرده است. مهم این است که این عزیزان افتخار داده‌اند و آمده‌اند ایران!!!

 

راستی تا یادمان رفته باید عرض کنیم که پیشترها جناب آقای «علی مطهری»، یک ناسزای آنچنانی را جلو چشم و گوش نمایندگان مجلس، نثار جان آقای «کوچک‌زاده» کرده بود. یک ناسزایی که... مسلمان نشنود کافر نبیند!!! حالا ما از این داستان نتیجه می‌گیریم که خارجی‌ها خیلی خیلی خوب هستند اما امان از دست این افراطی‌ها که حوصله شنیدن چارتا فحش ناقابل را ندارند!

 

 

نمایندگان مجلس لطفاً سکوت اختیار بفرمایید! بیخودی سروصدا نکنید. درست است که دولت یازدهم با آن همه تدبیر و امید و اعتدالش، روز اول آمد و گفت که سوال کردن و استیضاح وزرا، حق مجلس است اما شما چرا جدی گرفتید؟ دولت محترم طی آن روزهای نخستین استقرار خود، کمی داغ بود و خواست یک تعارفی بکند که هم مجلس خوشش بیاید هم اینکه تیتر یک روزنامه‌ها بشود.

 

حالا هم لطف کنید خودتان داوطلبانه بروید و سوال‌هایتان را پس بگیرید. طرح‌های استیضاح را هم بیخیال بشوید و پیام 24خرداد را هم درک کنید. این همه خشونت به‌خرج ندهید. معنی اکثریت و اقلیت را هم درک بفرمایید لطفاً! آفرین.