پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را به یاد بیاورید. از «اخراجیها» و «قلادههای طلا» تا «کلاه قرمزی» و «ورود آقایان ممنوع» هر کدام این فیلم ها حدود 1 میلیون نفر تماشاچی را به سالنهای سینما کشانده است و تازه این فیلمهای پرفروش است ...
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو» - محمد رضا باقری؛ پرفروشترین فیلمهای تاریخ سینمای ایران را به یاد بیاورید. از «اخراجیها» و «قلادههای طلا» تا «کلاه قرمزی» و «ورود آقایان ممنوع» هر کدام این فیلم ها حدود 1 میلیون نفر تماشاچی را به سالنهای سینما کشانده است و تازه این فیلمهای پرفروش است و اگر فیلمهای شکست خوردهای مثل دوستی از «جنس آتش»، «خاموشی دریا» و «آبث آفریقا» را که هر کدام کمتر از دوهزار نفر مخاطب داشته را در نظر بگیریم و بخواهیم میانگینی منطقی استخراج کنیم، آنچه معمولا از آن به «سینمای ایران» یاد میکنند، بیش از دویست – سیصد هزار نفر مخاطب ندارد. یعنی در بهترین حالت فروش حتی دو درصد مردم کل کشور هم در سینماها به دنبال تماشای فیلم نیستند.
طبق آخرین نتایج مرکز آمار ایران در سال 1392در کشور 247 سالن سینما وجود داشته است که در 60 شهر ایران پراکنده بودهاند و در مقابل، 1081 نقطه شهری ایران فاقد سالن سینما بودهاند. شهر تهران و استان تهران بیشترین تعداد سینماهای کشور را دارند و این در حالی است که سه استان سیستان و بلوچستان، خراسان شمالی و کهکیلویه و بویراحمد فاقد سالن سینما هستند.
بنا بر آمارمنتشر شده 43 میلیون نفر ایرانی شامل 21 میلیون روستایی و 22 میلیون شهری از سنما برخوردار نیستند و این یعنی در بهترین حالتها فیلمها برای «اکثریت» ساخته نمیشوند.
حالا در همین وضعیت اکران، جشنوارههایی با مرکزیت تهران و تنها یک یا چند سینما برگزار میشود و جدای از صرف بودجههای کلان دولتی از آنها به عنوان جشنوارههای ملی نیز یاد میشود.
تا اینجای کار آنچه برای «مردم» ثابت میشود این است که سینما یا برای "از ما بهترون" است و یا "جای ما نیست". نمیخواهم بررسی کنم که کمبود سالنها یا تعدد فیلمها وضعیت اکران را به اینجا رسانده یا محتوای فیلمها. ولی نتیجه مشخص همین میشود که "مردم" سینما را از خود نمیدانند.
سال 89 جشنوارهای با نام «عمار» در سینما فلسطین تهران و 30 شهرستان با تعداد محدودی فیلم برگزار شد. دور دوم و سوم بهتر و فراگیرتر و امروز دور چهارم این جشنواره در حالی آغاز میشود که در بخش مسابقه جشنواره که شامل فیلمهای داستانی (کوتاه و بلند)، مستند (کوتاه و بلند)، انیمیشن، کلیپ، فیلمنامه، برنامه تلویزیونی، مقاله و نقدهای سینمایی است، حدود 1500 اثر ثبتنام کردهاند.
در بخش تازه تاسیس بینالملل جشنواره هم نزدیک به 700 اثر از بیش از 60 کشور حضور دارند که با احتساب بخش داخلی کل آثار ثبتنام شده در جشنواره عمار 1915 اثر میشود.
فیلمهای جشنواره امسال همزمان با تهران، در بیش از 2000 نقطه دیگر توسط اکران کنندگان مردمی پخش خواهد شد. پوشش متکثر مخاطب در جشنواره عمار موجب شده که در شرایط مکانی و زمانی متنوعی ایجاد شود، از مساجد و هیئتها و حسینیهها، که تاکنون کسی به عنوان یک مکان برای عرضهی محصولات فرهنگی به آن نگاه نکرده بوده تا دانشگاه و مدرسه و حوزههای علمیه که از پایتخت تا شهرستانها و روستاهای دور و نزدیک کشیده شده است.
مخاطبی که تنها جملات امام راحل را در ذهن خود به یاد میآورد که «ما با سینما مخالف نیستیم، ما با فحشا مخالفیم» و 30 سال از انقلاب را پشت سر گذاشته بود، جوانههای بذری که امام (ره) نشانده بود را در «عمار» در مسجد روستای خود به نظاره نشسته است. و همین مخاطب برای تماشای این فیلمها در روستای «معزآباد» فارس وقتی میبیند که دستگاه پخش فیلم خراب میشود، اعتراض میکنند و پس از توضیح اکرانکنندگان در همان روستا 2 میلیون تومان جمعآوری و دستگاه جدیدی تهیه میکنند.
«عمار» پدیدهای مبارک است برای نشان دادن مفهوم جدیدی از «سینمای ایران». مفهومی که در آن مردم با سینما آشتی کرده و خودشان آن را هدایت میکنند و جلو میبرند. حالا دیگر تنها راه ورود به سینما و نمایش اثر خود به مخاطب هزارتوهای بروکراتیک سابق نیستند و اگر کمی به نهال نورس «عمار» برسیم و برسند، درخت تنومندی خواهد شد که گزارهی سینمای انقلاب اسلامی را بعد از 34 سال معنا خواهد کرد. ان شاءالله.
باشد که اين عملمان هم زمينه ساز ظهور حجت ابن الحسن(عج) باشد
يا علي