گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»، محمد ایرانی؛ پس از کش و قوس های فراوان اتحادیه اروپا بر سر پرونده صلح آمیز هسته ای ایران، اینک بازی جدیدی از طرف اروپایی ها کلید خورده که دشمنی غرب با ایران را ادامه می دهد. کمیته روابط خارجی پارلمان اروپا روز گذشته پیشنویس قطعنامهای درباره راهبرد اتحادیه اروپا در قبال ایران را تصویب کرده است. در این قطعنامه به موضوعات مختلفی نظیر مسئله هستهای ایران، روابط ایران و اتحادیه اروپا، موضوعات منطقهای و حقوق بشر اشاره شده و بیشترین تاکید بر مورد پایانی (یعنی حقوق بشر) است.
اتحادیه اروپا، انتخابات سال گذشته ی ایران را غیردیپلماتیک خوانده و خواستار آزادی زندانیان فتنه و فرقه هایی مثل بهاییت شده است. این در حالی است که اتحادیه اروپا و کشورهای تحت حمایت ایشان، بزرگترین ناقضان حقوق بشر هستند.
غرب از بدو انقلاب به دشمنی با ملت ایران پرداخته است و به مناسبت های مختلف، ایران را مورد هجمه قرار می دهد. مردم ایران در چند انتخابات گذشته با حضور حداکثری (بیش از 60 درصد) دیپلماتیک ترین انتخابات را در سراسر دنیا به منصه ی ظهور رسانده اند. این در حالی است که در مهد دیپلماسی، با میانگین 40درصد انتخابات را برگزار می کنند.
عجیب به نظر می رسد که اتحادیه اروپا، ایران را ناقض حقوق بشر می خواند در حالی که در طول هشت سال دفاع مقدس، با تمام قوا از نیروهای متجاوز دفاع کرد و حتی بمب های شیمیایی در اختیار صدام قرار داد تا به کشتار غیرنظامیان بپردازد. دلجویی از (گروهک مجاهدین خلق) که دستشان به خون صدها زن و کودک ایرانی آغشته است نیز در پرونده ی اروپایی ها وجود دارد. کسانی که در بمب گذاری های کور، بازار و خیابان را برای مردم ناامن کردند. اتحادیه اروپا اینک نیز با دفاع از حکومت های دیکتاتور و مستبد مثل آل خلیفه و آل سعود، بر زندان های مخوف آن ها مُهر تایید می زند. سکوت در برابر فجایعی مثل گوانتانامو و ابوغریب بخشی از حقوق بشر اروپایی است که امروز ایران متهم به رعایت نکردن آن شده است.
سیاهه جنایات ضد بشریت اروپایی ها به چند مورد بالا ختم نمی شود. حمایت تمام قد از حکومت میانمار و اعطای جایزهصلح نوبل به رهبر جنایتکاران میانماری یکی دیگر از اتفاقات تلخ این کشورها علیه بشریت است. سوزاندن صدها مسلمان و آواره کردن ده ها هزارنفر از مردم این کشور در منطق اروپایی ها، نقض حقوق بشر به شمار نمی رود در حالی که برای اعدام قاچاقچیان و متجاوزان به نوامیس، دل می سوزانند.
حکومت های غربی در توهین به اقلیت ها، شکستن حرمت پیامبران الهی و نقض حقوق نژادهای مختلف نیز مقام نخست را کسب کرده اند. «ایالات متحده امریکا» در سال 1993 فاجعه ی زنده سوزی اعضای فرقه دیویدی را در پرونده خود ثبت کرد و این در حالی بود که کشورهای مدعی در سکوت فرو رفته بودند. نماینده مجلس «هلند» نیز با ساختن فیلمی ضداسلامی، به پیامبر اعظم (ص) توهین کرد و با وجود اعتراض های گسترده، نه تنها با وی برخوردی صورت نگرفت، بلکه با حمایت های مختلف درصدد ساخت فیلم دیگری نیز برآمد. حکومت «دانمارک» نیز پیش از هلند با حمایت از کاریکاتوریست هتاک، بخشی از احترام به حقوق اقلیت ها را به نمایش گذاشته بود!
مروه الشربینی در دادگاه «آلمان» به اتهام داشتن حجاب! از سوی یک نژادپرست به شهادت رسید. این در حالی است که دولت آلمان با وجود اعتراض های گسترده در برابر این جنایت، هیچ واکنشی از خود نشان نداد. «فرانسه»، مهد دموکراسی و حقوق بشر نیز بر اجرای قانون ممنوعیت حجاب در مدارس و دانشگاه هایش همچنان اصرار می ورزد.
پلیس «اسپانیا» نیز با درس گرفتن از وقایع وال استریت در امریکا، به تناوب اقلیت های قومی را با خشن ترین شکنجه ها مواجه ساخته است. بارها فیلم و کلیپ هایی از خشونت نیروهای نظامی این کشور با اقلیت ها منتشر شده است.«حکومت سلطنتی انگلیس» و کشور «ایتالیا» نیز با حمایت از بزرگترین ناقض حقوق بشر، رژیم اشغالگر قدس، در کنفرانس دوربان 3 حضور نیافتند و بارها از جنایت های این رژیم دفاع کردند.
این ها فقط بخشی از پرونده سنگین ضدحقوق بشر بودن کشورهای اروپایی است. حالا کسانی که «طشتشان از بام افتاده است» می خواهند ایرانیان را متهم کنند. این قطعنامه علاوه بر اثبات چندباره ی دوگانگی غرب در برخورد با مسائل بین المللی، پیام دیگری نیز برای مسئولان داشت. حتی اگر مناقشه ی هسته ای نیز حل و فصل شود، این دخالت ها تمام نمی شود.