دبیرکل حزب الله لبنان گفت: گنجاندن برنامه موشکی ایران در مذاکرات ایران و غرب خواسته اسرائیل است
به گزارش گروه بین الملل«خبرگزاری دانشجو»؛ دبیرکل حزبالله لبنان با روزنامه السفیر درباره تحولات منطقه و مسائل داخلی لبنان گفتوگو کرد. وی در پاسخ به این سوال که آیا، طرح سقوط رژیم در سوریه به پایان رسیده یا اینکه این خطر هنوز وجود دارد، گفت:به اعتقاد من، مرحله سقوط نظام و دولت در سوریه به پایان رسیده است زیرا به خوبی مشخص شد که موضوع در سوریه سرنگونی رژیم حاکم آنچنان که در کشورهای [عربی] دیگر روی داد، نبود و به اعتقاد من این خطر بر اساس تمام اطلاعات و نشانههای موجود، برطرف شده است. تمام اطلاعات میدانی، نظامی، امنیتی و مردمی، وضعیت نظام حاکم و وضعیت معارضان سوری همچنین اطلاعات و نشانههای منطقهای و بینالمللی نشان میدهد که دیگر این خطر وجود ندارد. در کل من معتقدم که این امر به پایان رسیده و آنها نمیتوانند نظام حاکم در سوریه را به سقوط بکشانند. بلکه تنها میتوانند جنگی فرسایشی را ادامه دهند.
وی تصریح کرد: جنگهای بزرگتری در افق دیده نمیشوند. این چنین گفته می شود که معارضان قادرند جنگهای بزرگی به راه اندازند آنچنان که در «لاذقیة» روی داد اما آن را نمیتوان جنگی بزرگ دانست. اطلاعاتی میدانی موجود کاملا قابل اعتماد هستند. لاذقیه تنها یک عملیات محدود بود تعداد جنگجویان، منطقهای که وارد آن شدند ودستاوردهایشان بسیار محدود بود اما بازتاب گستردهای در رسانهها داشت. نبردی عظیمی که از آن سخن گفته میشد، تاکنون چیزی از آن مشخص نشده و بیشتر شبیه هراسافکنی بود تا واقعیت. مقصود من آن جنگی است که از چند هفته پیش از آن سخن گفته میشود، جنگی که از جنوب سوریه آغاز میشود و نیروهای زیادی که در اردن بسیج شدهاند، وارد سوریه خواهند شد و «درعا» و «السویداء» را تصرف میکنند و به سوی دمشق روانه خواهند شد. همه اینها هراس افکنی است و اطلاعات موجود تحقق چنین امری را بعید میکند. حتی اگر واقعا 3 هزار جنگجو در اردن آموزش داده شده باشند و در این کشور برای اشغال سوریه تجهیز و آماده شده باشند، آیا 3 هزار نفر قادر خواهند بود، استانهای درعا و سویدا را تصرف کنند و به دمشق برسند؟ در چنین جنگی، این تعداد نیرو، فایدهای ندارد.
دبیرکل حزبالله گفت: زمانی که آنها در تعداد نیروهایشان نیز مبالغه میکنند و از 10 هزار نیرو سخن میگویند، نیز، این امر نیز فایدهای ندارد و حتی 10 هزار نیرو نیز نمیتواند معادله را تغییر دهد. زمانی که از نبردهای عظیم سخن گفته میشود، مقصود جنگ جنوب سوریه (نبرد دمشق) است و تا به اکنون که این امر بیشتر شبیه ایجاد رعب بوده است. اما جنگ فرسایشی در سوریه تا زمانی که برخی کشورها معارضان را تجهیز و تسلیح میکنند، ادامه مییابد.
خبرنگار السفیر در ادامه پرسید: آیا اگر نظام حاکم در سوریه به طور نظامی سقوط نکند، آیا آن قادر است که به کار خود ادامه یابد؟
سید حسن نصرالله در پاسخ به این سوال گفت: این نظام قادر به ادامه کار است. تجربه 3 سال گذشته نشان داد که نظام حاکم در سوریه ضعیف نیست و از محبوبیت مردمی برخوردار است. اگر این نظام ضعیف بود باید سقوط میکرد یا اگر در بین مردم دارای جایگاه نبود، بار میبایست سرنگونی میشد. من معتقدم که در 3 سال گذشته این نظام دارای جایگاه خوبی در میان مردم بوده هرچند که در حد چند درصد دچار انزوا شد و از جایگاه آن کاسته شد اما در مجموع همچنان دارای محبوبیت بود.
وی در پاسخ به این سوال که آیا، عناصر خارجی همچنان فشار می آورند، گفت: وضعیت منطقهای و بینالمللی تغییر کرده است. به اعتقاد من، سطح فشارها بر نظام سوریه چه سیاسی چه نظامی و چه رسانهای، در مرحله آینده در مقایسه با 3 سال گذشته کمتر خواهد شد. آغاز آن نیز در عربستان و قطر بود. من نمیگویم که آنها مواضع خود را تغییر دادهاند بلکه شدت این مواضع و میزان دخالتها آنها بسیار تغییر کرده است. از سوی دیگر، همپیمانانی که پشت سوریه را خالی نکردند، آن هم در زمانی که گفته میشد، نظام آن طی 2، 3، 5 یا 6 ماه دیگر سرنگون خواهد شد، چگونه ممکن است اکنون که سوریه مراحل دشوار را پشت سر گذاشته، در کنار آن باقی نمانند؟ اکنون بیش از هر زمان دیگری، همپیمانان سوریه، طرفهای منطقهای و محلی متقاعد شدهاند که باید توانمندتر از گذشته در کنار سوریه باقی بمانند. در نتیجه من تصور میکنم که همه چیز در این مسیر قرار گرفته است و بیتردید دستاوردهای آینده چه در زمینه آشتی ملی، گفتوگوی سیاسی داخلی و ... بزرگتر خواهد بود.اگر امور آرام شود و مرحله بازسازی آغاز شود، باید بگویم که اوضاع ساده نیست. اما برای آن نیز برنامهریزی و چارهای اندیشیده میشود.
دبیرکل حزبالله لبنان در ادامه تصریح کرد: اصل برای ما در سوریه پایان جنگ است. جنگی که سوریه را تخریب کرده و در حال نابودی بقایای آن است. اصل پایان جنگ است صرفنظر از اینکه کسانی آن را دوست دارند و کسانی آن را دوست ندارند. اصل پایان جنگ است. اگر جنگ سوریه پایان یابد و وارد مرحله گفتوگوی داخلی و حل وفصل داخلی شود، این امید وجود دارد که بسیاری از پروندهها حل شود. خطر حقیقی که برای سوریه وجود داشت و هنوز نیز بخش از آن وجود دارد، نابودی سوریه و تجزیه آن بود و این یک تهدید و خطر بزرگ و جدی بود. من معتقدم که ما خطر تقسیم و تجزیه را پشت سر گذاشتهایم. زمانی که ما میگوییم خطر سقوط نظام را پشت سر گذاشتهایم، به طریق اولی ما از خطر تجزیه نیز عبور کردهایم...اگر ما به مرحلهای برسیم که جنگ متوقف شود، اهمیت مصالحهها نشان میدهد که این جنگ متوقف شده و دیگر درگیری و خونریزی وجود ندارد و دیگر خانهای خراب نمیشود و بر همین اساس نیز آینده ساخته می شود.
سید حسن نصرالله دبیر کل حزب الله لبنان در پاسخ به سئوال روزنامه السفیر لبنان درباره نقش رژیم صهیونیستی در تحولات و منطقه گفت: از طریق پیگیریها و بررسیهایمان از همان ابتدا و تا مرحله پیش از آغاز تحولات سوریه حالتی از نگرانی در اسرائیل مییابیم. اگر بگوییم نوعی ترس در اسرائیل وجود داشت مبالغه نیست. کنفرانسهایی برگزار کرده و درباره محیط (جغرافیای) استراتژیک سخن گفتند و معتقد بودند که منطقه آبستن تحولات بسیار استراتژیکی است و این امر به سود اسرائیل نمیباشد.
وی با اشاره به اینکه رژیم صهیونیستی تحولات منطقه را به سود مقاومت میدانست، افزود: آنها معتقد بودند که محوری با حضور ایران، عراق، سوریه، فلسطین و مصر در منطقه شروع به شکلگیری کرد. فکر میکردند که سرنگونی «حسنی مبارک»، مصر را به نقطه دیگری میبرد. این موضوع در خصوص لیبی و تونس نیز صادق است. ظاهراً گمان میکردند که همه منطقه به سمت این محور میرود. و همچنین و از ظاهر امر، حق داشتند که نگران شوند زیرا رهبران بزرگی در احزاب و جریانها و جنبشهای منطقه حضور داشتند و میرفتند که زمام امور را در بسیاری از این کشورها به دست بگیرند که بعدها گفتمان آنها تغییر کرد و از دشمنی مطلق با آمریکا به برقراری روابط استراتژیک و منافع استراتژیک گرایش پیدا کردند.
سید نصر الله افزود: طرف اسرائیلی در وهله اول دچار نگرانی شدیدی شد، به گونهای که بحثهایی در ستاد مشترک (ارتش اسرائیل) شکل گرفت که تأسیس شماری لشکرهای نظامی برای دفاع از مرزهای جنوبی آنها یعنی مرز با مصر را خواستار شدند. نگرانی اسرائیلیها تا این حد بوده است. آنها میرفتند که در ساختار نظامی خود تجدید نظر کنند تا اینکه تحولات سوریه آغاز شد.
دبیر کل حزب الله لبنان با بیان اینکه با آغاز تحولات سوریه، تغییرات 180 درجهای در اسرائیل رخ داد و خیالش راحت شده و آرام گرفت، افزود: اسرائیل در اقدامی زودهنگام گفت که محوری که نگران تشکیل آن بودیم، به سرعت پاره پاره و متلاشی گشت. عبارتهای مشابه بسیاری به کار بردند. بر اساس پیگیریهای بنده درباره امور اسرائیل و سخنان سیاستمداران و نظامیان بزرگ اسرائیلی که برخی از آنها بازنشسته شده و برخی دیگر از آنها در حال فعالیت هستند، بنده شک ندارم که طرف اسرائیلی به طور یقین همه گزینهها جزء گزینه بقای نظام «بشار اسد» را در سوریه ترجیح میدهد. این موضوع پیش بینی نیست. اسرائیلیها در همه بحثها و سخنان درونی و ضمنی خود، همه گزینههای دیگر را ترجیح میدهند.
وی با بیان اینکه اسر ائیلیها از تقسیم، نابودی سوریه و تداوم جنگ تا 20 یا 30 سال دیگر در این کشور سود میبرند، اظهار داشت: آنها تا مرحلهای پیش رفتند که بین بشار اسد رئیس جمهور سوریه و نظام فعلی دمشق با جماعتهایی که آنها را جماعتهای «جهاد جهانی» مینامند، شروع به مقایسه کردند. میگفتند که جماعتهای جهاد جهانی را بر نظام بشار اسد ترجیح میدهیم. در آنجا یک منطق وجود دارد. این منطق چیست؟ آنها میگویند و این سخن آنهاست«بشار اسد رئیس جمهور (سوریه) و نظام سوریه جزئی از محور ایران، عراق، سوریه، لبنان و فلسطین است» یعنی همان جنبشهای مقاومت. اگر جماعتهای جهاد جهانی به قدرت برسند در وهله نخست جنگ داخلی در سوریه ادامه پیدا میکند.
دوم اینکه جماعتهای جهاد جهانی قدرت تشکیل دولت را ندارند. زیرا تجربه آنها را در افغانستان و سایر مناطق مشاهده کردهایم. این امر بدین معنی است که توان تشکیل تهدید حقیقی برای اسرائیل را ندارند. در حالی که محور مذکور به مثابه تهدیدی ذاتی و نه تهدید استراتژیک برای اسرائیل بود. آنها سوریه را جزئی از این محور میدانند.
سوم اینکه جماعتهای جهاد جهانی مبارزه با این محور را اولویت خود میدانند نه رویارویی با اسرائیل. یعنی جماعتهای جهاد جهانی با حزب الله، عراقیها و ایرانیها و حتی جنبشهای مقاومت سنی که با آنها بیعت نمیکنند، مبارزه خواهند کرد. این امر نزد اسرائیلیها روشن است و لذا آنها آشکارا از این موضوع سخن میگویند.
وی افزود: آنجا بود که دشمن نفس راحتی کشید و گمان کرد که این محور شروع به متلاشی شدن کرد. (زیرا) در حال تضعیف بود و این امر آرزوی آنها بود. ما از مطالعاتی که بعد از جنگ 33 روزه و تشکیل کمیته وینوگراد در اسرائیل شکل گرفتند، اطلاع داریم.
نصر الله با اشاره به آغاز تحولات چند سال اخیر کشورهای عربی و وقوع بیداری اسلامی تصریح کرد: از همان زمان اسرائیلیها از عدم توانایی آنها برای ورود به جنگ دوم با حزب الله سخن گفتند و دلایل مختلفی برای این امر دارند. آنها با ایران نیز نمیتوانند بجنگند. اسرائیلی گفتند که تنها راه حل موجود ضربه زدن به حلقه میانی این محور است. آنها از این موضوع سخن گفتند و شیوه اجرای این امر روشن نبود. البته آنها از جنگ اسرائیلی علیه سوریه سخن میگفتند. هنگامی که تحولات سوریه آغاز شد، مهمترین گزینههای اسرائیل را در حال تحقق مییافتند لذا نفس راحتی کشیدند.
دبیر کل حزب الله لبنان با اشاره به سه گذشت سه سال از آغاز تحولات سوریه گفت: اکنون وقتی که طرف اسرائیلی اوضاع استراتژیک متعلق به وی را مورد ارزیابی قرار میدهد، بر خلاف سه سال گذشته و یا دو سال قبل در مییابد که مشکلی در جبهه مصری ندارد. در خصوص سوریه، میبیند که سوریه در مقابل دیدگانش در حال خونریزی است. محور مقاومت با مشکل بزرگی مواجه است. فلسطین بر اثر مشغول شدن امت اسلامی و درگیریهای داخلی با مشکلات بزرگی دست و پنجه نرم میکند. گرچه امت (اسلامی) قبل از این نیز از آرمان فلسطین غافل بود ولی قضیه فلسطین (همواره) در گفتمانها و سخنرانیها حاضر بود. اکنون طرف فلسطینی دارای مشکلاتی است. غزه نیز علاوه بر مشکلات سابق دچار مشکلات بیشتری شده است که قبلا وجود نداشتند. در اینجا به سردی روابط بین حماس و این محور و با ایران و حزب الله و همچنین قطع شدن روابطش یا سوریه اشاره کنم. همه این موارد تاثیر داشتند. به طور خلاصه وقتی طرف اسرائیلی به منطقه بنگرد و به گفته خودش به جغرافیای استراتژیکش نگاه کند، در مییابد که نسبت خطر و تهدیدات بزرگی که سه قبل آنها را انتظار داشت، کاهش یافتهاند.
گنجاندن برنامه موشکی ایران در مذاکرات ایران و غرب خواسته اسرائیل است
وی افزود: اکنون اوضاع و شرایط تغییر کردند. اسرائیل در همه اوضاع منطقه مشکلی حقیقی به نام ایران دارد. موضوع ایران (برای رژیم صهیونیستی) بسیار نگران کننده است. اسرائیل از هرگونه تفاهم و همگرایی و یا حل اختلافات بین ایران و غرب نگران است. بله نگران است و لذا آمریکاییها همواره به او اطمینان میدهند و او را در جریان جزئیات تحولات قرار میدهند تا غافلگیر نشود. او از موضوع ایران نگران است و لذا مشاهده میکنیم که طرف اسرائیلی وقتی جهان برنامه هستهای ایران را مورد بحث قرار میدهد، خواستار اضافه کردن برنامه موشکی ایران به موضوعات مورد بحث است. این موضوع بیش از اینکه یک خواسته آمریکایی باشد، خواسته اسرائیلی است. لذا او ایران را میبیند و این مشکل پا برجاست
دبیرکل حزب الله لبنان تصریح کرد، موضوع مقاومت لبنان، وقتی اسرائیل از نگرانیهایش سخن میگوید، از زاویههای مختلف به این موضوع مینگرد. از جمله آنکه گمان میکند که پیشرفت امور در سوریه ممکن است بشار اسد را به دادن سلاحهایی به حزب الله تشویق کند که پیش از این به او نمیداد. این موضوعی است که دشمن مطرح میکند. او از سلاحی که معادلات را بر هم زند، نگران است و اینکه این موضوع خط قرمز است و اجازه وقوع آن را نمیدهند. این موضوع نقطه نگرانی و پریشانی (اسرائیل) است و همه بهانههایی که اکنون میگیرد در همین راستاست. این بهانهها را در حمله به «جنتا» استفاده کرد تا هجومش را توجیه کند که مدعی شد که نقطه مورد هدف کاروانی بود که سلاح را انتقال میداد و این (ادعا) نادرست است.
نکته دیگر اینکه درست است که اسرائیل ممکن است حضور حزب الله در سوریه را عامل فرسایش (قدرت) ببیند ولی به زاویه دیگری نیز مینگرد که برای آنها مهمتر و خطرناکتر است. این موضوع به افزایش مهارت حزب الله مربوط میشود. برای نمونه امروزه در کشورهای عربی نبرد القصیر در عرصه سیاسی و رسانهای رخ داد. (این نبرد) بر اساس قاعده هر کسی که با توست به شما «خسته نباشید» میگوید و هر کسی که علیه شماست، به شما فحش میدهد، شکل گرفت. در همین سطح این موضوع در کشورهای عربی پایان یافت و این موضوع نزد اسرائیل متفاوت است.
سید حسن نصر الله در ادامه افزود اسرائیل آنچه را که در القصیر روی داد به دقت و از اول تا آخر همراه با جزئیات زیاد آن مورد بررسی قرار داد. نشست و دقیقا مورد محاسبه کرد و مطالعاتی را در این مورد انجام داد هیچ کس شکی ندارد که ورود ما به مناطقی که مجبور شدیم به آنها وارد شویم چه در القصیر و چه در القلمون یا دمشق جدای از مشارکت حزب الله در کنار نیروهای سوری بود.
من در اینجا از دیدگاه نظامی صرف سخن میگویم شما به نبردهای وارد شدید که تماما با تجربههای مقاومت در لبنان بود متفاوت بود؛ به همین خاطر اسرائیل بعد از القلمون و القصیر چشم به کجا خواهد داشت؟ چشم به الجلیل خواهد دوخت.
وی تصریح کرد: اسرائیل الان تجربهای را که حزب الله در سوریه اندوخته است زیر نظر دارد. آیا این تجربه حزب الله را قادر میسازد که اگر جنگ جدیدی در لبنان رخ داد راه های جدیدی را اتخاذ کند؟ این موضوع به صورت جدی بررسی میشود.الان مشغولیت آنها ایران و حزب الله است و طبیعتا غزه همچنان مشغولیت بزرگ آنها را تشکیل میدهد.
دبیر کل حزب الله لبنان گفت: همچنین اسرائیل الان از پیروزی این محور در سوریه هراسان است و آشکارا این ترس را بیان میکند.آنها میگویند که اگر سوریه این جنگ را پشت سر بگذارد این برای کل محور پیروزی به حساب میآید و به همین دلیل از پیروزی بشار اسد نگران هستند و این مسئله رابطه موجود بین اسرائیل و گروههای مسلح در استان القنیطره را تفسیر میکند و در نزدیکی مرزها مسئله از زخمیها و بیمارستانها فراتر می رود.
وی افزود: تحرک افراد مسلح مساحتی بزرگ دارد و این افراد آزادی تحرک فراوان دارند و اسرائیل هیچ محدودیتی برای تحرک افراد مسلح،تسلیح و آموزش آنها قائل نیست. در برخی از موارد هدف حملات هوایی اسرائیل پوشش حرکت افراد مسلح است. ما روابط محکمی را بین افراد مسلح و اسرائیل رهگیری کردهایم.
سید حسن نصر الله در مورد خطوط قرمز حزب الله در مورد جغرافیای سوریه گفت: ما هر جا که لازم باشد خواهیم بود.