دلیل بدبینی به آمریکا در رفتار و اقدامات دیروز «از زمان پیروزی انقلاب تا به کنون» امروز «در روند مذاکرات هستهای و دولت روحانی»- و فردا «آیندهای که برای ایران میخواهند» نهفته است.
گروه بین الملل «خبرگزاری دانشجو» ـ سجاد مصطفی پور؛ بازیگران (کشورها) عرصه بین المللی معمولاً با همدیگر دارای روابط سیاسی، اقتصادی و فرهنگی هستند؛ چرا که پیشبرد اهداف و آرمان های مدنظر نمی تواند بدون هیچ نوع تعاملی صورت بگیرد، ولی در این بین بازیگرانی هم هستند که به دلایل عدیده ای همدیگر را بر نمی تابند. به دلیل این که عناصر زیادی همچون زیاده خواهی و برتری طلبی باعث می شود یک بازیگر از ایجاد یک ارتباط سازنده و تعاملی خودداری کرده و رابطه خویش را با طرف مقابل به نوعی متفاوت تعریف کند.
ایالات متحده آمریکا به عنوان یکی از بازیگران مهم جهانی، کشوری است که بعد از پایان جنگ جهانی دوم، حدود 45 سال در کشمکش با بلوک شرق ـ شوروی ـ بود و ادعای آن را داشت که جهان باید به گونه ای پیش رود که اهداف و منافع آمریکا برآورده شود! البته با فروپاشی شوروی در اوایل دهه1990، آمریکا داعیه ابر قدرتی جهان را کرد؛ امری که هنوز هم دولتمردان آمریکا بعد از گذشت حدود 25 سال بدان تاکید می کنند، در حالی که، نظریه پردازان مختلف، با مطرح کردن دلایل سیاسی، اقتصادی و فرهنگی این ادعاهای مقامات آمریکایی را به چالش می کشند.
یکی از مهم ترین چالش های آمریکا در عرصه بین المللی زمانی مطرح شد که یکی از استراتژیک ترین هم پیمانانش در کانونی ترین منطقه جهان ـ خاورمیانه ـ که نقش «ژاندارم منطقه» را برایش داشت، دچار دگردیسی شد و پیروزی حرکت های مردمی به رهبری شخصیت برجسته قرن، امام خمینی(ره)، انقلاب در کشوری را رقم زد که حدود 15 ماه قبل از پیروزی انقلاب ـ23 آبان 1356 ـ جیمی کارتر، رئیس جمهور وقت آمریکا، آن را «جزیره ثبات» نامیده بود!
پس واضح و مبرهن بود آمریکا از تولد نظامی با ماهیت ضد غربی و با آموزه های اسلامی بشدت مخالف باشد؛ چرا که مهم تر از همه، منافع طفل نامشروعش ـ رژیم صهیونیستی ـ به خطر می افتاد، به همین دلیل از ابتدای پیروزی انقلاب تا به امروز از هر ابزاری بهره جست تا مسیر حرکت «جمهوری اسلامی ایران» را منحرف کند. به این علت است که امروز، ملت ایران به ایالات متحده آمریکا بدبین است که بارزترین نمونه های آن می تواند اعلام انزجار همه ساله در راهپیمایی ها و تظاهرات 22 بهمن و 13 آبان باشد.
پس دلیل بدبینی به آمریکا در رفتار و اقدامات دیروز -از زمان پیروزی انقلاب تا به کنون- امروز -در روند مذاکرات هسته ای و دولت روحانی- و فردا -آینده ای که برای ایران می خواهند- نهفته است.
بیش از هر سخنی در ابتدای امر باید بگویم که رهبر فرزانه انقلاب، بارها به عوامل بدبینی جمهوری اسلامی ایران نسبت به آمریکا اشاره کردند که مهم ترین موردی که اخیراً ایشان در مراسم تحلیف و سردوشی دانشجویان دانشگاه افسری ـ 13 مهر 1392ـ فرمودند، این بود: «به آمریکاییها بدبینیم؛ به آنها هیچ اعتمادی نداریم. ما دولت ایالات متّحده آمریکا را دولتی غیرقابل اعتماد می دانیم؛ دولتی خودبرتربین، دولتی غیرمنطقی و عهدشکن، دولتی سخت در پنجه تصرّف و اقتدار شبکه صهیونیسم بینالمللی - که بهخاطر رعایت خواستهها و منافع نامشروع شبکه صهیونیستی بینالمللی مجبورند با رژیم غاصب و جعلی اشغالکننده فلسطین مماشات کنند، در مقابل او نرمش نشان بدهند؛ اسمش را می گذارند منافع آمریکا، در حالی که بکلّی منافع ملّی آمریکا با آنچه امروز اینها در حمایت از (آن رژیم جعلی) انجام می دهند، منافات دارد؛ از همه دنیا دولت ایالات متّحده آمریکا باج می گیرد و به رژیم جعلی صهیونیستی باج می دهد؛ این حقایق را ما داریم مشاهده می کنیم - به دولت آمریکا اعتمادی نداریم.»
حال به مرور کوتاه آنچه در رابطه دیروز، امروز و فردای ایالات متحده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران گذشته است، می پردازیم:
الف: دیروز؛ از پیروزی انقلاب اسلامی تا سال روی کار آمدن دولت روحانی:
ارتباط با عناصر داخلی ـ جناح های مخالف مذهب، منافقین و ناسیونالیست ها ـ از جمله اعضای نهضت آزادی و جبهه ملی برای انحراف مسیر شکل گرفته در ایران، ترور شخصیت های برجسته مذهبی و سیاسی کشور از جمله شهید بهشتی، شهید مطهری، شهید رجایی، شهید مفتح و غیره، تلاش برای اختلاف بین قومیت های ایران و تجزیه ایران که نمونه های آن می تواند غائله کردستان، براداران قشقایی، گروه پیکار و غیره باشد، حمله نظامی ـ واقعه طبس ـ برای کودتا و از بین بردن مراکز نظامی و حیاتی ایران و کودتای نوژه، پناه دادن به محمدرضا پهلوی و بلوکه کردن دارایی ها ایران، حمایت مالی، نظامی و اطلاعاتی از عراق در حمله به ایران، تحریم های سنگین علمی، پزشکی و اقتصادی، ترور دانشمندان جوان هسته ای کشورمان و حمایت از خلق فتنه در ایران با استفاده از نیروهای ساده لوح داخلی در راستای پرژه براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران.
ب: امروز؛ با انتخاب حسن روحانی به عنوان رئیس جمهور دولت یازدهم:
دلیل انتخاب بررسی این دوره به صورت مستقل و در قالب «امروز» اقدامات آمریکا علیه ایران این است که، با پیروزی روحانی در انتخابات ریاست جمهوری در 24 خرداد 1392 برخی بر این باور شدند که با توجه به تغییر گفتمانی دولت یازدهم، رابطه ایران با کشورهای دیگر از جمله آمریکا به نحو دیگری تعربف خواهد شد و از این مسیر موضوع لاینحل پرونده هسته ای ایران به نوعی با کلید تدبیر دولت حل خواهد شد! البته آنچه که برخی می گفتند به وقوع پیوست و نخستین حضور روحانی به عنوان رئیس جمهور در مجمع عمومی سازمان ملل، فتح بابی برای ارتباط مستمر و آشکار با ایالات متحده ـ جلسه نیم ساعته تیم هسته ای و تماس تلفنی اوباما با روحانی ـ شد! پس امیدها به تدبیر دولت از سوی برخی گروه ها برای حل مسئله هسته ای و روابط تعاملی با ایالات بیشتر شد. اگر چه در این مسیر، گام های اعتماد ساز ایران برای اثبات آنچه که می گوید اتفاق افتاد، ولی در مقام عمل، ایالات متحده آمریکا پاسخ معکوس به جواب اعتماد ایران داد و چندین بار نشان داد که کشور قابل اعتمادی نیست! از جمله اقدامات ایالات متحده در قبال ایران فقط در زمان سر کار بودن دولت یازدهم عبارت است از لحن تهدیدآمیز با جمهوری اسلامی به شکل تهدید به حمله نظامی و اعمال تحریم های سنگین، تلاش برای منحرف کردن مسر مذاکرات هسته ای با دخیل کردن موضوعات حقوق بشر و موشک های بالستیک، ممانعت از حضور ایران در نشست ژنو درباره سوریه، نپذیرفتن سفیر پیشنهادی ایران برای سازمان ملل، مصادره ساختمان 36 طبقه ای بنیاد علوی در نیویورک و انتقاد شدید از عضویت ایران در کمیته سازمان های غیردولتی سازمان ملل. البته باید گفت رفته رفته بر لیست اقدامات ضد ایرانی مقامات آمریکایی علیه جمهوری اسلامی ایران روز به روز افزوده می شود، ولی همچنان تیم دیپلماسی کشورمان معتقد است باید در راستای اعتمادسازی برای طرف مقابل قدم برداشت، ولی معلوم نیست تا کجا؟!
ج: فردا؛ آینده ای که آمریکا برای ایران می خواهد:
با دقت نظر در موارد مذکور و نمونه های دیگری که بیان آنان در این مجال نمی گنجید باید بگویم که حتی ادعاهای دولتمردان آمریکا برای رابطه با ایران، برای این نیست که ایجاد یک رابطه برابر و تعاملی باشد، بلکه آمریکا می خواهد ایران را به یک کشور تحت سلطه که نه تنها منافعش را تهدید نمی کند، بلکه در رسیدن به خواسته هایش یاری می کند تبدیل نماید. فردای رابطه آمریکا با ایران، سه اصل اساسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران را ـ عزت، حکمت و مصلحت ـ را خدشه دار می کند و تمامی امیدهای مستضعفین جهان را که بیش از سه دهه است به تدبیر جمهوری اسلامی ایران شکل گرفته، از بین می برد.
پس طبیعی است که باید به چنین رابطه ای بدبین بود چه برسد که بخواهیم بر روی میز بر سر حقوق مسلم خویش، با استکبار جهانی مذاکره کنیم، سوال اینجاست؛ با توجه به آنچه گفته شد آمریکا، موفقیت های جمهوری اسلامی ایران در عرصه های مختلف سیاسی و اقتصادی، حتی همین مذاکرات را بر می تابد (آمریکایی که از همان زمان پیروزی انقلاب در صدد این بود جلوی هر نوع پیشرفت ایران را بگیرد)؟!
چند نکته را در پایان بخوانیم:
* پس از این روست که رهبر فرزانه انقلاب به کرات به ساخت درونی نظام، توجه به اقتصاد درون زا، اقتصاد مقاومتی تاکید می کنند.
* حتی توافق در میز مذاکراه به هر صورتی برای آمریکا خوشایند نخواهد بود چرا که؛ آمریکا به دنبال حل مسئله هسته ای ایران نیست بلکه «بحران سازی هسته ای برای ایران» موضوعی است که آمریکا می خواهد.
* دشمنی آمریکا با ایران حتی با تغییر لحن دیپلماسی اتفاق نخواهد افتاد چرا که؛ آمریکا به دنبال براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران است نه داشتن رابطه تعاملی.
* ماهیت نظام حاکم بر آمریکا متفاوت از آن چیزی است که نظام جمهوری اسلامی ایران بدان تاکید می کند؛ نظام لیبرالی آمریکا در مقابل نظام اسلامی ایران؛که تبلور دو گفتمان متفاوت و در تقابل هم است.پس نمی توان انتظار داشت که آمریکا از مبانی و مکتب لیبرالی خود دست بکشد در صورتی که می دانیم آمریکایی ها درصدد جهانی کردن اندیشه های خویش هستند.
* بارها دولتمردان آمریکایی تاکید کردند که تلاش خواهند کرد ایران را در منطقه و جهان منزوی کنند تا از این مسیر، از یک سو محورهای مقاومت همچون حزب الله لبنان و سوریه را از بین ببرند . از سوی دیگر، در مسیر ترویج اندیشه های ناب اسلامی در جهان موانعی ایجاد کنند، آیا آمریکا از چنین تلاشی دست خواهد کشید؟!
* سوالی که از دولتمردان کشورمان باید پرسید این است که چه انتظار و تصوری از ایالات متحده آمریکا دارند؟ آیا استراتژی و راهبرد آمریکا با توجه به اقدامات چندین ساله علیه ایران و موضع گیری های تند و شدید مقامات آن تغییر می کند؟ پس با ذکر این دلایل؛
بازی «برد-باخت»ایالات متحده آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران هیچ وقت نمی تواند تبدیل به بازی «برد-برد» شود.
بسمه تعالي
مقام معظم رهبري بارها و بارها متذکر شده اند که آمريکا با حسن ظن به پشت ميز مذاکرات نمي ايد و با قصد و نيت ديگري به غير از مسئله هسته اي پشت ميز مذاکره مي نشيند . و بارها مردم ايران و مسئولين اين حقيقت آشکار را ديده اند ولي من نمي دانم چرا دست اندر کاران مذاکره با وجود ديدن اين همه کار شکني از سوي آمريکا باز خود را به ندانستگي مي زنند و ادامه مي دهند . متاسفانه من نمي دانم چرا خود را نيز مطيع ولي فقيه مي دانند و دم از فرزند انقلاب بودن ميزنند . کساني که وادادگيشان سر به فلک کشيده است و بر همه آشکار شده است که خودشان واداده اند نه مردم و دائم فرياد مي زنند که مردم خسته شده اند .
اميد وارم به زودي زود به خود آيند و جبران مافات نمايند و واقعا فرزندان اين انقلاب باشند .
مقام معظم رهبري بارها و بارها متذکر شده اند که آمريکا با حسن ظن به پشت ميز مذاکرات نمي ايد و با قصد و نيت ديگري به غير از مسئله هسته اي پشت ميز مذاکره مي نشيند . و بارها مردم ايران و مسئولين اين حقيقت آشکار را ديده اند ولي من نمي دانم چرا دست اندر کاران مذاکره با وجود ديدن اين همه کار شکني از سوي آمريکا باز خود را به ندانستگي مي زنند و ادامه مي دهند . متاسفانه من نمي دانم چرا خود را نيز مطيع ولي فقيه مي دانند و دم از فرزند انقلاب بودن ميزنند . کساني که وادادگيشان سر به فلک کشيده است و بر همه آشکار شده است که خودشان واداده اند نه مردم و دائم فرياد مي زنند که مردم خسته شده اند .
اميد وارم به زودي زود به خود آيند و جبران مافات نمايند و واقعا فرزندان اين انقلاب باشند .