میپرسید چرا انقدر غر میزنم؟ شما هم اگر جای من بودید و همسرتان قهر میکرد و میرفت خانه پدرش حال من را پیدا میکردید...
گروه فرهنگی «خبرگزاری دانشجو»؛ نخود آش- اصلا دل و دماغ نوشتن ندارم. من همه چیز را زیر سر صدا و سیما میدانم. واقعا متوجه نمیشوم که این تلویزیون ما چرا واقعا این کارها را با ما مردها میکند. جداً آیا صدا و سیما بی کار است که مدام اخبار جدید را پخش میکند؟ از بد حادثه این صدا و سیمای کشور ما هم بیش از هر کس دیگری مسئله افزایش جمعیت را جدی میگیرد و مدام در حال زایمان یک شبکه جدید است. یعنی اگر کسی خبر یک شبکه را از دست بدهد قطعا همان خبر را به صورت مشروحتر در شبکههای دیگر میشنود. واقعا صدا و سیما مقصر است که تمامی اخبار را به موقع و دقیق پخش میکند و آن را کامل هم توضیح میدهد، کسی هم نیست که بگوید آخر چرا فکر مردهای بیچاره را نمیکنید.
میپرسید چرا انقدر غر میزنم؟ شما هم اگر جای من بودید و همسرتان قهر میکرد و میرفت خانه پدرش حال من را پیدا میکردید. من که نمیگویم یک برنامه خبری رسالت خود را انجام ندهد بلکه میگویم آیا اخبار را همانطور که هست باید پوشش بدهید؟ من از شما میپرسم آیا باید با پخش کامل اخبار بنیان خانوادهها را سست کنید؟ خودتان رسیدید به مرحله زایایی و هر روز یک کانال اضافه می کنید چشم ندارید ببینید ما از مزایای قانون جرمانگاری وازاکتومی استفاده میکنیم؟ باید همه اخبار را کامل بگویید؟ آیا نباید قدری به فرهنگ ایرانی خودمان توجه شود؟ برادر من مگر نشنیدهاید که میگویند«دروغ مصلحت آمیز به از راست فتنه انگیز»(منظور در اینجا از «راست» و «فتنه» و... سیاسی نیست به خدا قسم). حتما می پرسید از کدام خبر صدا و سیما شکارم؟ از همان خبری که باعث شد همسرم قهر کند و برود خانه پدرش. الان هم تا زنگ می زنم به تلفن همراهش داد و بیداد میکند و قاطعانه میگوید: برو فلان فلان شده تو «بی امنیت غذایی» هستی و میخواهی مرا هم مثل خودت «بی امنیت غذایی» کنی. منتظر باش که طلاقم را از راه «قضایی» پیگیری کنم و بعد از گفتن «عیش حیف من که گیر تو غول بی امنیت غذایی افتادم» گوشی را قطع میکند.
قضیه از آنجایی شروع شد که تلویزیون خبر توزیع «بسته امنیت غذایی» را اعلام کرد. بدتر از این خبر این بود که جزئیات آن هم گفته شد. جزئیات این خبر به این ترتیب بود: «بر اساس دستورالعمل وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی، بسته حمایت غذایی در سال 1393 به مستمری بگیران و پشت نوبتیهای سازمانهای حمایتی (کمیته امداد امام خمینی وسازمان بهزیستی)تعلق میگیرد که با ضوابط تعیین شده از طرف وزارت تعاون کار و رفاه اجتماعی (مانند نوع خدمات دریافتی از سازمان های حمایتی، رتبه بندی استحقاق افراد و خانوارها بر اساس شاخص های موجود در سازمان ها) حائز شرایط برای دریافت بسته حمایت غذایی تشخیص داده می شوند.» البته واکنش همسرم طبیعی بود، دولت قول داده بود «امنیت غذایی» همگان را در نزدیکی ماه رمضان فراهم کند اما الان هرجور ما حساب کنیم ما از مشمولان این بسته نمیشویم و همسر من هم حق دارد نگران امنیت غذایی خودش باشد ولی من سوالم از این برادرانی که سهمیه بندی میکنند این است که مگر یک خبرنگار یا بسیاری از اصناف دیگر ماهانه چقدر در میآوردند که دولت با استناد به درآوردنمان، من و بسیاری دیگر از هموطنان را امنیت غذایی محروم میکند؟اما هنوز هم ایراد اصلی من صدا و سیما است. آیا باید هر «راست فتنه انگیزی» را بیاورد جلوی چشمان ما؟ حالا قوه مجریه و قضاییه در امور غذایی و قضایی یک کارهایی میکنند اما ثبات خانوادهها چه میشود؟
آخ آخ یک لحظه صبر کنید، همسرم پیامک داده است. فکر کنم دیگر لازم نیست به شما درد سر بدهم و بخواهم که ریش گرو بگذارید. طفلکی چقدر عاشقانه نوشته: «عزیزم من به خوبیهات خیلی فکر کردم نمیتونم ازت جدا بمونم، بیا دنبالم. البته پر رو نشو، خوبی زیادی هم نداری! راستش را بخواهی دیدم این بسته برای آنهایی که مشمول میشوند هم امنیتی ایجاد نمیکند. الان صدا و سیما گفت که ارزش ریالی این بسته برای یک خانواده دو نفره 60 هزار تومان است.» یعنی من عاشق صداقت همسرم هستم! اما باید از صدا و سیما تشکر کنم که خبر کاملش را کاملتر کرد. من از همین جا خواهش میکنم عمو عزت ضرغامی دستور بدهد اگر «راست فتنهانگیز» را میگویند تمام و کمال بگویند! ضمناً جا دارد در پایان همین باد مخالف از قوه مجریه و قضایه به دلیل توجه به امنیت غذایی و قضایی ایرانیان تشکر کنم و همین طور از همسرم به دلیل اینکه با شوخیهایش سوژه طنز به بنده میدهد کمال تشکر را به عمل بیاورم. (مدیون من هستید اگر فکر کنید این جملات پایانی را از ترسم گفتم!!!)