به گزارش گروه فضای مجازی« خبرگزاری دانشجو»، مهدی فضائلی طی یادداشتی در روزنامه جامجم نوشت: رسیدن به پایان مهلت تعیین شده در طرح اقدام مشترک، معروف به توافق نامه ژنو، ایران و 1+5 را برای انجام طولانی ترین مذاکرات به وین کشاند تا با حدود 20 روز گفت وگو، رکوردی تازه در مذاکرات هسته ای به ثبت برسد. تردید در امکان تمدید توافق نامه برای شش ماه دیگر و تردید در نتیجه بخش بودن تمدید مجدد، موجب شده دو طرف همه سعی خود را برای دست یافتن به یک توافق، در واپسین روزهای باقیمانده از توافق نامه موقت به کار گیرند تا با دست پر به پایتخت هایشان بازگردند.
این که چنین چیزی تحقق خواهد یافت یا نه، در ابهام جدی است. از مجموع اظهار نظرهای آشکاری که شده است، می توان برداشت کرد اکنون دو مساله بسیار مهم روی میز مذاکره است؛ نخست تعداد ماشین های سانتریفیوژ که ایران می تواند داشته باشد و دیگر وضع تحریم ها. طرف غربی و بیش از همه آمریکایی ها دوباره بحث «تضمین عینی صلح آمیز بودن فعالیت های ایران» را مطرح کرده اند که یادآور تجربه ناموفق و شکست خورده توافق نامه پاریس در سال ١٣٨٤ (2005) است. آنها می خواهند به این بهانه این مفهوم نادرست، مغایر با معاهده NPT و خطرناک را نهادینه کنند که تعداد زیاد سانتریفیوژ یعنی غیر صلح آمیز بودن، پس ایران برای اثبات صلح آمیز بودن فعالیت هایش باید تعداد ماشین های خود را کاهش دهد! البته فراموش نکرده ایم که آن زمان سه کشور اروپایی (انگلیس، فرانسه و آلمان) حتی راضی به داشتن چند سانتریفیوژ هم نبودند و مدل لیبی، یعنی از بین بردن کل تاسیسات هسته ای ایران را در سر داشتند و اگر امروز به چند هزار ماشین رضایت می دهند، نتیجه مقاومت ملت ایران از سویی و پیشرفت قابل توجه کشور در فناوری هسته ای از سوی دیگر است. در عین حال پذیرش این قاعده (ماشین کمتر به عنوان تضمین صلح آمیز بودن) نه تنها به معنای وابسته نگه داشتن کشور در تامین سوخت نیروگاه بوشهر است که هیچ ضمانت بین المللی هم برای آن وجود ندارد؛ بلکه معنای آن محروم کردن کشور از برنامه ریزی برای صادرات سوخت، عقب نگه داشتن کشور در بهره مندی از نیروگاه های جدید (چون از یک طرف سوخت آن را نداریم و ضمانتی هم برای تامین آن وجود ندارد و از طرف دیگر تولید و نصب سانتریفیوژ و تزریق گاز و در نهایت تولید سوخت، کاری زمانبر است) و حتی محروم کردن کشور از منافع دیگر غنی سازی است، ضمن این که به گفته رییس جمهور محترم، قرار بود آنچه ایران برای مذاکره روی میز می گذارد، فقط «شفافیت» باشد! نکته دیگر موضوع تحریم هاست.
آمریکایی ها اصرار و تاکید دارند که ساختار تحریم ها دست نخورده باقی مانده و فقط به صورت تدریجی از آن کاسته می شود که برای آن هم تاکنون، حداقل در اطلاعات آشکار، هیچ توضیح و برنامه ای ارائه نشده است، ضمن این که ایران هیچ تجربه مثبتی از عمل غربی ها به تعهدات خود ندارد، نه در زمانی که سه کشور اروپایی متعهد می شدند و نه در همین شش ماهه اخیر و تعهداتی که در توافق نامه موقت ژنو داده شد.
وزیر امور خارجه آمریکا در آستانه مذاکرات وین٦ برای توافق جامع هسته ای، طی یادداشتی در واشنگتن پست، این فرصت را تاریخی توصیف کرده و حل مشکلات ایران از قبیل بیکاری، رونق اقتصادی و رفاه را در گرو تن دادن به خواست جامعه جهانی (همان آمریکا و متحدانش) دانسته است! این یادداشت که دقیقا از جنس عملیات روانی و خواندن رجز در جنگ های قرون گذشته است با فریبکاری می خواهد مشکلات کشور که عمدتا منشأ داخلی دارد و راه حل هایش را در درون و ساختار اقتصاد کشور باید جستجو کرد، به تحریم ها مرتبط سازد. گویا قبل از تحریم، ما نه مشکل بیکاری داشتیم و نه مشکل رونق و... .کری همچنین تلاش می کند علت شکست احتمالی مذاکرات را به گردن ایران بیندازد و نقش زیاده خواهی ها و درخواست های غیرمنطقی و غیرقانونی خود را مخفی نگه دارد.
خوشبختانه یادداشت وزیر امور خارجه آمریکا بی جواب نماند و از سوی وزیر امور خارجه کشورمان آن هم نه چندان ظریف پاسخ داده شد! و سخن آخر این که گفتمان حاکم بر مذاکرات ایران، گفتمان «پیشرفت و عزت» است. جمهوری اسلامی ایران نه حاضر است به خواست دشمنانش، از «پیشرفت» خود چشم بپوشد و نه دست از «عزت» خویش بردارد. آمریکا و متحدانش و همه ١+٥ و همه دنیا باید این پیام ملت ایران را که برای آن هزینه ای سنگین پرداخت کرده است، به طور شفاف درک کنند. امیدواریم مذاکره کنندگان کشورمان که در این ایام مستظهر به دعای ملت روزه دار ایران هستند، دست پر به کشور بازگردند؛ پر از عزت و پر از پیشرفت!