به گزارش خبرنگار بینالملل «خبرگزاری دانشجو»؛ زمانی که اسرائیل، شجاعیه را وحشیانه مورد هجوم قرار داد، مردم اروپا برای نخستین بار از طریق رسانههای اجتماعی از این واقعه اسفناک مطلع شدند، دهها تن از مردم عادی به خاک و خون کشیده شده و ارتش اسرائیل اجازه انتقال مجروحین را نمیداد، کمی پس از آن خبرنگاران حاضر در صحنه اخبار مشابهی را با اسناد و تصاویر مربوطه منتشر کردند.
پس از این رسوایی گسترده، ارتش اسرائیل که گوشهای از جنایاتش علیه شهروندان آشکار شده بود وادار به دروغپردازی شد؛ در وهله اول مدعی شد که هواپیماهای این رژیم موشکها، مراکز فرماندهی و تونلهای سری حماس را در این منطقه هدف قرار داده است، سپس اعلام کرد پیش از حمله، اسرائیل به فلسطینیان ساکن در این منطقه نسبت به حمله احتمالی و ترک منطقه هشدار داده بود اما حماس مردم را به ماندن تقریب کرده است.
در آخر نیز بیان کرد حماس از شجاعیه 140 فروند موشک به خاک اسرائیل شلیک کرده بود، بدین ترتیب با افشاگری رسانههای مستقل و شبکههای اجتماعی از قبیل توئیتر، رسانههای غربی در انفعال قابل توجهی قرار گرفته و لاجرم در مواجهه با واقعیت نشر یافته، برای توجیه جنایات رژیم صهیونیستی اقدام به داستان سرایی غیرواقعی کردند.
تجربه فوق، خبرنگاران میدانی رسانههای غربی را بر آن داشت تا رسانههای اجتماعی را به اولین و مستندترین محمل انتشار اخبار از واقعیتهای میدانی به کار برند، چرا که؛
1.مستقل از شبکههای تلویزیونی بوده و حقایق زندگی مردم را نمایش می دهد
2.خارج از سانسور رسانه مادر صورت می گیرد
3.حس حقیقی زندگی را پوشش می دهد
این در جوامع غربی به ویژه آمریکا که عمده رسانههای سنتیاش به سختی از اسرائیل هواداری میکنند از ارزش صد چندانی برخوردار است؛ حال مردم آمریکا منابع خبری معتبری در اختیار دارند که بتوانند اخباری غیر از آنچه مورد رضایت صهیونیستهاست از جنگ اسرائیل و فلسطین دریافت کنند، بسیاری از مردم پس از دیدن تصاویر کودکان به خاک و خون کشیده شده در فلسطین دید متفاوتی به حوادث منطقه پیدا کردهاند.
چندی پیش نتانیاهو حماس را به سناریوی کشتهسازی تلویزیونی متهم کرد اما پیش از آن، نفرت قلوب و افکار جهانیان از جنایات اسرائیل با انتشار تصاویر سانسور نشدهای که از غزه مخابره شده و توسط میلیونها نفر در تلفنهای همراه دست به دست میشد، به اوج رسیده بود.
کنوانسیون ژنو هدف قرار دادن شهروندان را در حملات نظامی از جنایات جنگی قلمداد می کند؛ بر این اساس، سازمان عفو بینالملل شلیک موشک در سرزمین های اشغالی را از طریق شبکه های تلویزیونی و اختاپوس رسانه ای حامی اسرائیل محکوم کرد، اما افکار عمومی با مشاهده فجایع شجاعیه از طریق رسانههای مستقل در مقابل حقایقی دیگر از جنگ مذکور قرار گرفتند.
در جنگ سال 2009 علیه غزه، امکانات محدودی در اختیار خبرنگاران برای ارسال مستقیم اخبار بود و مطالبی از جنگ 22 روزه منتشر شد که از فیلتر سیاستهای سردبیران، تهیه کنندگان و گردانندگان رسانه ای غربی عبور میکرد اما در جنگ اخیر، تسهیلات گستردهتر خبری و بدون سانسور سبب تغییر موازنه رسانهای به نفع حقایق موجود در فلسطین شده است.
در تحلیل عوامل و رخدادهای جنگ غزه نیز رسانههای غربی از اعمال رویکردی یکسویه و مغرضانه ابایی ندارند. این روند حتی در جریان مناظرات تلویزیونی که تبادلنظرات مخالف و موافق برقرار است، نیز مشهود است.
در این راستا "ریچارد فالک" از منتقدان سیاستهای جنگطلبانه اسرائیل، به شدت رویکرد بی بی سی را مورد نقد قرار میدهد.
وی می نویسد: طی یک هفته گذشته 4 تماس از بی بی سی جهت شرکت در گفتگوی تلویزیونی پیرامون جنگ اخیر خاورمیانه داشتم. برای هر بار مطالبی را به منظور ارائه آماده کرده بودم که در کمال تعجب یک دقیقه پایانی وقت را به من اختصاص داده و با صحنه آرایی از پیش تعیین شده مانع از جریان طبیعی نظرات مخالف شدند، پس از اعتراض نیز میگویند وقت ما تمام شده و در برنامه ای دیگر در خدمت شما خواهیم بود. این بدان معنی است که چینش هدفمند مدعوین و ارائه نظرات ایشان سعی در القای یکسویه از واقعیت موجود در عرصه های مختلف دارند.
فالک در آخر توصیه میکند زمانی که از بی بی سی تماس داشتید در حالی که مخالف سیاست و عملکرد رژیم اسرائیل هستید زحمت پاسخ دادن به تلفن را به خود ندهید.