به گزارش گروه بینالملل «خبرگزاری دانشجو»، همزمان با پذیرش آتش بس از سوی رژیم صهیونیستی، و پایان حملات وحشیانه این رژیم به مردم مظلوم نوار غزه، رسانههای مختلف جهان، به بررسی نتایج این جنگ برای هر یک از طرفهای درگیر و همچنین عواقب آن برای رژیم صهیونیستی میپردازند.
در همین زمینه، پایگاه اینترنتی "میدل ایست آنلاین"، در گزارشی به قلم "جیمز ام دورسی" نوشته است "در حالی که ممکن است اسرائیل در تخریب شماری از زیرساختهای نظامی حماس و دیگر گروههای اسلامگرا در غزه توفیق یافته باشد، به خوبی به این موضوع واقف است که نارضایتی بینالمللی از رویکرد سختگیرانهای -که به کشته شدن بیش از 1300 فلسطینی و تخریب گسترده تاسیساتی منجر شده است که نیاز به میلیاردها دلار هزینه برای بازسازی دارند - به این معناست که اسرائیل از نظر نظامی زمان زیادی برای تحقق اهداف خود نداشت".
اسرائیل این را هم میداند که بهای سیاسی و دیپلماتیکی که مجبور به پرداخت آن خواهد بود روز به روز افزایش مییابد، بدون تردید جنگ غزه موجب تشدید درخواستها برای اعمال تحریمها علیه اسرائیل خواهد شد و اقدامات اتحادیه اروپا را برای ممنوعیت معاملات با شرکتهای اسرائیلی مستقر در فلسطین اشغالی تسریع خواهد کرد.
شکست اطلاعاتی
مخالفان حمله اسرائیل به غزه - که اکثریت جمعیت اسرائیل را تشکیل میدهند- بیش از پیش این سؤال را مطرح میکنند که آیا اسرائیل میتوانست با شجاعت نظامی حماس به شیوههایی کم هزینهتر مقابله کند؟
تحلیلگران نظامی پس از 4 جنگ اسرائیل در 8 سال اخیر با بازیگران غیردولتی، شبه نظامیان شیعه حزبالله در لبنان و حماس در فلسطین، خواستار بازنگری در راهبرد نظامی اسرائیل و سازماندهی مجدد نیروهای مسلح این رژیم هستند.
افشای گزارشهایی مبنی بر اینکه دولت اسرائیل از مدتها قبل از عملیات تونلسازی حماس اطلاع داشته، اما این تهدید را به قدری جدی نگرفته بود که بخواهد با آن مقابله کند، موجب درخواست برای تحقیق درباره آنچه شده است که رسانهها و برخی از تحلیلگران اسرائیلی شکست اطلاعاتی رژیم صهیونیستی میدانند.
نکتهای که در کانون این شکست اطلاعاتی قرار دارد این است که آیا دولت و ارتش اسرائیل به این دلیل به عملیات تونلسازی حماس بیتوجهی کردهاند که در سالهای اخیر تهدید امنیتی از سوی فلسطینیها را دست کم گرفتهاند و به جای آن تهدید برنامه هستهای ایران برای موجودیت اسرائیل را مورد اهمیت بیشتری قرار دادهاند، در نتیجه، اسرائیل همه توان سیاسی، دیپلماتیک، اطلاعاتی و نظامی خود را به جای حماس و دیگر گروههای فلسطینی به ایران اختصاص داده است.
منتقدان اسرائیل میگویند "هدف واقعی دولت جلوگیری از روی کار آمدن یک دولت وحدت ملی کارآمد فلسطینی بود که همه گروههای فلسطینی را متحد میکرد و از حمایت ضمنی متحدان اسرائیل برخوردار بود، چرا که تشکیل چنین دولتی مانع تراشی در مذاکرات صلح را برای اسرائیل دشوار میساخت و چشم انداز پایان دادن به درگیری اسرائیل و فلسطین را محقق می ساخت".
تقویت حماس
به نظر میرسد حملات اسرائیل به جای تضعیف حماس، موجب تقویت سیاسی این گروه تا حدی شده است که این گروه احساس میکند می تواند در برخورد با اسرائیل شرایط خاص خود را تحمیل کند و فقط به پاسخ به خواستههای اسرائیل بسنده نکند.
منابع اطلاعاتی و نظامی اسرائیل میگویند تهدید ناشی از تونلهایی که حماس احداث کرده است زمانی آشکار شد که فلسطینیهایی که در مراحل اولیه عملیات غزه زندانی شدند، از طرحهای مبارزان حماس برای نفوذ به خاک اسرائیل به منظور حمله گستردهای در فصل تعطیلات یهودیان در پاییز امسال پرده برداشتند، از آن پس، اسرائیل توجه زیادی به این تونلها نکرد و طرحهای مختلف خود از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، حسگرها و رادارها را که میتوانست این تهدید را خنثی کند یا اسرائیل را برای خنثی کردن به موقع این تهدید آماده سازد، کنار گذاشت.
با توجه به حملات راکتی و خمپارهای که به کشته شدن نظامیان اسرائیلی منجر شده است، توانایی نظامی اسرائیل برای حفاظت از غیرنظامیان اسرائیلی با وجود سامانه ضدموشکی گنبد آهنین مورد تردید قرار گرفته است، این تردیدها موجب تشدید درخواستها برای پاسخگویی سیاسی و بازنگری نظامی سران اسرائیل پس از جنگ میشود.