به گزارش گروه اجتماعی «خبرگزاری دانشجو»، با تشکیل پرونده مقدماتی با موضوع "اسیدپاشی" و به دستور شعبه پنجم بازپرسی دادسرای ناحیه 14 تهران ، پرونده جهت رسیدگی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت .
با انجام اقدامات درمانی ، تحقیقات از مصدوم اسیدپاشی در دستور کار کارآگاهان قرار گرفت ؛ صادق در اظهارات خود به کارآگاهان گفت : "در ساعت 23:00 مورخه 11/02/1393 در حال ورود به منزل بودم که شخصي از پشت سر مرا صدا زد ؛ وقتي برگشتم یک موتور سوار نقابدار را مشاهده کردم که به من گفت "بگير" و ناگهان مرا از ناحيه سر و صورت و دست ، مورد اسيدپاشي قرار داد " .
صادق در پاسخ به سؤال کارآگاهان مبنی بر اینکه با شخصی اختلاف و مشکلی داشته و یا مورد تهدید قرار گرفته است ؟ عنوان نمود : "به هیچ کس مشکوک نیستم" .
در ادامه رسیدگی به پرونده و با توجه به اظهارات صادق مبنی بر اینکه اسیدپاشی توسط سرنشین یک دستگاه موتورسیکلت صورت گرفته ، کارآگاهان بررسی احتمال "پاشیده شدن اسید بر روی فرد اسیدپاش" را در دستور کار خود قرار دادند .
با بررسی سوابق موجود در بیمارستان های تهران بویژه بیمارستان های سوانح و سوختگی ، مشخص شد جوانی 25 ساله بنام "حمیدرضا . ج" در ساعت 02:00 بامداد مورخه 12/02/1393 و بواسطه پاشیده شدن اسید بر روی دست و صورتش به بیمارستان مراجعه و در آنزمان مدعی شده که در حین کار مجروح شده ؛ در تحقیقات از صادق ، او "حمیدرضا" را به عنوان یکی از ساکنین منطقه کیانشهر مورد شناسایی قرار داد اما عنوان کرد که تاکنون با وی هیچگونه درگیری نداشته است .
با توجه به دلایل بدست آمده در خصوص احتمال ارتکاب اسیدپاشی از سوی حمیدرضا ، کارآگاهان اداره شانزدهم به محل سکونت وی در منطقه کیانشهر رفته و در مورخه 20/07/1393 اقدام به دستگیری حمیدرضا کردند .
حمیدرضا در اظهارات اولیه منکر هرگونه اسیدپاشی بر روی صادق بوده و مدعی می شود که در حین تلاش برای بازکردن انسداد لوله دچار جراحت توسط اسید شده اما در ادامه تحقیقات و با توجه به دلایل پلیسی ارائه شده از سوی کارآگاهان لب به اعتراف گشود و به اسیدپاشی بر روی صادق اعتراف کرد .
حمیدرضا در اعترافاتش به کارآگاهان گفت : " اسید را از مغازه ای واقع در خیابان شهرزاد خریداری کردم ؛ شب حادثه منتظر ماندم تا صادق از مغازه اش ( مغازه تعمیرات و فروش گوشی تلفن همراه ) خارج شود ؛ او را تعقیب کردم تا نهایتا در مقابل آپارتمان های انتهای خیابان [ شهید ] ابراهیمی اقدام به اسیدپاشی کردم ؛ پس از اسیدپاشی به مغازه [ پدرم ] رفتم و در آنجا [ با وجود استفاده از نقاب ] متوجه عمق سوختگی بر روی صورت خود شدم ؛ بسیار ترسیده بودم و بلافاصله با آژانس به بیمارستان مراجعه کردم " .
سرهنگ کارآگاه آریا حاجی زاده ، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ ، با اعلام این خبر گفت : " در تحقیقات انجام شده در خصوص علت و انگیزه واقعی جنایت ، متهم تا به این لحظه از تحقیقات اظهارات متفاوت و بعضا متناقضی را بیان نموده است که در حال حاضر تحقیقات جهت مشخص شدن انگیزه واقعی جنایت در دستور کار کارآگاهان قرار گرفته و متهم پرونده نیز با قرار قانونی در اختیار اداره شانزدهم پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است " .