به گزارش خبرنگار دین و اندیشه«خبرگزاری دانشجو»، زندگی حضرت محمد(ص) از ابتدای کودکی دارای نکات بسیار زیادی برای جویندگان سیره نبوی است. داستان معراج پیامبر که یک سفر آسمانی است شنیدنیهایی از بهترین مخلوق عالم و برترین موجود دارد، موجودی که به سبب بندگی خالص برای حضرت حق(جل جلاله)به درجاتی رسید که حتی بزرگترین ملک هم از رفتن به آنجا عاجز بود.
در این سفر اتفاقات و تصاویری پیش چشم پیامبر گشوده شد که تا آن زمان هیچ کس به آن آگاهی نداشت. اما در تمام سفر نورانی پیامبر لحظه جداشدن و دور شدن از آن عالم معنا حکایت عجیبی دارد. اما شاید یکی از سوالات و پرسش های هر اهل فکری این باشد که در آن شب نورانی پیامبر و خداوند چگونه از یکدیگر و با چه لفظی جدا شدند؟!
وقتی سفرمعراج دیگر رو به اتمام است و به پیامبر خطاب شد ای محمد باز گرد و آنچه برایت صورت گرفت را بر امت اسلام بازگو کن. حال لحظه ی جذاب و زیبای این سفر می خواهد تحقق پیدا کند اینکه به قول خودمان، خداحافظی چطور صورت گرفت؟ آیا پیامبر گفت: خداحافظ، و خداوند هم فرمود: خدا نگهدار؟! اگر این را بگوییم یک اشکال دارد و آن این است که به خداوند متعال نمی توان گفت خدا حافظ، چون او خود حافظ همه چیز است و این جمله در مورد ما انسانها صدق می کند. ولی در مورد خداوند متعال صدق نمی کند چون خدایی غیر او نیست تا حافظ او باشد. و در اینجا بود که ندایی از خداوند متعال آمد که ((یا علی)) و پیامبر هم فرمودند ((یا علی)) و با گفتن یا علی این خداحافظی صورت گرفت . سپس پیامبر را بر براق نشانده و این سفر را به خیر و خوبی به پایان رساندند.
اما پیامبر در بازگشت خود از معراج با چه کسی صحبت کرد؟
پیامبر فرمود چون به حجره ی ام هانی برگشتم هنوز شب باقی بود و اولین کسی که بر من وارد شد علی (ع) بود که سلام کرد و گفت خوب معراجی رفتی یا رسول الله و مبارک باشد این سیر برای تو.
پیامبر(ص)فرمودند: من تعجب کردم و گفتم یا علی از حال من چه دانستی؟ گفت: یا رسول ا... من بر تمام احوال دیشب شما واقف شدم و در تمام مراحل با شما همراه بودم پیامبر فرمود: با کدام دلیل می گویی که با من بودی؟ علی(ع) دست خود را به زیر عمامه اش برد و اناری را که در حجب غیبی برای پیامبر ظاهر شد و دستی غیبی آنرا ربود، بیرون آورد و گفت یا رسول الله این همان انار است. پیغمبر فرمود : "یا علی لحمک لحمی و دمک دمی و جسمک جسمی و روحک روحی "
این مطلب رو قبلا هم شنیده ام ولی تا به حال منبع آن پیدا نکرده ام.
لطفا اگر کسی می داند راهنمایی بفرماید.
من قبلا هم این روایت رو دیده بودم اما هر چقدر گشتم سند این روایت رو پیدا نکردم .انچه در معراج ((جسمانی)) پیامبر اومده اینه که:
از رسول خدا(ص) پرسیده شد خدا در شب معراج چگونه با تو سخن گفته و تو را مخاطب قرار داد؟ آنحضرت فرمود: «مرا به زبانی مانند زبان على بن ابیطالب مخاطب قرار داده سپس به من الهام کرد که بگو: پروردگارا! تو با من سخن میگویی یا على؟! سپس فرمود: اى احمد! من چیزى هستم ولى از همه چیزها فاصله دارم مانند چیزهاى دیگر نیستم و من به مردم قیاس نمیشوم و به موجودات تعریف نمیشوم. تو را از نورم آفریدم و على را از نور تو آفریدم او را به رازهاى نهانى دل تو آگاه کردم من کسى را به سوى دل تو دوست
لطفا در درج مطالبتون بیشتر دقت کنین...
مولف : علی سعادت پرور
مترجم : سید محمدجواد وزیری فرد
ناشر کتاب : شرکت انتشارات احیاء کتاب
سال نشر : 1387