گروه سیاسی «خبرگزاری دانشجو»؛ سید مهدی حاجیآبادی/ پازلی را در نظر بگیرید. چنانکه در صفحه اگر تکه ای از تکه های هزارجور پازل را برداریم صفحه ناقص بوده و شمایی درست و صحیح از شکل نفهته در پازل به ما نمی دهد!
فضای سیاست نیز چنین است! اگر تکه ای از هزاران تکه پازل را در نظر نگیریم دچار خطای محاسباتی در تحلیل می شویم و دید کلی صحیحی از وقایع به دست نخواهیم اورد!
آقای هاشمی رفسنجانی هر از چندگاهی با اظهار نظرهای خود تیتر یک سایتهای داخلی و خارجی می گردند و علت نیز بر همگان مشخص است؛ مواضع بعضا عجیب و گاها ساختارشکن. ایشان در تاریخ 13 مرداد؛ در سی و دومین اجلاس مدیران و رؤسای آموزش و پرورش کشور گفتند: افراط و تفریطی که در داخل از آن رنج میبریم، جهانی شده و سربازگیری آسان و ارزان دارد. مردم ما در بدترین شرایطی که از طرف شورای نگهبان، دولت و نهادهای امنیتی برای جلوگیری از انتخابات درست تحت فشار زیاد بودند، متحول شدند و مردم این تحول را به وجود آوردند. یکی از جاهایی که تحول بروز کرد و کار عجیب و غریبی بود و اجازه نمیدادند اتفاق بیفتد و هنوز هم در مخالفت با آن دست و پا میزنند، این بود که میگفتند «تابوی مذاکره با آمریکا شکست. البته نتیجه اساسی را گرفتیم و بالاخره تابوی مذاکره شکست. شاید از نظر خودشان فداکاری حساب میشود؛ اما این فداکاری مانند فداکاریهایی است که گروههایی خود را به عنوان مجاهدین پیشتاز اسلام به نام داعش، طالبان و بوکوحرام به این روز انداختند"
این سخنان برای اولین بار نیست که از جانب ریاست مجمع تشخیص؛ بیان می شود. ایشان سه هفته قبل و در بحبوحه ی مذاکرات نیز گفته بودند: اینکه ایران مستقیما با آمریکا صحبت میکند، اقدام خوبی است. ما یک تابو را شکستهایم!
وی همچنین گفته است که بازگشایی سفارت آمریکا در ایران، «غیر ممکن نیست»، اما این مسئله «به رفتار طرفین بستگی دارد»
با توجه به شان و جایگاه آقای هاشمی؛ چند نکته را ضمن احترام در سخنان ایشان متذکر می شویم و تکه های پازل را کنار هم می نهیم:
1) بر همه مسلم است که آقای هاشمی(با بیش از ۵۵ سال سابقه سیاست ورزی) موضعی را از روی عدم فکر نخواهند گرفت و با سبک سنگین کردن سخنان را در مجامع عمومی بیان می کنند. حال پرسش اینجاست که درست در زمانی که در مرحله بررسی توافقنامه برجام قرار داریم؛ این چنین سخنانی از سوی یکی از مقامات جمهوری اسلامی که برادر بزرگتر دولت خوانده می شود؛ برای غربی ها که مترصد کوچکترین فرصتی برای بهره برداری در جهت پروپاگاندای رسانه ای برای القای «خسته بودن مردم از نظام جمهوری اسلامی و جدا شدن از بدنه نظام» هستند؛ خوراکی رسانه ای تولید نمی کند؟ آیا مرحوم امام خمینی(ره) نفرمودند اگر دشمن برای شما کف زد بازگردید ببینید کجای کارتان اشتباه بوده است؟
2) نکته و سوال دیگری که مطرح است اینکه مذاکره مستقیم با آمریکا دقیقا کدام تابو را شکسته است؟ خواننده گرامی را ارجاع می دهم به سخنان مقام معظم رهبر ی در سالگرد رحلت امام امسال که بیان فرمودند: یکی دیگر از اصول امام اعتماد به صدق وعدهی الهی، و بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر است. امام به مستکبرین، هیچ اعتمادی و اعتقادی نداشت، این موجب میشد به وعدههای آنها اعتنایی نکند. در داخل هم بعضی شخصیت امام را تحریف میکردند. آنها حتی در زمان حیات امام، حرفی که به نظرشان پسندیده بود به امام نسبت میدادند. بعد از رحلت امام هم همین جریان ادامه داشته، حتی تا آنجا که امام را به صورت یک آدم لیبرال معرفی میکنند.
حال آقای هاشمی کدامین تابو را شکسته اید؟ تابوی مخالفت با آراء و اندیشه های امام را؟ و یا وجهه استکبار ستیزی انقلاب امام راحل را؟ آیا این خلاف مشی و سخنان جنابعالی در دوران مبارزات و حیات امام نیست؟ ما هنوز منتظریم تا آقای هاشمی بیان فرمایند دقیقا کدام تابو شکسته شده است؟
3) ایشان در بخشی از سخنانشان منتقدین و مخالفین داخلی خود را با تکفیری های منطقه و کسانی که به افراط گری در فضای رسانه ای جهان شهرت دادند پیوند زده اید و انان را از یک دنباله دانسته و در حال سربازگیری ذکر گرده اند!و انان را در رسته داعش و طالبان و بوکوحرام خوانده اند!
ابتدا باید پرسید این چه قیاسی ست؟آیا صحیح است که هرکس تنها بخاطر انتقاد از مشی سیاسی شما همرسته تکفیری های وهابی که خون میلیونها انسان از سرنیزه و دندانهای انان می چکد مقایسه کنید؟آیا غرب مدرن که شما مذاکره با آن را تابوشکنی ذکر کرده و تحولی اساسی خوانده اید بزرگترین حامی مالی؛رسانه ای و تسلیحاتی و در حقیقت پدر معنوی و تئوریک تکفیری ها نیست؟
4)ریاست مجمع تشخیص مصلحت در گوشه ای دیگر از اظهارات خود گریزی به فضای پس از فتنه 88 زده اند و شورای نگهبان و دولت و نیروهای امنیتی را متهم به فشار آوردن بر مردم و جلوگیری از برگزاری انتخابات درست کرده اند! به نظر می رسد اینها همان دنباله ی نامه سلام و بدون والسلام و اظهارات دوپهلوی در خلال فتنه 88 می باشد!
باید سوال کرد که موضع شما در قبال صحت انتخابات 88 چیست؟ آیا با وجود ثابت شدن سلامت کامل انتخابات برای همه حتی عاملان بازداشتی فتنه، هنوز هم بر کوس تقلب می کوبید و مخدوش بودن آرا را جار می زنید؟ با اینکه هزاران سند از دست داشتن بیگانگان و ایادی داخلی شان در فتنه 88 ؛رو شده است (که دادگاه فرزندان جنابعالی نیز گویای مطلب است) متهم کردن شورای نگهبان در آستانه انتخابات حساس اسفندماه؛ و نیروهای خدوم امنیتی (که به تعبیر رسای حضرت امام «سربازان گمنام امام زمان» هستند و شهادتشان هم برای برقراری امنیت در کشور و مرزهای ما در گمنامی محض است) در بحبوحه ی تهدیدهای جهانی و منطقه ای توسط دولت های شرور و گروههای تروریستی قسم خورده علیه نظام؛ چه توجیهی دارد؟
آیا یکی از سران فتنه نبود که منکر تقلب و یا هرگونه مخدوش بودن انتخابات شد؟
اگر این نهادها سعی در منحرف نمودن نتایج انتخابات داشته چگونه درست ساعتی پس از انتخاب ریاست محترم جمهور فعلی، شما دموکراسی موجود در ایران را بالاترین دموکراسی در جهان دانستید؟ آیا جز این است که مجریان انتخابات شورای نگهبان و وزارت کشور دولت بوده اند و تاثیر مستقیم و کامل بر روی اجرای دموکراسی یا انحراف از آن هستند؟ آنوقت بالاترین حدنصاب دموکراسی در جهان توسط همین مجریان انتخابات اتفاق افتاده است؟!
5) درادامه اضافه کرده اید که: "جوانان خواست خود را بی هزینه و با حضور معمولی در جامعه نشان دادند و آنها را ترساندند و حداقل تصمیم گرفتند که «درویی» که میخواستند بکنند. البته خدا عادل است و از طرف مظلومین حقشان را به ظالمها نبخشیده و کسی که ظلم میکند تا حق مظلوم را ادا نکند، هیچ راهی برای سعادت ندارد. ظالم از تجاوز خود شاید بهرهای برده اما در باطن همه چیز را باخته است. بالاخره با اینکه در این مرحله سدی در برابر مردم ایجاد کردند، اما در مرحله دوم مردم داوطلبانه به خواست خود رسیدند."
باز هم این اظهارات تعجب برانگیز است! چگونه است که ایشان هنوز پس از مدتها که مشخص شده تقلب در انتخابات دروغی بیش نبوده و حتی یک دلیل صحیح از سوی مدعیان تقلب ذکر نشده که هیچ، بلکه بارها توسط خود مدعیان تقلب بعد از آن، در خفا و علنی اعلام شد که تقلبی صورت نگرفته است؛ مسئولین نظام را متهم به ظلم و فتنه گران را مظلومینی می خوانند که مورد ظلم واقع شده اند و خداوند حق انان را می ستاند؟! این قلب کردن حقیقت و وارونه نمایی از روی چیست؟ جای مظلوم و ظالم را وارونه نشان دادن و پایمال کردن حق نظام در دروغ بزرگی که چهره ایران را در جهان مخدوش نمود که یکی از میوه های فتنه تحریم های سخت فعلی است؛ برای نیل به چه هدفی است؟ خونهایی که بخاطر دروغ تقلب ریخته شد و میلیاردها دلار هزینه های جانی و مالی و خشنود کردن صهیونیستهای کودکسوز و کودک خوار را چه کنیم؟حال مظلوم کیست و ظالم چه کسی؟
منظور از سد در مرحله اول آیا جز این است که یعنی شورای نگهبان و نیروهای امنیتی و دولت در انتخابات 88 جلوی رای مردم سد زده و در انتخبات تقلب صورت گرفته؟ آیا به نظر نمی رسد منظور از تحولی که جنابعالی در خلال سخنان خود ذکر کرده اید؛ مهر تاییدی بر شعارهای برخی در میدانهای شمالی و اعیان نشین تهران است که پس از توافق با امریکا به دنبال رفع حصر از سران فتنه اند؟!
آیا مواضع فعلی شما به پرونده های فرزندانتان که در قوه قضائیه که در پیش مرحله اجرا قرار دارد؛ بی ربط است؟
6)باید گفت که آنهایی به دنبال تابوشکنی و تغییر چشم انداز نظام و منحرف کردن مسیر آن هستند که رهبر انقلاب نیز در ۱۴ خرداد در مورد آن هشدار صریح دادند. «به دنبال تغییر وجهه استکباری ستیزی به صلح کل بودن! ساده زیستی به اشرافی گری! تساهل و تسامح! اقتصاد غربی به جای اقتصاد اسلامی! پذیرش فرهنگ منحط مدرنیته بجای فرهنگ اسلامی و عدم اعتقاد به فرهنگ و هنر ارزشی و غیر ارزشی و …»
7) در آخر اما باید خاطرنشان کرد که مطمئنا قبل ترها دست و پازدنهایی که برخی روشنفکران و مرتجعین داخلی و رسانه های زنجیره ای اصلاح طلب برای بازگشایی سفارت انگلیس در تهران و برقراری رابطه با روباه پیر کردند و با برقراری رابطه دوستانه با عربستان سعودی که نتیجه اش نصف شدن قیمت نفت و ماجرای فرودگاه جده شد و سیر سقوطی که به تهدیدنظامی ما توسط جیبوتی(که مشخص نیست در کجای نقشه قرار دارد) نتیجه ای جز سخت تر شدن شرایط اقتصادی و سیاسی برای مردم نداشته است! پس آقای هاشمی خواهشا کمتر از آبروی سیاسی خود برای روی خوش نشان دادن به غربی ها و بهشت شدادی که برایتان به تصویر کشیده اند خرج کنید.
به نظرم جهنم هم در مجازات عده ای کم خواهد آورد!
دلم برای رهبری می سوزه که باید با اینها سرو کله بزنه
همیشه میخواد خودشو جلودار هر حرکتی بدونه! اون روزا حرکتش به اون سمت بود پس باید با حرفاش خودشو جلودار انقلاب نشون میداد!!!
الان میخواد خودشو جلودار اصلاح طلبا و ضدانقلابا نشون بده! اما خیال کرده، پیری ایشون نه به درد اصلاحات میخوره نه ضد انقلاب!
به هر حال دوره ایشون تموم شده ولی با این حرفا هنوز میخواد خودشو رو بورس نیگه داره!!