گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، فرد بیگناهی را در نظر بگیرید که به خاطر یک دسیسه و انتقامجویی ناجوانمردانه، متهم به قتلی شده که هیچگاه اتفاق نیفتاده است. این فرد سالها تلاش میکند از اتهام ناروایی که به او زده شده تبری بجوید و بیگناهیاش را ثابت کند؛ اما سرانجام قاضی دادگاه که دستش با دسیسهچینان در یک کاسه است، حکم به گناهکار بودن او میدهد اما همزمان از مدعیان دروغین پرونده میخواهد که با توجه به ندامت قاتل و تعهدش مبنی بر این که شهروند مطیعی باشد؛ از سر لطف و انسانیت، بر قاتل منت گذاشته و او را ببخشند، علیرغم اینکه گناهکار بودن او اثبات شده است. مدعیان پرونده نیز با تبعیت از این خواستهی قاضی از حق نداشتهی خود صرف نظر کرده و زندگی را به این فرد میبخشند و به این ترتیب پرونده بسته میشود. البته آنها به هدف خودشان رسیدهاند و این فرد را تا ابد با بیآبرویی ناشی از انگ قتل مواجه کردهاند.
بیشک فرد بیگناه اگر ذرهای شرافت و آزادگی در وجودش باشد نسبت به این حکم اعتراض خواهد کرد حتی اگر بیم آن را داشته باشد که پروندهاش در بررسی مجدد نیز با همان اجحاف و ناجوانمردی پیشین مواجه شود چراکه عدم اعتراض وی به معنی پذیرش اتهام قتل خواهد بود. اما اگر وی فردی فاقد شرافت و آزادگی باشد، از بسته شدن پروندهاش خوشحال خواهد بود و به جشن و پایکوبی خواهد پرداخت و احتمالا به خیابان هم خواهد آمد تا ذوقزدگیاش را با ملت بیخبر از همه جا تقسیم کند. برایش هم تفاوتی نخواهد کرد که انگ ناروای قتل برای همیشهی تاریخ بر پیشانیاش نقش بسته باشد؛ همین که میتواند چند صباح دیگر در این دنیا بخورد و بعد معدهاش را خالی کند برای احساس خوشبختیاش کفایت میکند!
این شرایط در خوشبینانهترین حالت همان اتفاقی است که این روزها بر سر پروندهی «فعالیتهای گذشته و حال هستهای ایران» یا همان PMD در حال رخ دادن است؛ البته تاکید میشود که در خوشبینانهترین حالت!
آژانس بینالمللی انرژی اتمی تحت تاثیر و فشار لابی صهیونیستی و رژیمهای زورگوی جهانی از حدود 12 سال پیش، پروندهای با اتهام ناروای «تلاش برای دستیابی به سلاح اتمی» برای ایران گشود. نظام اسلامی مردم ایران در طول 12 سال گذشته هر آنچه در توان داشته برای اثبات دروغ بودن این اتهام به کار بست؛ از تعلیق به اصطلاح داوطلبانهی فعالیتها تا مذاکرات چندین ساله و از تحمل تحریمهای ظالمانه تا پذیرش عهدنامهی پر حرف و حدیث موسوم به برجام که بخش زیادی از صنعت هستهای کشورمان را به محاق برده و کشور را برای سالها تحت «بیسابقهترین بازرسیها» -آنچنان که مدیرکل آژانس ادعا کرده- قرار میدهد.
تمامی این تلاشهای چندین ساله و هزینههای آن با این هدف صورت گرفته بود که ثابت شود ایران درگیر یک دسیسهچینی ناجوانمردانه شده و اتهام ساخت سلاح هستهای صرفا بهانهای است برای مانع تراشی بر مسیر پیشرفت علمی و فناوری ایران.
با این وجود گزارش اخیر یوکیا آمانو مدیرکل آژانس بینالمللی انرژی اتمی که قرار بود پس از «بازرسیهای بیسابقه»، صادر شده و ضمن اشاره به بیاساس بودن اتهامات علیه ایران، پروندهی PMD را برای همیشه ببندد؛ به سندی مبنی بر گناهکار بودن ایران بدل شد!
آمانو در این گزارش «بی آنکه به هیچگونه شواهد جدی و جدیدی استناد کند، نتیجه گرفته است که ایران قبل از سال ۲۰۰۹ درگیر یک سلسله فعالیت های مرتبط با ساخت سلاح هسته ای بوده که این فعالیت ها قبل از ۲۰۰۳ به نحو سازمانی انجام می شده است». این گزارش سرشار از ادعاهای این چنینی است: «(درباره سیلندر تست بمب ادعایی) سیلندر آنجا که ما رفتیم نبود اما نمی توانیم بگوئیم چیزی نبوده»! جناب آمانو با این ادعاهای مضحک سرانجام نتیجه گرفته است که ایران پیش از سال 2009 درحال ساخت بمب هستهای بوده است.
واکنش دولت یازدهم به این گزارش اما بسیار غیرمنتظره بود. در شرایطی که گمان میرفت دولت در برابر این ادعای فاقد سند که برای اولین بار و به شکل رسمی ایران را متهم به ساخت سلاح هستهای میکرد؛ موضعی عزتمندانه اتخاذ کرده و این ادعا را رد کند، اما سید عباس عراقچی معاون جواد ظریف در نخستین واکنش رسمی، گزارش آمانو را «متعادل» خوانده و گفت: "این گزارش بهتر از آن چیزی بود که انتظار داشتیم!" عراقچی تاکید کرد که "این گزارش سفید است."
این اظهارنظر تعجببرانگیز عراقچی با واکنش کارشناسان هستهای و سیاسی روبرو شد. سید یاسر جبرائیلی به فاصله کوتاهی پس از سخنان عراقچی، طی یادادشتی ضمن برشمردن نقاط سیاه این گزارش و تاکید بر غیر صلحآمیز نامیدن برنامهی هستهای ایران نوشت: «پرسش ما از دوستانی که میگویند جنبههای سفید این گزارش بر جنبههای سیاه آن میچربد این است که دقیقا کجای این گزارش سفید است؟ مگر غیر از این است که آژانس رسما در این گزارش کلمه "احتمالی" را از عبارت "ابعاد نظامی احتمالی" برداشته و MD را جایگزین PMD کرده است؟»
اگرچه رضا نجفی نمایندهی ایران در آژانس در موضعی محتاطانهتر نسبت به عراقچی؛ بخش عمدهای از گزارش اخیر را «تکرار گزارش سال 2011» نامید؛ اما اکنون و درشرایطی که 6 روز از انتشار گزارش اتهامآمیز آمانو میگذرد، هنوز دولت ایران واکنش رسمی در قبال این اتهامزنی از خود نشان نداده و ترجیح داده تا با سکوت از کنار این افترای تاریخی بگذرد.
متاسفانه براساس برخی شنیدهها؛ بعضی از مسئولین تصمیمگیر با این استدلال که سکوت ایران در برابر چنین اتهامی میتواند به «بسته شدن پروندهی ایران در آژانس» بیانجامد؛ اقدام به توجیه انفعال فعلی میکنند. این استدلال دقیقا همان حرفی است که آن فرد بیگناه اما فاقد آزادگی در برابر اثبات اتهام قتلش میزند و بسته شدن پرونده به قیمت ننگ ابدی را به جان میخرد.
اگرچه به عقیدهی برخی کارشناسان سکوت رضایتمندانهی ایران در برابر این ادعا، راه را برای بهانهجوییها و ادعاهای بعدی دشمنان پیشرفت ملت ایران باز میگذارد. محمد صدری در اینباره در ایران هستهای مینویسد: «کارشناسان عقیده دارند این گزارش می تواند سندی بدتر از برجام باشد چرا که یک زیرساخت فنی برای اعتبارزدایی از ادعاهای یک دهه ای نظام جمهوری اسلامی مبنی بر نبود هرگونه تلاش برای ساخت سلاح هسته ای در هیچ زمانی در گذشته فراهم می کند. نتیجه عملی این گزارش این است که غربی ها ادعا خواهند کرد امریکا کاملا حق داشته در برجام حقوق هسته ای ایران را به رسمیت نشناسد و بر اعمال محدودیت شدید بر آن اصرار بورزد. همچنین این گزارش احتمالا مبنایی خواهد بود که امریکا با تکیه بر آن حتی ۱۰ یا ۱۵ سال دیگر هم غنی سازی صنعتی در ایران را نپذیرد.»
حال باید منتظر ماند و دید آیا دولت یازدهم از «شرافت و آزادگی» ملت ایران دفاع خواهد کرد و در برابر این گزارش سرشار از کذب آژانس انرژی اتمی واکنشی نشان خواهد داد یا اینکه ذوقزده از بسته شدن احتمالی و ظاهری پروندهی PMD، انگ ناروای تلاش برای ساخت سلاح اتمی را بر پیشانی نسل فعلی و نسلهای بعدی این ملت خواهد نشاند.