گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو _سها صالح، در روزهای به یادماندنی سفر به شهرهای مقدس عراق و پیادهروی اربعین حسینی یکی از نکات جالب توجه زائران ایرانی تصاویر علما و پرچمها و نمادهای گروههای مختلف عراقی است. تصاویری که بر بالای بسیاری از موکبها نقش بستهاند و عراقیها با احترام زیاد از آنها یاد میکنند. از تصاویر آیت الله سیستانی، مقام معظم رهبری(حفظه الله) و امام خمینی(ره) که بگذریم متأسفانه بسیاری از این شخصیتها و گروههای عراقی از خانواده صدر گرفته تا سپاه بدر که از ابتدا در ایران تأسیس شده است در بین ایرانیها شناخته شده نیستند.
پیوند عمیق مردم ایران و عراق شاید کمنظیرترین پیوند اجتماعی بین ملتهای دنیا باشد؛ پیوندی که اساس و محور آن مذهب شیعه و علمای آن است. حوادث اخیر منطقه و حمله داعش به عراق و نقش غیر قابل انکار سردار سلیمانی برای ایجاد وحدت بین گروههای شبه نظامی عراقی به منظور نجات شهرهای مهم مذهبی و پایتخت عراق بر این روابط تأثیر بسیاری گذاشته است.
در ادامه به معرفی برخی از مهمترین جریانها و شخصیتهای عراقی و سابقه آنها در تاریخ معاصر عراق میپردازیم.
خانواده صدر، مبارزان همیشگی
اولین شخصیت معروف جریان صدر در عراق سید محمد باقر صدر است. سید محمد باقر صدر پس از مرگ سید محسن حکیم و به دنبال نبردی طولانی با حزب بعث عراق به عنوان یک رهبر شناخته شده مورد توجه قرار گرفت. وی برای ترویج مبانی فکر اسلامی «حزب الدعوه» را راه اندازی کرد. مرحوم صدر در حزبی که تاسیس کرد هم رویکرد علمی را پیشه ساخته بود و محافل تحقیقانی از ارکان جدایی ناپذیر حزب قلمداد میشدند. بر این اساس پیشتازان حزب، از روحانیون نوگرا و اصلاح طلب حوزه علمیه نجف بودند و بدنه حزب و هواداران آن را دانشگاهیان و تحصیل کردگان دانشگاههای عراق تشکیل میدادند. سید محمد باقر صدر که پسر عموی امام موسی صدر است، در ایدههای خود در ساختار حزب الدعوه، نقش فعالی را نیز برای زنان قائل بود.
با قدرت گرفتن حزب بعث عراق مرحلهای جدید در تاریخ حزب الدعوه آغاز شد که طی آن رهبران این حزب دستگیر، اعدام و طرد شدند. با این اعدامها دامنه فعالیت حزب بسیار محدود شد. در همین دوره بود که سید محمد باقر صدر به حرمت عضویت طلاب علوم دینی در حزب الدعوه و هر حزب اسلام گرای دیگر فتوا داد. این فتوا پرسشهای فراوانی را برانگیخت. بعدها سید کاظم حائری، یکی از شاگردان سید محمد باقر به گفتهٔ خود طی نامهای مخفیانه دلایل صدور این فتوا را از سید محمد باقر جویا شد و سئوال کرد که آیا این فتوا به سبب انحراف حزب از مسیر اصلی صادر شده یا برای مصون داشتن حوزه علمیه از حملات رژیم بعث نوشته شده است و شهید صدر در پاسخ به عامل دوم اشاره نمود.
رفته رفته فشارهای رژیم صدام بر سید محمد باقر شدت یافت و در نهایت، سید صدر به همراه خواهرش بنت الهدی با گلولهٔ مستقیم صدام حسین به شهادت رسید. پیکر او هم مخفیانه به خاک سپرده شد.
با شهادت سید محمد باقر صدر، علَم حمایت از اسلام در خاندان صدر بر زمین نماند و سید محمد صادق صدر- پسر عموی سید محمد باقر- راه وی را ادامه داد و پرچمدار خاندان صدر شد. سید محمد صادق پسر عمو و یکی از شاگردان حلقه شهید سید محمد باقر صدر بود که نزد استادانی چون امام خمینی، آیت الله سید محسن حکیم و آیت الله خویی نیز شاگردی کرد.
پس از حوادث سال ۱۹۹۱ بود که صدام حسین به منظور ایجاد گفتمانی اسلام نما در مقابله با امریکا و برای فرو کاستن نزاع خود با این کشور به جنگی از نوع جنگهای صلیبی کوشید با ایجاد موجی با نام «الحمله الایمانیه» در جامعه عراق، خود را مسلمانی راستین نشان دهد. از همین رو در شعبههای حزب بعث کلاسهای دینی برقرار کرد. نگارش کلمه الله اکبر در پرچم عراق از نشانههای همین دوره است. در این بین سید محمد صادق صدر فرصت را مغتنم شمرد و از «حمله ایمانی» برای ایجاد خیزشی در میان تودهها استفاده کرد. رویکرد او با انتقاد نسبت به قرائت نهاد رسمی حوزه علمیه نجف در برخی از مفاهیم همراه بود. بدین ترتیب وی رویکرد خود را «حوزه ناطقه» نامید که در پی آن رویکرد رسمی و قدیمی، «حوزه صامته» نام گرفت. به نظر عدهای سید محمد صادق صدر به تشویق صدام حسین به این خیزش دست زد. بیگمان صدام از ایجاد شکاف در حوزه علمیه بویژه پس از حوادث سال ۱۹۹۱ که آیت الله خویی و حوزه رسمی نجف میزان قدرت و نفوذ خود را به منصه ظهور رسانیده بود، خرسند بود و مجال کافی را نیز برای مطرح شد سید محمد صادق صدر فراهم کرده بود ولی اینکه خیزش سید محمد صدر به تشویق صدام باشد محل مناقشه است. با همه این تفاصیل آنچه آدمی را به شگفتی وا میدارد دامنه گسترده کار سید محمد صادق صدر است که طی یک سال یعنی از ۱۹۹۸م تا ۱۹۹۹ م زمان شهادتش، اثر عمیقی بر جامعه خاموش عراق گذاشت. با بالا گرفتن کار سید محمد صادق، صدام که خود مجال کار را برای سید صدر باز گذاشته بود احساس خطر کرد. سید محمد صادق که دیگر در کشته شدن خود تردید نداشت، به شدت به نظام صدام حمله کرد و از دعا به جان صدام در نماز جمعه خودداری نمود و از حکومت بعث انتقاد کرد تا آنجا که خشم صدام را برانگیخت. و در روزی که سید محمد صادق صدر طبق عادت همیشگی برای شرکت در مجلس تعزیه و عزاداری در منطقه البرانی شهر نجف در شب جمعه ۲۹ بهمن ۱۳۷۷ شمسی رفته بود، هنگام بازگشت در حالی که همراه با دو تن از فرزندانش مصطفی و مُومل، راهی خانه بودند، خودرویی در مقابلشان توقف کرد و چند جوان مسلح ناشناس خودروی آنها را به رگبار بست و هر ۳ تن آنها جان باختند. پیکر آنها فردایش ۳۰ بهمن خاکسپاری شد اما دولت عراق از برگزاری مراسم تشییع پیکر و عزاداری ممانعت به عمل آورد.
پس از ترور سید محمد صادق صدر و دو پسرش مصطفی و مئومل، دو پسر دیگر از سید محمد صادق صدر یعنی مقتدی و مرتضی باقی ماندند و همراه مادر از سوی نظام صدام مجبور شدند در خانه بمانند. مقتدی صدر فرزند سید محمد صادق که پس از شهادت پدر زندگی پنهانی و زیر زمینی داشت کوشید تا فعالیت خود را صرف بازیابی روابط با بخشی از طرفداران پدرش که همچنان پیرو وی باقی مانده بودند کند.
مقتدی صدر در ۱۳۵۲ شمسی به دنیا آمد و تحت تعلیمات پدرش قرار گرفت. وی در زمان پدر، مجله «الهدی» و ریاست «جامعه الصدر الاسلامیه» به وی واگذار شد. پیش از حمله امریکا کسی در خارج از عراق چیزی درباره مقتدی نمیدانست اما با سقوط نظام بعثی صدام میزان قدرت او آشکار شد. مقتدی طبق وصیت پدرش گروهی از جوانان پرشور را گرد هم آورد. این گروه که عمدتا از جوانان پر شور تشکیل شده است، هسته اولیه تشکلی شد که اکنون با عنوان «جماعت الصدر الثانی» به طرفداری از مقتدی صدر فعالیت میکنند. مقتدی با دختر شهید سید محمد باقر صدر ازدواج کرد.
پس از سقوط صدام، مقتدی صدر با برخی اقدامات گسترده، موسسات خیریه و دفاتر پدرش در شهرهای مختلف عراق را دوباره فعال ساخت و اشخاص مهم و تاثیرگذاری همچون شیخ محمد یعقوبی را که مقلد صدر پدر بود، سازماندهی کرد و اطراف خود جمع نمود. سپس با تدوین مرامنامهای که در آن به لزوم تشکیل حکومتی براساس احکام اسلامی و اقامه حدود شرعی برای آینده عراق تاکید شده وارد صحنه سیاسی و اجتماعی این کشور شد.
تحرکات نظامی جریان صدر، از جیش المهدی تا سرایا السلام
جیش المهدی اولین بار در مارس ۲۰۰۴ وقتی با نیروهای امریکایی در نجف و شهرک صدر درگیر شد، شناخته شد. چند روز پس از تعطیلی روزنامهی جریان صدر به اسم الحوزه و دستگیری همکار صدر، مصطفی الیعقوبی، نیروهای جیشالهمدی به تکاپو افتادند و در شهرهای بغداد، کربلا، نجف و کوفه با نیروهای امریکایی درگیر شدند.
با توجه به اینکه بیشتر نیروهای جیشالمهدی از اموزش های کافی برخوردار نبودند، در نجف و کربلا بین حرمین کربلا، نجف و کوفه پنهان شدند و در نزدیکی آنها دست به عملیات علیه نیروهای امریکایی زدند. این مسئله جنگ را برای نیروهای امریکایی سخت کرده بود، چرا که امکان استفاده از نیروی هوایی و توپخانه را از آنها گرفته بود. این درگیری ها برای حدود ۲ ماه طول کشید تا اینکه در نهایت، نیروهای جیش المهدی در مقابل زرهی، توپخانه و نیروی هوایی آمریکا کم اورده و کوتاه آمدند. حرمین آسیب های جزئی دیدند و نیروهای جیشالمهدی به شدت تارومار شدند و تلفات بسیار زیادی دادند.
در سال 2006، جیشالمهدی یکی از قویترین نیروهای شبهه نظامی در عراق شد. بر اثر بمبگذاری های فوریهی 2006 در مسجد العسکرین سامرا که یکی از مهم ترین مساجد عراق است، و همچنین عملیات مختلف دیگر القائده، جیشالمهدی امنیت مناطق شیعه نشین را به عهده گرفت. حتی خبرهایی در خصوص دستگیری و مجازات عوامل حادثه تروریستی مسجد العسکرین را نیز اعلام کردند. و در اواسط سال 2006، جیشالمهدی رسما کنترل بسیاری از مناطق سنی نشین و مناطقی که سنی-شیعی بودند را هم به دست آورد. البته بسیاری معتقدن که اعضا، با استفاده از عواملی مثل رعب و وحشت، فسادو یا اخاذی، به کسب قدرت و ثروت برای خود پرداختند.
اواخر سال 2006 شروعی بر پایان قدرت جیشالمهدی در عراق نیز بود. در این ماهها، فرماندهان میدانی جیشالمهدی که از نظر اقتصادی تا حدودی از جریان اصلی جدا شده بودند، در اجرای دستورات مقتدی قدری سهلانگاری میکردند. این مسئله و حمایت ایران از برخی فرماندهان میدانی و مسائل دیگر، باعث شد که کنترل مقتدی بر گروهش به کمترین سطح از زمان تشکیلش برسد.
در تابستان سال 2007، جیشالمهدی وارد مسابقهی قدرت با سپاه بدر شد. سپاه بدر یک گروه بسیار قدرتمند شیعی بود که به شدت در سازمان های نظامی و امنیتی عراق وارد شده بود. ترور چندین نفر از اعضای بالا مقام جریان صدر درگیری ها را به خشونت کشید آنهم در حالی که اکثر درگیری ها میان حرمین صورت میگرفت.
در یک حرکت اشتباه، در ایام شعبانیهی همان سال (اگوست 2007)، نیروهای جیشالمهدی برای بازپسگیری کنترل خود بر روی حرم امام علی(ع)، وارد درگیری شدید و وحشتناکی با نیروهای امنیتی ( که عموماً نیروهای سپاه بدر بودند!) شدند. درگیری در این زمان، با حضور شدید مردم، باعث شد که حدود ۵۰ نفر کشته و بیش از ۲۰۰ نفر نیز زخمی بشوند. جیش المهدی به سرعت بابت این حرکت مورد حجوم سیاسی و انتقادات قرار گرفت. خمپاره، تیربار، نارنجک و جنگی سخت و نفس گیر، پاسخ سپاه بدر به این تحرکات جیشالمهدی بود که حدود دو روز طول کشید.
تلفات جیشالمهدی در این عملیات هم بسیار بالا بود، چهره جریان به شدت تخریب شده بود. صدر برای کم کردن تاثیرات بد این عملیات شکست خورده، به سرعت بیانیهای منتشر کرد که بر اثر ان، گروه تا ۶ ماه به حالت آتشبس میرفت و بر علیه ائتلاف نیز هیچ عملیاتی اجرا نمیکرد. البته برخی از دسته ها و گروههای زیر مجموعهی جیش المهدی آتشبس را به اجرا گذاشتند و عدهای نیز اعتنای چندانی به آن نکردند.
نیروهای کشته شده، چهرهی تخریب شده، فرماندهان غیر وفادار، جدا شدن از دولت و بسیاری مسائل دیگر، مقتدی صدر را کاملاً از عراق و از قدرت سابقش جدا کرده بود. این مسئله باعث شد که در اوسط ژون 2008 او اعلام کند که نیروهایش را از حالت نظامی خارج میکند و به سازماندهی آنها به شکل گروههای اجتماعی خواهد پرداخت و فعالیت های آنها از این زمان به بعد، صرفا اجتماعی و دینی خواهد بود.
مقتدی بر این عهد خود وفادار بود تا حملات سال گذشته داعش به عراق و ناتوانی ارتش این کشور برای دفاع از شهرها نیروها نظامی طرفدار صدر دوباره و اینبار با اسم سرایا السلام پا به عرصه نظامی عراق بگذارند. البته این بار گردانهای سرایا الاسلام تاکید دارند که تمامی فعالیتهای آنها در همکاری با نیروهای ارتش و دیگر گروههای مردمی خواهد بود. این گروه در کنار دیگر گروههای مردمی عراق و در همکاری با نیروی قدس سپاه پاسداران در عملیاتهای موفقی مانند شکستن محاصره شهر آمرلی و جرف الصخر حضور داشته است.
اهل حق، مجاهدان خستگی ناپذیر
«عصائب اهل الحق» یا «شبکهٔ خزعلی»، از بزرگترین گروههای شبهنظامی شیعه فعال در عراق و سوریه میباشد. اهل الحق گروهي از مجاهدان شيعه هستند که پس از اشغال عراق به وسيله آمريکا در گردانهايي موسوم به "مجاميع خاصة" سازماندهي شدند و به دفاع از کشور و مردم خود برخاستند.
اما نقش پررنگتر اين مجاهدان، در زمان حمله تروريستهاي متحد آمريکا و صهيونيسم به سوريه و سپس عراق ديده شد؛ يعني زماني که آنان ــ همانند نيروهاي حزب الله لبنان ــ براي دفاع از حرم حضرت زينب کبري(س) سينه سپر کردند و شهداي زيادي را در دفاع از حريم عقيله بني هاشم(س) تقديم نمودند.
عصائب اهل الحق سپس در زمان هجوم داعش به عراق، مأموريت دفاع از عتبات عاليات را بر عهده گرفت و در اين راه نيز در کنار ارتش عراق و گروههاي ديگر مقاومت، مجاهدت هاي زيادي نمود. اين گروه در آزادسازي مناطق مهمي همچون "آمرلي" و "جرف الصخر" نقش مهمي ايفاء کرد.
اين گروه دو دهه پيش، در زمان حضور «صدام حسين» ديکتاتور معدوم عراق و پس از آغاز فعاليت هاي آيتالله شهيد «سيد محمدصادق الصدر» در عراق تشکيل شد. البته در آن زمان نام اين گروه "عصائب اهل الحق" نبود و تمرکز آن بر روي نماز جمعهها قرار داشت. حاج آقاي طباطبايي از اولين مسؤولان اين گروه به شمار ميآيد که تنظيم برنامههاي آن نماز جمعهها را در زمان خفقان بعثيها بر عهده داشت. حجتالاسلام والمسلمين شيخ «قيس خزعلي» دبيرکل فعلي عصائب نيز بعدها به اين گروه پيوست.
پس از شهادت آيتالله سيد محمدصادق الصدر فعاليت نظامي عصائب اهل الحق در منطقه جنوب عراق براي حمله به جنايتکاران حزب بعث آغاز شد. همچنين پس از سقوط صدام و ورود نيروهاي آمريکايي، چندين گروه مقاومت عليه اين نيروها فعاليت ميکردند که از بارزترين اين گروهها، گروه عصائب اهل الحق بود که در آن زمان به نام "مجاميع خاصة" شهرت داشت.
هدف اصلي عصائب اهل الحق اخراج نيروهاي اشغالگر آمريکايي و انگليسي از خاک عراق بود. بنابراين تا آخرين سال حضور اين نيروها در عراق يعني سال 2010 به جهاد خود ادامه داد و با وجود اينکه ديگر گروههاي مقاومت اسلحه خود را زمين گذاشتند، اين گروه سلاحش را کنار نگذاشت و تا آخرين روزها عليه نيروهاي اشغالگر مقاومت کرد. نيروهاي عصائب اهل الحق در مجموع 5000 عمليات ويژه عليه اشغالگران آمريکايي انجام دادند که اين آمار بيش از 70 درصد ضربات گروههاي مقاومت عليه آمريکاييها در خاک عراق را شامل ميشود.
کاش این جریان شناسی رو قبل از اربعین و آغاز پیاده روی می گذاشتین
ولی به هر حال خوب بود