گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، قیمت نفت به کمترین میزان خود در بیش از ده سال گذشته رسید. 35 دلار در هر بشکه؛ و این در حالی است که قیمت پیش بینی شدهی نفت برای جور کردن دخل و خرج دولت در بودجهی امسال ۷۲ دلار بود! با یک حساب-کتاب سرانگشتی کسری روزانهی بودجه دولت نسبت به اعداد و ارقام پیشبینی شده در قانون معلوم میشود، کافی است تصور کنیم فروش نفت دولت روزانه به طور میانگین یک میلیون بشکه است، (که البته این روزها از یک میلیون و دویست هزار بشکه در روز هم رد شده) و با احتساب دلار ۳۶۰۰ تومانی به عدد باور نکردنی بیش از 130,000,000,000 تومان می رسیم؛ البته بدون کسر سهم ۲۰ درصدی صندوق توسعه ملی و سهم شرکت نفت. با کسر آنها به اعداد و ارقام زیر خواهیم رسید:
93,240,000,000=(72-35)×1,000,000×3600×0.7
یعنی روزانه بیش از 90 میلیارد تومان که درآمد خالص دولت بنابر قانون از محل فروش نفت بود، عملاً محقق نمیشود. این یعنی کسری، یعنی تعطیلی پروژههای عمرانی، یعنی پلمپ کارخانهها، یعنی رکود و یعنی نگاه عاقل اندر سفیه مردم به بسته ی ضدرکود تدبیر و امید!
نه برجام کارساز شد، نه دیپلماسی دهان پُرکن دولت توانست مانع از سقوط بیشتر و بیشتر قیمت نفت شود، ژنرالهای نفتی دولت پیر شدند، آنقدر پیر که از پسِ حفظ بازار و مدیریت اوپک برنیایند. آنقدر که حتی اگر خیال چنگ و دندان نشان دادن هم داشته باشند، کسی حتی از دور نترسد. وقت بازنشستگی این جماعت فرتوت فرارسیده است!
اجلاس اخیر اوپک آنقدر آرام برگزار شد تا آب در دل سعودیها تکان نخورد! سعودیها که این روزها با تولید بیشتر از ده میلیون بشکه در روز حسابی کار و بار دیگر تولیدکنندگان نفت در جهان را کساد کردهاند، ابداً خیال کوتاه آمدن از مواضع و تولید بیش از سهمیهی خود ندارند. نفت ابزار سیاست است، طبیعی است که تصمیمگیری درباره کم و کیف تولید آن بیشتر از آنکه تابع مکانیزم بازار باشد، تابع تدابیر سیاسی و زد و بندهای پشتپرده است. به این ترتیب کارشناسان بازار اقدامات عربستان و تولید سرسامآورش را بیشتر از آنکه ناشی از نیاز اقتصادی آنها بدانند، یک تصمیم سیاسی برای به هم ریختن بازار و تحت فشار قرار دادن روسیه و ایران ارزیابی میکنند. از این شیوخ شکمگنده که زعارت در خلق و خویشان مؤکد است انتظاری نیست، اما از ژنرالهای دولت یازدهم چرا! با این همه ژنرال بیژن و دار و دسته در اجلاس اخیر تقریباً جز لفاظی در برابر دوربینها کار چندان مفید دیگری انجام ندادند. اجلاس اخیر اوپک نمایش دیگری بود از شکست دیپلماسی دولت تدبیر، تصویر تازهای از زانوزدن دولتیها در برابر شیوخ عرب!
دیپلماسی خنده و زانوزدن مقامات دولت در برابر شیوخ عرب تا امروز نتیجهای جز سقوط آزاد قیمت نفت نداشته است. بررسی نمودار میانگین قیمت فروش نفت ایران در سی سال گذشته به روشنی نشان میدهد اتخاذ مواضع عزتمندانه در برابر اجانب و استیفای حقوق مردم از آنها چگونه بر قیمت نفت تأثیر مستقیم گذاشته است، به نحوی که به راحتی میتوان نظیر این دیاگرام، نمودار دیگری را از میزان عزتمندی دیپلماسی خارجی دولتهای وقت ترسیم کرد.
نگاهی دیگر بار به این نمودار تأثیر مستقیم موضعگیری دولتها در حوزه سیاست خارجه را به خوبی اثبات میکند (برای تماشای دیاگرام در ابعاد واقعی روی تصویر کلیک کنید):
به عنوان نمونه همچنان که از بررسی نمودار هم مستفاد است، در حالی که در واپسین سالهای ایستادگی جوانمردانهی مردم ایران در دفاع مقدس میانگین سالانهی قیمت فروش نفت ایران روند صعودی به خود گرفته بود، با روی کارآمدن دولت سازندگی به یکباره افت کرد. اما بدترین اکسترمم نزولی نمودار بعد از روی کار آمدن دولت اصلاحات و در سال ۷۷ رخ داد. یعنی روزهایی که قیمت نفت به ۱۲ دلار در هر بشکه سقوط کرد. لبخند دیپلماتهای اصلاحطلب قیمت نفت را به قهقرا برد. بهترین روزهای قیمت طلای سیاه اما بعد از پایان دوران دوم خرداد رخ داد. به هرترتیب و بعد از روی کار آمدن روحانی، دور تازهای از سقوط آزاد قیمت نفت آغاز شده است. تا جایی که در روزهای اخیر به ۳۵ دلار در هر بشکه رسید، رقمی که در یازده سال گذشته بی سابقه است!
استمرار روند کاهشی قیمت نفت بسیاری از تولیدکنندگان نفت خام در جهان را دچار نگرانی کرده است، بدتر از همه اینکه تحلیلگران بازار معتقدند این روند کاهشی ادامه داشته و قیمت نفت احتمالاً به زودی به بشکهای بیست تا بیست و پنج دلار خواهد رسید، رقمی که طبعاً برای هیچیک از تولیدکنندگان رقم راضیکنندهای نیست. با این همه زنگنه وزیر نفت دولت یازدهم از تصمیم ایران برای افزایش تولید یک میلیون بشکهای بعد از برداشته شدن تحریمها خبر داده بود، مطلبی که با توجه به مازاد تولید در بازار و سقوط آزاد قمیت نفت معنایی جز ریختن نفت روی آتش بی ارزش شدن طلای سیاه ندارد. تا همین جای کار هم کاهش نگرانکنندهی قیمت نفت در روزهای اخیر حسابی دخل دولت را با مخارج فراوانش ناهماهنگ کرده، روشن است با توجه به نبود برنامه ی مشخص اقتصادی، ادامهی این روند چه تأثیرات مخربی بر اقتصاد نفتی مملکت خواهد گذاشت.
آقايان تكتوكرات سود اپل را با سامسونگ مقايسه ميكنند و در باب برندسازي شعار ميدهند؛ چشمشان را به روي اين حقايق باز كنند.