گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، سید مجید مهردانا بعد از شکست تیم امید در برابر ژاپن که منجر به حذف از رقابت های قهرمانی آسیا و عدم راهیابی این تیم به المپیک 2016 ریو شد، در چند روز اخیر عواملی زیادی به عنوان مقصر این نتیجه شناخته شده اند و کارشناسی های زیادی در این زمینه انجام گرفته است؛ اما آنچه در این میان آزار دهنده و بسیار سیاستمدارانه به نظر می رسد، مظلوم نمایی اصلی ترین عامل ناکامی تیم امید یعنی "وزارت ورزش" است.
در بادی امر که قرار بود زلاتکو کرانچار کروات، سکان هدایت تیم امید را بر عهده بگیرد وزارت ورزش با تشکیل یک کمیته تأیید صلاحیت، بر آن شد تا تمامی جوانب کار را بسنجد و کرانچار را مورد ارزیابی قرار دهد؛ مربی که در سال های قبل، به کرات در ایران کار کرده بود و هم از نظر اخلاقی و هم از نظر فنی مورد تأیید بود و از قضا نتایج خوبی به دست آورده بود؛ با این وجود و در نهایت کارشناسان مجرب این کمیته رأی به عدم صلاحیت کرانچار دادند تا زمینه یک ناکامی دیگر در دوران کاری دکتر گودرزی فراهم گردد.
با کنار رفتن زلاتکو کرانچار، محمد خاکپور با کارشناسی های میلیمتری به عنوان سرمربی امیدها انتخاب شد؛ از همینجا بود که خشت اول کج نهاده شد و تیم امید در طول مسیر به واسطه همان کمیته و در رأس آن جناب گودرزی، هیچگاه رنگ آرامش به خود ندید و در نهایت هم با شکست برابر ژاپن از راهیابی به المپیک بازمند و حسرت 40 ساله فوتبال ایران 44 ساله شد؛ البته شنیده ها حاکی از آن است که بعد از المپیک 2016 ریو، رشته فوتبال از المپیک حذف می گردد تا هم اهالی ورزش و مردم ایران حسرت نخورند و هم مسئولین ورزش و فوتبال به زحمت نیفتند.
اما بعد از بازگشت اعضای تیم امید به کشور، محمد خاکپور با حضور در برنامه نود و عذرخواهی بابت حذف تیم امید، گفت : «به نظر من عامل عدم موفقیت تیم ملی امید، سوء مدیریت وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال است. فدراسیون فوتبال و وزارت ورزش هیچ کاری برای تیم ما نکردند؛ فدراسیون فوتبال هیچ تلاشی برای جذب لژیونرهای تیم نکرد و وزارت ورزش هم در کوران مسابقات پستی منتشر کرد و هزینه های تیم امید را اعلام کرد، این مثل این است که دکتر ظریف وسط مذاکرات باشد و وزارت امور خارجه اعلام کند چقدر برای مذاکرات هزینه کرده ایم!»
مظلوم نمایی و فرافکنی، تدبیر این روزها
وزارت ورزش که در روزهای شروع کار تیم امید، خود را به عنوان تصمیم گیرنده و سیاست گذار معرفی کرده بود و قصد داشت موفقیت احتمالی و صعود به المپیک را به نام خود بزند، بعد از ناکامی و حذف تیم امید، سیاست فرار به جلو و مظلوم نمایی را پیش گرفت.
دکتر گودرزی و سایر وزارت نشینان تنها کسانی بودند که بابت این ناکامی بزرگ عذرخواهی نکردند و آن را بر عهده نگرفتند؛ اما در عوض تا توانستند فرافکنی کرده و به این و آن تاختند تا اذهان عمومی را نسبت به نقش موثر خود در ناکامی تیم امید تغییر دهند؛ به عنوان مثال نصرالله سجادی معاون ورزش قهرمانی وزارت ورزش گفت : «در رابطه با شکست تیم ملی امید اولین جایی که باید پاسخگو باشد فدراسیون فوتبال است. البته کمیته ملی المپیک هم در این باره در وهله بعدی قرار دارد.»
تقارن زمانی عجیب
در این میان اما همزمانی دو رخداد مهم و بزرگ فوتبالی کمی مشکوک به نظر می رسید و با گذشت زمان این شک به یقین مبدل خواهد گشت؛ همانطور که اکنون از ظاهر امر پیداست.
پس از انتظاری نسبتا طولانی، کمیسیون اصل 90 در روز یکشنبه مورخ 04/11/94 بالاخره گزارش سرنوشت ساز فساد در فوتبال را تقدیم مجلس شورای اسلامی کرد؛ پرونده ای مفصل و قطور که از دخیل بودن جمع کثیری از اشخاص فوتبالی در آن حکایت دارد؛ این در حالی بود که تیم امید روز جمعه مورخ 02/11/94، دقیقا 2 روز پیش از اعلام پرونده فساد در فوتبال از راهیابی به المپیک بازماند.
آنطور که از شواهد و قرائن پیداست، عدم راهیابی تیم امید به المپیک باعث شد تا محافل ورزشی زیادی بر علیه مقصران این ناکامی به خصوص وزارت ورزش موضع گیری و انتقاد کنند؛ با این وجود، همزمانی اعلام گزارش کمیسون اصل 90 که می تواند انقلابی در فوتبال ایجاد کند، با ناکامی بزرگ تیم امید باعث شد تا مقصر اصلی این شکست یعنی وزارت ورزش تا حد زیادی از گزند انتقادات در امان باشد. گزارشی که به عقیده کارشناسان مدت هاست که آماده تحویل به مجلس بود و تحت ملاحظاتی با کمی تأخیر اتفاق افتاد؛ تأخیری که موجب همزمانی این پرونده با عدم راهیابی تیم امید به المپیک شد و باعث گردید تا اذهان عمومی نسبت به قضیه تیم امید و ناکامی هایش منحرف گردد.