گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو - حسین طیب، اگرچه اغلب رسانهها در انعکاس سخنان هفتهی گذشتهی آقای روحانی در همایش استانداران و فرمانداران، به اعتراض کمسابقهی وی از روند بررسی صلاحیتهای مجلس شورای اسلامی پرداخته، گروهی آن را دخالت رئیس جمهور در کار شورای نگهبان نامیده و برخی دیگر، حمایت مجری انتخابات از یک طیف سیاسی خواندند؛ اما سخنان روحانی حاوی کنایهای بسیار مهم بود که تحت تاثیر اظهارات انتخاباتیاش چندان به چشم نیامد. حسن روحانی در بخشی از این سخنرانی میگوید: "آیا ما باید یک جناحی در کشور را که جمعیت خود و هوادارانش به چیزی حدود 10 میلیون نفر میرسد ، نادیده بگیریم؟"
جریانی که فقط 10 میلیون طرفدار دارد
این سخنان روحانی اگرچه در ابتدا حمایت از اصلاحطلبان تلقی شده و سرمستی طرفداران این جریان از طرفی و از سوی دیگر اعتراض جریان رقیب را در پی داشت که رئیس جمهور به عنوان مجری انتخابات اجازه ندارد به حمایت از یک جریان بپردازد؛ اما حاوی نکتهای بود که در هیاهوی انتخاباتی مغفول ماند.
روحانی همهی طرفداران اصلاحطلبان را «چیزی حدود 10 میلیون نفر» میداند. این آمار در خوشبینانهترین حالت کمتر از 25 درصد واجدان شرایط رای دادن در کشور را شامل میشود. به بیان دیگر روحانی اگرچه در ظاهر به حمایت از جریان اصلاحات میپردازد، اما همزمان طی اظهارنظری کنایهآمیز، تمام سرمایهی اجتماعی این جریان را کمتر از یک چهارم جمعیت ایران میداند.
ما بیشماریم!
این کنایهی روحانی از دید برخی فعالان اصلاحطلب پنهان نمانده و واکنش توأم با عصبانیت آنان را به همراه داشت. محمد جواد حقشناس (عضو شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان) به فاصلهی کمتر از دو روز از سخنان روحانی، پاسخ کنایهی او را میدهد. حقشناس میگوید: "قطعا رای عمومی برای اصلاح طلبان است. ۱۸ میلیون رای در سال ۹۲ را پای صندوقهای رای آوردهایم. الان میتوانیم به قطع بگوییم که ۳۰ میلیون رای داریم."
یک دعوای قدیمی
این سخنان روحانی و واکنش تند اصلاحطلبان، ریشه در یک دعوای دو ساله بین اصلاحطلبان و دولت دارد. دعوایی که همواره تلاش شده است تا کمتر به فضای رسانهای کشیده شود اما گاها برخی از اعضای دو طرف، عنان اختیار از کف داده و در برابر عملیات روانی طرف مقابل، ابعادی از این اختلاف عمیق را رو کردهاند.
اساس شکلگیری چالش فوق به کنارهگیری محمدرضا عارف در انتخابات ریاست جمهوری به نفع روحانی باز میگردد. اصلاحطلبان با بهرهگیری از این اتفاق چنین تبلیغ کردند که رای پنجاه درصدی روحانی در انتخابات سال 92، درحقیقت از سبد اصلاحات به صندوقهای رای ریخته شده و او را بر کرسی ریاست جمهوری نشانده است. مسئلهای که در سخنان اخیر حقشناس هم دیده میشود. این جریان تلاش داشت تا با این خط تبلیغی از طرفی روحانی و دولت او را وامدار خود نشان داده و از او امتیاز بگیرد و از طرف دیگر وزن خود را در جامعه بیش از آنچه هست نشان دهد. اظهارنظرهایی مانند «دولت رحم اجارهای اصلاحطلبان است» و همچنین درخواستهایی از قبیل اینکه «اصلاحطلبان روحانی را رئیس جمهور کردند و حالا نوبت دولت است که در انتخابات مجلس اصلاحات را کمک کند.» که از سوی استراتژیستهای ارشد جریان اصلاحات بیان شده است، دقیقا در همین راستا ارزیابی میشوند.
روحانی به دنبال هویت مستقل
روحانی اما کسی نیست که با مصادرهی آراءاش به راحتی کنار بیاید. رئیس دولت در دو سال و نیم گذشته تمام تلاش خود را برای ارائهی هویتی مستقل از اصلاحطلبان برای خود، به کار گرفته است. او دوست دارد تا خود رئیس یک جریان سیاسی باشد نه اینکه فقط عضوی از یک جریان به ریاست دیگران. روحانی علاقهمند است تا خود را محور جریانی که «اعتدالگرا» مینامد قرار دهد و به این ترتیب از زیر سایهی سنگین اصلاحطلبان خلاصی یابد.
جریان وابسته به دولت پیشتر واکنشهای گاها تندی علیه خوی تمامیتخواه اصلاحطلبان از خود بروز داده است. محمد عطریانفر عضو شاخص مرکزیت حزب کارگزاران (حزبی که اگرچه اخیرا همگراییهایی با اصلاحطلبان داشته اما همواره سعی کرده تا خود را در جریان اعتدال تعریف کند و نه اصلاحات) حدود دوماه پیش طی اظهارنظری، تلویحا میگوید که انصراف عارف با 8 درصد رای منتی بر سر دولت نیست.
ما دولت را سر کار آوردیم!
اصلاحطلبان هم البته ناخوشنودی خود را به انحاء مختلف بروز دادهاند. از عدم حضور عارف در مراسم سخنرانی 16 آذر روحانی در دانشگاه شهید بهشتی (با وجود حضور عارف در دانشگاه در همان زمان)، تا تهدید به عدم حمایت از دولت.
موسویلاری (عضو مجمع روحانیون) چندی پیش طی مصاحبهای اظهار میکند که حزب اعتدال و توسعه (حزبی که روحانی دبیرکل آن است و شاکلهی اصلی دولت را تشکیل میدهد) از نظر اصلاحطلبان یک حزب مانند سایر احزاب بیست و چندگانه است و نباید سهم بیشتری طلب کرده و یا جایگاه بالاتری برای خود قائل باشد. وی در مصاحبهای که نهم دی 94 با شرق انجام داده میگوید: "حزب اعتدال و توسعه هم یکی از آنهاست، مثل بیست و چند حزب دیگری که وجود دارد. هیچ حزبی نمیتواند بگوید من نمایندهی دولت هستم."
وی البته کنایهای هم به دولت زده و با اشارهی تلویحی به همان تنش قدیمی، حامیان دولت را اصلاحطلبانی میداند که «دولت را بر سر کار آورند!» او میگوید: "منظور ما از حامیان دولت اصلاحطلبانی هستند که این دولت را سر کار آوردند؛ یعنی احزاب، گروهها، تشکلها، و شخصیتهای کاریزماتیک اصلاحطلب.» موسویلاری به این ترتیب دو پیام را به دولت ارسال میکند نخست آنکه هشدار میدهد دولت حامی و پشتیبانی به جز اصلاحطلبان ندارد و در ثانی بار دیگر تاکید میکند که رای روحانی در انتخابات متعلق به خود او نبوده و «اصلاحطلبان او را سر کار آوردند.»
اعتدال و توسعه راه خود را جدا میکند
شاید همین اختلافات و بیتوجهیها به حزب اعتدال و توسعه به عنوان حزبی که خود را پیروز انتخابات ریاست جمهوری دانسته و به دنبال مستقل نشان دادن خود است؛ عمدهترین دلیل خروج این حزب از شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان و فعالیت مستقل انتخاباتی توسط آن باشد. غلامعلي دهقان، سخنگوي حزب اعتدال و توسعه، اواسط آبان ماه در مصاحبه با یک روزنامهی اصلاحطلب خبر میدهد که اعضای اعتدال و توسعه در آخرين جلسه شوراي مركزي خود، مصوبهاي داشتهاند تا بر مبناي آن از شوراي سياستگذاري اصلاحطلبان خارج شوند.
دهقان تاکید میکند: "از جلسه هفته گذشته تحليل اعضاي شوراي مركزي حزب اعتدال و توسعه اين است كه آنها مباني و شاخصههايي دارند كه نزديكي به يك جناح سياسي با آن مباني در تضاد است." این اظهارات به روشنی نشان از تمایل اعتدال و توسعه و در واقع دولت برای ایجاد جریان سوم دارد.
قدرتنمایی دولت و تهدید عارف
این شرایط روحانی و افرادی که خود را اعتدالی مینامند را به این نتیجه رسانده است که انتخابات مجلس دهم مناسبترین فرصت برای بیرون آمدن از زیر بلیط اصلاحات است. از همین رو اخیرا استراتژی جدید این جریان مبنی بر ارائهی لیست مستقل رونمایی شد. بر این اساس به نظر میرسد دولت تصمیم گرفته تا به جای قرار گرفتن در لیست ائتلاف اصلاحطلبان، لیستی ائتلافی با برخی معتدلین دوطرف ببندد تا از طرفی راه را برای ایجاد جریان سوم هموار کرده و از طرف دیگر پایگاه اجتماعی خود را به رخ اصلاحطلبان بکشد.
احتمالا همین مسئله سبب شده تا عارف به عنوان رئیس شورایعالی سیاستگذاری اصلاحطلبان، روحانی را تهدید کند که اگر در انتخابات پیشرو اصلاحطلبان پیروز نشوند، او هم نخواهد نتوانست ریاست جمهوری سال 96 را به دست آورد. با این تفاسیر باید منتظر ماند و دید که زخم چرکین اختلاف اصلاحطلبان و دولت چه زمانی سر باز خواهد کرد.