به گزارش گروه فضای مجازی خبرگزاری دانشجو، در راستای افزایش سطح مشارکت در انتخابات و معرفی بیشتر کاندیداها و آشنایی مردم با نامزدها اقدام به مصاحبههای تفصیلی با نامزدان انتخاباتی میکند. در این مصاحبهها سعی بر این شده است که سؤالات در دو محور کشوری و استانی تقسیم شود. همچنین سعی شده است که مخاطب با مطالعه این مصاحبهها به یک شناسایی اجمالی و کلی از کاندیدای مصاحبهشونده از لحاظ موضعگیریهای سیاسی و فعالیت های اجرایی برسد. امید است که این گفت و گوها بتواند به شهروندان عزیز کمکی برای شناسایی بیشتر کاندیداها بکند و سبب افزايش مشاركت هم استانيهاي عزيز شو.د. در ادامه اولین مصاحبه پرونده انتخاباتی مجلس خبرگان رهبري که با حجت الاسلام سيد محمدعلي فقيهي بوده است را میتوانید مشاهده بفرمایید.
-لطفاً مختصری در مورد سوابق خودتان بفرمایید
*** بنده سید محمدعلی فقیهی هستم که حدود ۲۵ سال است که در قم در حال تدریس هستم که در کنار تحصیل، تدریس را از همان اوایل داشتهام؛ حدود سی سال است در قم هستم که در این مدت در دروس مرحوم آیتالله شیخ جواد تبریزی و مرحوم آیتالله فاضل لنکرانی و مرحوم آیتالله طاهری خرمآبادی را زیاد شرکت کردم و از علمای موجود نیز در درس حضرات آیات عظام وحید خراسانی، مکارم شیرازی و آیتالله شب زنده دار-که از فقهای شورای نگهبان هستند- شرکت داشتم. در تفسیر در درس حضرت آیتالله جوادی آملی شرکت میکردم و الحمدلله در طول تدریس همکلاسهای پررونقی در حوزه علمیه قم داشتهام که کسانی که در کلاسهای بنده شرکت میکردهاند الآن بسیاریشان از اساتید سطح عالی حوزه علمیه قم هستند.
- در خصوص شورای رهبری که اخیراً مطرح شده است با علم بر اینکه خلاف قانون اساسی فعلی است؛ به نظر شما از طرح این موضوع چه هدفی را دنبال میشود و آیا این طرح آسیبی برای کشور به همراه دارد یا خیر؟
*** بحث شورای رهبری که مطرح شده است قاعدتاً برای طرح آن غرض سوء هست؛ علت هم این است که در حال حاضر کشور به خوبی در حال ادامه مسیر خود است و در طول مدتی که حضرت آقا رهبری را بر عهدهدارند (بیست و چند سال) این کشور هیچگونه مشکلی پیدا نکرده و مشکلات اساسی که سر راه بوده است با تدبیر باعظمت حضرت آقا برطرف شده است. وقتی مسیر به این خوبی طی شده است، هدف از طرح این مسئله در حال حاضر دنبال مقاصد شخصی و جناحی خود هستند. شاید بعضی افراد فکر کنند که برخی اشخاص باید در دور باشند و طرفشان در دور نباشد، تلقی من این است که اصل طرح به این جهت بوده است؛ اما اینکه این مسئله شورایی از نظر فنی به چه صورت است همانگونه که شما اشاره کردید خلاف قانون اساسی است بهعلاوه خلاف سیره عقلا نیز هست که منظور روش عقلایی است که یکی از ادله فقهی ما است؛ روش عقلایی در کل دنیا از قدیم تا الآن به این صورت بوده است که مسائل اجرایی را بر عهده یک نفر میگذاشتهاند همین الآنهم به این صورت است که یا حکومت پادشاهی است یا رئیسجمهور است و یا نخستوزیر؛ اگر بنا باشد که ما مسئله اجرایی را بر عهده شورا بگذاریم –که البته مسلم است که مسئله رهبری یک مسئله اجرایی است در کل کشور- این بدان معناست که باید از سیره عقلا خارج شویم که کار صحیحی نیست و عقلا نمیپذیرند. علاوه بر اینکه این مسئله شورایی خلاف قرآنهم هست چرا که قرآن به پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله) میفرماید: «و شاوِرهُم فِی الاَمر» که این آیه مربوط به بعد از قضیه احد است که رسول خدا با این مردم در مورد کارها مشورت کن یعنی از فکر مردم استفاده کن اما اینکه در امور اجرایی بلافاصله میفرماید: «فَإذا عَزَمتَ فَتَوَکل عَلَی الله» وقتی شما تصمیم گرفتی توکل ر خدا کن و کار را انجام بده؛ آیه نمیفرماید: اذا عَزمُوا یعنی وقتی آن شورا تصمیم گرفت یا اذا عَزَمتُم یعنی وقتی مجموعه شما تصمیم گرفت؛ لذا خداوند مسئولیت اجرایی را بر عهده پیامبر قرار میدهد و اگر به آیات و روایات توجه کنیم هیچ جا مسئولیت بر عهده شورا قرار داده نشده است و تنها در اموری که میخواهید همفکری داشته باشید از مجموعه و فکر دیگران استفاده کنید که همین الآنهم رهبر انقلاب نیز مشاورههای مختلف در امور متفاوت دارند و از فکر آنها استفاده میکنند؛ بنابراین شورایی بودن رهبری حتی بر خلاف قرآن و روایات است.
- شخصیت آقای هاشمی که دو سالی ریاست خبرگان را برعهده داشتند، فارغ از اینکه در مجلس خبرگان آتی باشند یا نباشند، چه تأثیری در کشور دارد و چگونه باید با ایشان برخورد شود؟
*** ما همیشه در همهی امور باید مطیع حضرت آقا باشیم؛ آنچه از مجموعه برخوردهای حضرت آقا و مجموعه سخنرانیهای ایشان استفاده میکنیم این است که حرف افراد و فکر ایشان را منطقی و استدلالی جواب دهیم؛ این همان رفتاری است که خود حضرت آقا انجام میدهند، استدلالی باید این فکر شورایی و ... را برای مردم مطرح و روشن کنیم؛ همچنین از جهت اینکه موقعیت به افراد دهیم مسلماً باید محدودیت ایجاد کرد و همه باید حواسشان جمع باشد. علیالخصوص نمایندگان خبرگان باید بدانند که همچنین شخصی نباید رئیس مجلس خبرگان باشد؛ ولی آنکه به طور صریح در کوچه و خیابان توهین کنند و علنی برخوردهایی داشته باشند؛ برخلاف نظر حضرت آقاست که وقتی ما یک شخصی را نه خودش را نه فکر و نه منطقش را قبول نداریم ولی باید هر چه حضرت آقا میگویند اطاعت کنیم و برخوردهای نامناسب نداشته باشیم چرا که ممکن است از آن علیه ما سوءاستفاده کنند و بهترین حالت آن است که این شخص به حال خودش رها کنیم چرا که الباطِلُ یموت بِتَرک ذِکره که منشأ روایی هم دارد یعنی باطل را با اسمش را نیاوردن و صدایش را در نیاوردن بگذارید که فراموش شود.
- در خصوص فتنه ۸۸ و اینکه خیلیها معتقدند این فتنه تمام نشده است بلکه رفع شده است و آتشی است زیر خاکستر و هر آن اگر بستری فراهم شود ممکن است این آتش شعلهور شود؛ اینکه در خبرگان این بحث کمتر است ولی هستند فقهایی که در خبرگان بودند و از آن آقایان حمایتهایی اعم از معنوی و لفظی داشتند؛ چگونه باید با مقوله فتنه برخورد شود علیالخصوص در مجلس خبرگانی که قرار است رهبری تعیین کند؟
*** کسی اگر ماهیت این فتنه ۸۸ را متوجه باشد میداند که این قضیه کاملاً برای براندازی نظام بود؛ براندازی را کسی با آن تعارف ندارد که حال بخواهد کوتاه بیاید یا نه. آنها هم اگر فکرشان صحیح بود حتی اگر میخواستند به هدف خودشان برسند و مسئولیت را کسب کنند این گونه رفتار نمیکردند این هم از فکر ناقص خودشان بود؛ کسانی که در خبرگان وارد میشوند باید کسانی باشند که کاملاً هوشیار و بدانند نباید به اینها میدان داده شود که قطعاً منتظرند فرصتی پیدا کنند و اوضاع کشور را به هم بریزند، اینها به فکر مردم نیستند چرا که اگر به فکر مردم بودند معنا ندارد که حامیانشان بیایند و ۸۴ بانک را آتش بزنند که سران فتنه هیچگاه از این اقدامات برائت نجستند. این اقدام به نفع و به ضرر چه کسی است، باید خیلی هوشیار باشیم نسبت به کسانی که اگر بیایند یک درصد هم به فکر مردم نیستند؛ و مردم هوشیارند و اکثراً با این افراد مخالفاند وعدهی اندکی که طرفدار اینها هستند گروهیاند که شدیداً جناحی فکر میکنند که فریبخوردهاند و قابل هدایت هم نیستند.
- پیرامون نظارت بر رهبری، کارکرد قانونی نظارت بر رهبری چگونه است و اکنون چگونه عمل میشود و همچنین عملکرد خبرگان در این حوزه را چگونه ارزیابی میکنید؟
***در بحث نظارت بر رهبری، اولاً باید جایگاهش در مجلس خبرگان در چه حدی است؟ بعضیها فکر میکنند که نظارت بر رهبری این گونه است که باید هرروز همهی امور و اقدامات رهبری را بررسی کنند در صورتی که این گونه نیست برای مثال در یک مدرسه مدیر بر کار معلمین نظارت میکند ولی این گونه نیست که لحظه به لحظه به هر کلاس سر بزند بلکه نظارت کلی دارد در نظارت بر رهبری هم نظارت بر جزئیات نیست و اصلاً منطقی بر جزئیات نظارت شود، نظارت کلی خبرگآنهم همیشه وجود داشته و وجود خواهد داشت و آنهم به این معنا است که آیا این رهبر اوصاف رهبری را که از روایات به دست آمده و در قانون اساسی ذکر شده است را دارا هست یا ممکن است برخی از این اوصاف را از دست داده باشد و یا اینکه در کارهایی که انجام میدهد طبق وظیفه کلی که بر عهده رهبری هست، امور کشور را اداره کرده است یا نه؛ اما اینکه برخی فکر کنند که در جزئیات دخالت شود که مثلاً چرا امروز این ساعت سخنرانی کردی و یا چرا با فلان گروه ملاقات کردی و با بهمان گروه ملاقات نکردی و یا چرا آن فردی را به مسئولیت فلان دستگاه انتخاب کردی؟ نیست. اصل نظارت را باید بدانیم به چه معناست و در چه محدودهای قرار دارد که این بحث در خبرگان قبلی هم وجود داشته و در مجلس آتی نیز وجود خواهد داشت و خبرگان نیز به طور کامل به وظیفه خود عمل کرده است و حضرت آقا کوچکترین نقطه ضعفی نداشتهاند تا خبرگان بخواهند ایرادی بگیرند و لذا در طول این چند سال تأیید روی تأیید بوده است.
- سؤالی که در اینجا پیش میآید که آیا این اوصاف بر اساس عملکرد بررسی میشود یا خیر به صورت کلی مورد ارزیابی قرار میگیرد؟ برای مثال -که قیاس مع الفارقی است-اگر کسی به خواستگاری فردی بیاید و به شما بگوید این فرد را مورد بررسی قرار دهید، بر چه اساسی تحقیق میکنید؟ قاعدتاً باید بر اساس کارهایی که شخص انجام داده است بررسی صورت گیرد؟
*** قطعاً ارزیابی بر اساس کارهاست منتها کارها یعنی روند کارها در مجموع نه اینکه بررسی کنیم که آیا تک تک کارها مورد سلیقه من بوده است یا نه؟ این یک مسئله طبیعی است که هر کسی رهبر باشد، یک سری کارهایی که انجام میدهد مطابق سلیقه یک عدهای نخواهد بود، اگر بخواهند سلیقهای و مورد به مورد حساب کنند سنگ روی سنگ بند نخواهد شد، معنا استفاده از رفتار، رفتار منحیثالمجموع است و آنهم نه به صورت سلیقهای بلکه بر اساس اوصاف کلی؛ ممکن است ده نفر از خبرگان یک سلیقه داشته باشند و بقیه سلیقه دیگر ملاک اصلاً سلیقه نیست، حتی اگر خبرگان بخواهند روند را بر اساس سلیقه در نظر بگیرند این خلاف مسئولیتشان خواهد بود.
- نظر شما در رابطه با عدم تأیید صلاحیت حجتالاسلام سید حسن خمینی است که طبق اخبار منتشرشده فقط بحث علمی بوده است؛ مطرح شدن وی و حواشی ایجاد شده چیست؟
*** شخصیت هر کسی به دست خودش است و ایکاش آدم بازیچه دست دیگران واقع نشود؛ شاید بعضیها در گوش ایشان خواندهاند که ثبتنام کن و مسیری که باید طی شود را طی نکن تا بدین جا ختم شود ولی اگر ایشان میخواستند شخصیت خودشان حفظ شود و روز به روز هم بالاتر و بهتر شود روند عادی اگر طی شود خیلی بهتر است؛ من خودم در تدریس از تدریس پایه یک شروع کردم و به تدریج بالا آمدهام ولی اگر از روز اول میخواستم دروس بالا را تدریس کنم ممکن بود توان برخی را داشته بودم ولی قطعاً زمین میخوردم. اگر ایشان میخواستند روال خوبی طی کنند باید پس از ثبتنام میآمدند و امتحان هم شرکت میکردند؛ حتی اگر از لحاظ علمی از همه بالاتر و به قول آن آقا «علامه»، ایرادی ندارد که امتحان دهد و به نظر بنده بهتر امتحان دهد و نشان دهد که از همه برتر است؛ این افتخار است برای ما وقتی خودمان را باسواد میدانیم افتخار است که بیاییم امتحان دهیم و نشان دهیم که نفر اول هستیم؛ حالا خودم میدانم و عدهای از دور و بریها هم میدانند ولی برای اینکه همه اطلاع یابند باید خود را عرضه کنیم تا بفهمند؛ اگر ایشان میآمدند امتحان میدادند و در امتحان قبول میشدند عقیده من این است که شورای نگهبان هم ایشان را تأیید میکرد؛ ممکن است برخی امور هم مطابق سلیقه ما نباشد ولی بهتر بود این روند ادامه پیدا میکرد تا اینکه بیاییم اجازه اجتهاد از فلان عالم بیاوریم؛ اتفاقاً بنده زمانی کتابی نوشته بودم و خدمت آیتالله مظاهری رسیدم و از ایشان خواستم که مقدمهای برای این کتاب بنویسند که ایشان گفتند فلانی بگذار به اسم خودت رشد کنی؛ چرا من بخواهم از علما که اجتهاد من را امضا کنند؟ مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید؛ اگر ایشان این مسیر قانونی را طی میکرد به صلاح و مصلحت خودش بود و روز به روز نیز عزتش بیشتر حفظ میشد و افزایش مییافت؛ این اشتباهی بود که از جانب ایشان رخ داد و بازیچه دست یک عدهای که غرض شخصی برای خودشان داشتند و هدفشان هم ایشان نبوده واقع شدند.
- اگر در انتخابات رأی بیاورید برای ریاست خبرگان از میان چهرههای مطرحی که هستند، مانند آیات عظام جنتی، یزدی، هاشمی شاهرودی و ... چه کسی را مدنظر دارید؟
*** ما مسلماً در رياست مجلس به سمت کسی خواهيم رفت كه جزء فدائيان حضرت آقا باشد و شكي در اين نيست كه كسي كه کوچکترین مقابلهای حتي از نظر سلیقهای با حضرت آقا داشته باشد را سراغش نخواهيم رفت اما اینکه الآن شخص به خصوصي مدنظر باشد نمیتوان قضاوت كرد و بايد در موقعيت مجلس قرار بگيرد و افراد حاضر در صحنه كه مشخص شد آنگاه تصميم بگيرد.
- صحبت پاياني اگر داريد بيان كنيد.
*** اميدواريم مردم انشاءالله به صورت پرشور در اين انتخابات شركت كنند كه شركت در انتخابات و اصل رأي دادن كور كننده چشم دشمنان است و به در مجلس خبرگان به كساني رأي دهند كه فدايي رهبري باشند و در مجلس شوراي اسلامي هم به كساني رأي دهند كه گرايش به سمت رابطه با آمريكا و اروپا و اين مسائل نداشته باشند كه اين گرايش به آنها غير از ضرر براي كشور هيچ چيزي نخواهد داشت.
منبع: رویش نیوز