نشریه نیویورکر در گزارشی، استعفای نخستوزیر ترکیه را باعث تضعیف دموکراسی در این کشور خواند.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، نشریه نیویورکر در مطلبی به قلم «دکستر فیلکینز» گزارشنویس خود نوشت: در اوایل سال 2012 برای دیدن احمد داووداغلو – وزیر امور خارجه وقت ترکیه – به هتل ویلارد واشینگتن رفتم. ما در طبقه دوم هتل در یک اتاق خصوصی که اغلب برای دیپلماتها رزرو نگه داشته میشود، با یکدیگر ملاقات کردیم. داووداغلو احوالپرسی گرمی با من کرد، مرا برروی مبل نشاند و برایم یک فنجان چای آورد؛ اما مصاحبه ما سرانجام خوشی نداشت.
من در آن زمان مشغول تهیه مطلبی درمورد خودکامگی روزافزون رئیس او یعنی رجب طیب اردوغان - نخست وزیر وقت ترکیه - بودم. داووداغلو گمان میکرد که من برای گفتگو درباره سیاست خارجی ترکیه به آنجا رفته بودم؛ اما زمانیکه از او درمورد زندانی شدن بیش از 70 روزنامهنگار ترکیهای سوال کردم، به شدت جا خورد. ولی پس از آنکه دوباره بر اعصابش مسلط شد، به دفاع از اردوغان پرداخت و گفت: افرادی که دولت ما را به تکصدایی و خودکامگی متهم میکنند، سخت در اشتباهند. وی پس از گفتن این جمله از روی صندلی خود بلند شد و در حالی که هنوز چای من گرم بود، مصاحبه ما تمام شد.
روز پنجشنبه (هفته گذشته)، داووداغلو که پس از آن ماجرا در سال 2014 نخستوزیر ترکیه شد، به دلیل اختلاف نظر با اردوغانی که اکنون رئیس جمهور ترکیه است، از مقام خود استعفا داد. وی در یک کنفرانس مطبوعاتی، ضمن اعلام این خبر، نسبت به رئیس سابق خود مجددا ابراز وفاداری کرد؛ اما خواندن خطوط ناامیدی از چهره او چندان دشوار نبود. در واقع، فردی که زمانی به منتقدان رئیس خود حمله میکرد، اکنون خود قربانی زیادهخواهیهای او شده است.
در ادامه این مطلب آمدهاست: پس نباید زیاد برای داووداغلو اشک بریزیم؛ چراکه او زمانیکه اردوغان ترکیه را تا لبه استبداد جلو برد، لبخندزنان در کنار او قرار داشت. در عوض باید برای دموکراسی ترکیه سوگواری کرد که اکنون یکی از آخرین کنترلکنندههای قدرت اردوغان را از دست داده است. در حقیقت، استعفای داووداغلو را میتوان لحظه مرگ دموکراسی در ترکیه دانست.
اردوغان برای اولین بار در سال 2003 با پیروزی حداکثری حزب خود در انتخابات سراسری ترکیه به مقام نخست وزیری رسید. وی در آن زمان چه در ترکیه و چه در خارج از آن به عنوان نماد دموکراسی اسلامی شناخته میشد. اما وی از آن زمان تاکنون با اقدامات ضددمکراتیک خود در جهت تضعیف دموکراسی در ترکیه و افزایش اختیارات خود قدم برداشته است. وی حتی در مقطعی با بازگذاشتن مرزهای ترکیه برای ورود تروریستهای داعش به سوریه، یک رویکرد ضدغربی را نیز در سیاست خارجی خود در پیش گرفت.
اردوغان با نادیده گرفتن تمامی انتقادات داخلی و خارجی، همچنان به راه و روش خود ادامه داد و در سال 2014 نیز پس از سه دوره نخست وزیری، به ریاست جمهوری ترکیه رسید. وی حتی به این هم قانع نشد و سعی کرد با برگزاری یک رفراندوم، قانون اساسی ترکیه را برای افزایش قدرت و اختیارات رئیس جمهور به نفع خودش تغییر دهد که البته این بار با مخالفت رأیدهندگان ترکیهای روبهرو شد.
طبق گزارشهای خبری، استعفای داووداغلو نیز به دلیل تداوم اشتیاق اردوغان برای افزایش قدرت و اختیارات رئیس جمهور صورت گرفته است. اگر این مسئله درست باشد، به این معناست که اردوغان دیگر حتی ملایمترین انتقادها و مخالفتها را نیز نمیتواند تحمل کند و اکنون با کنارهگیری داووداغلو از قدرت، هیچ مانعی در برابر خود نمیبیند. پس باید امیدوار بود که استعفای داووداغلو هشداری باشد برای رایدهندگان ترکیهای و همچنین برای دموکراسی این کشور که ظاهرا روزهای آخر حیات خود را سپری میکند.