به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، «کلینتون» یا «ترامپ» ؛ کدام یک رئیس جمهور می شوند؟ این سؤالی است که پاسخ آن تا هفته آینده مشخص میشود، اما به دلیل پیچیدگی و اهمیت این دوره ، پیگیری فراز و فرود رقابتهای انتخاباتی ، افکار عمومی بخش زیادی از جهانیان را به خود جلب کرده و تحلیل های کارشناسی متنوع و نظرسنجی های متعدد پیرامون فرجام این هماوردی حساس منتشر کرده اند. شاید ظهور پدیده «ترامپ» با مواضع تند و الفاظ نامتعارف در دموکراسی امریکایی، عاملی بوده که بر جذابیت این انتخابات افزوده و تحولات آن را به نحو کم سابقهای در تاریخ ایالات متحده، زیر ذرهبین امریکاییها و سایر جهانیان قرار دادهاست. نکته کلیدی که اغلب رسانهها کمتر به آن پرداختهاند ، نگاه شهروندان امریکایی به دو نامزد رقیب و برداشت آنان از نقاط ضعف و قوت «کلینتون» و «ترامپ» است . خبرنگار در امریکا میان رایدهندگان رفته تا گزینه انتخاباتی آنان و پیشبینیشان از نامزد پیروز را بازتاب دهد تا مخاطبان ایرانی ، تصویری از فضای انتخابات امریکا ، نه از تریبونهای رسمی ، بلکه از کف خیابان ها بهدست آورند. گزارش را با هم می خوانیم :
ترامپ، تاجر خوب، سیاستمدار بد
امیلی: بجز امریکا، در نقاط دیگری از دنیا نیز زندگی کردهام و با وجود همه چیزهایی که گفته میشود و حوادث تروریستی یکی دو سال اخیر، احساس میکنم امنیت اینجا خوب است. بیشتراعمال تروریستی که در امریکا رخ داده، فردی هستند تا اینکه عملیاتی سازماندهی شده باشند. به همین دلیل با آنکه بسیاری از رأی دهندگان به فاکتور امنیت، اهمیت زیادی میدهند، این گزینه در مرحله دوم توجه من قرار دارد.
من رئیس جمهوری میخواهم که تصویر خوبی از ما در جامعه جهانی نشان دهد و برخی از مشکلات داخلی امریکا را برطرف کند. رهبری که با اعتقاد راسخ و دلسوزی، کشور را رهبری کند و گروههای بیشتری را با هم متحد سازد، نه اینکه جامعه را هر چه بیشتر قطبی کند. برای من مهم این است که رئیس جمهوری داشته باشم که با هماهنگی بیشتری رهبری کند. به نظرم فردی با این خصوصیت میتواند امنیت بیشتری هم فراهم کند. اما فکر میکنم ترامپ میتواند مسبب نزاعهای داخلی و خارجی زیادی باشد.
ببینید هنوز رئیس جمهور نشده، چه جنگی را شروع کرده است. او خیلی تهاجمی برخورد میکند و در مباحث خیلی منطقی نیست. وقتی به حرفهای او گوش میدهم درست مثل این است که دارم به حرفهای پسربچه بیادبی گوش میدهم که انگشتش رو به طرفم نشانه گرفته و مرا تهدید میکند. ترامپ شاید تاجر خوبی باشد اما سیاستمدار خوبی نیست. او بواسطه حرفهاش که تجارت است، یاد گرفته، کارهایی انجام دهد که خودش برنده شود، نه دیگری. هرگز فکر نمیکردم او بتواند تا این مرحله پیش بیاید.
حقیقت را بخواهید از اینکه میبینم مردم به او رأی دادند تا به این مرحله برسد، میترسم. نمیدانم چه انگیزهای باعث شده مردم به او رأی بدهند. او دست به هر کاری زد تا بیشتر و بهتر دیده شود. برخی معتقدند، وجود تمایلات نژادپرستانه باعث شده مردم به او گرایش پیدا کنند. اما فکر نمیکنم فقط نژادپرستی باشد. متأسفانه نژادپرستی یا حداقل ترس از فرهنگهای دیگر در امریکا خیلی رایج است. اما این تنها دلیل روی آوردن مردم به ترامپ نیست.
به نظرم دلیل دیگری که ترامپ را تا این مرحله رسانده، طبقه پایین و متوسط امریکایی هستند که معمولاً در مشاغل پایین کار میکنند و کمکی هم از دولت دریافت نمیکنند و تلاش میکنند زندگی متوسط داشته باشند. آنها کسانی هستند که رکود اقتصادی سال 2008 وضعیت آنها را بدتر کرده و صحبتهای ترامپ به آنها این باور را میدهد که دولت مقصر بیکاری و مشکلات اقتصادی آنها است. آنها معتقدند، ترامپ میتواند بدون بازیهای سیاسی شرایط بهتری را فراهم آورد.(ترامپ معتقد است قدرتش فراتر از سیاست است). البته به نظرم ترامپ در چند هفته اخیر بعد از رسواییهایی که داشت، مرده. اما این را هم میدانم که جمهوریخواهان شاید از ترامپ خوششان نیاید اما کلینتون و حزب دموکرات را هم دوست ندارند و ممکن است فقط به این دلیل که دموکراتها پیروز نشوند، به ترامپ رأی دهند. خود من هم نظرات کلینتون را قبول ندارم اما به هر حال فکر میکنم تجربه و مهارت بیشتری برای برقراری ارتباط با دولتها و رهبران دیگر دنیا دارد. او با ثباتتر به نظر میرسد و بیشتر بر خود مسلط است.
کلینتون امریکا را کمونیستی میکند
آنجلا: به عقیده من امنیت یکی از مهمترین فاکتورهای پیروزی در این انتخابات است. البته امنیت امریکا در حال حاضر خوب است و خود من احساس امنیت کافی دارم. اما این امنیت با شرایط کنونی جهان شکننده به نظر میرسد. ترامپ وعده داده، امنیت امریکا را حفظ کند. در این شرایط سیاست خارجی اهمیت زیادی دارد. پس هر کس رئیس جمهور میشود باید امور خارجه را با خرد پیش ببرد و به نظرهای مشاوران این حوزه اهمیت بدهد. اما بجز این موارد، من از رئیس جمهوری آینده امریکا انتظار دارم، عمل به قانون اساسی را مقدم بداند. به نظرم ترامپ واقعاً میخواهد دموکراسی در این کشور زنده بماند. فکر نکنم این مسأله که ترامپ به دلیل وجود مسائل نژادپرستی موفق شده، درست باشد. او بین سیاهپوستان هم طرفدار دارد. ساول، نویسنده و روزنامه نگار معروف و محترم سیاهپوست از او حمایت میکند. من به ترامپ رأی میدهم. او شاید پیش زمینه سیاسی نداشته باشد ولی در تجارت بسیار موفق بوده و تضمین کرده، آزادی و امنیت را حفظ کند. اما کاندیدای دیگر، همسر رئیس جمهوری سابق و بیاخلاق امریکا است. به علاوه هیلاری بهخاطر رفتار مجرمانه محکوم شده است. در زمانی که او وزارت خارجه را اداره میکرد 4 نفر در بنغازی کشته شدند و در نهایت مشخص شد مسئولیت این واقعه به عهده او بوده است. او بسیار سوسیالیست است و کشور را به سمت کمونیسم میبرد.
شک دارم انتخابات سالمی برگزار شود
بتسی: در بحثهای انتخاباتی «امنیت» حرف اول را میزند زیرا امریکا دیگر مکان امنی نیست. در واقع این روزها هیچ کجای دنیا امن نیست و هیچ انسانی نمیتواند تضمین کند، قادر است، امنیت را برای انسان دیگری فراهم کند. اما بجز امنیت؛ مسائل و مباحثی مثل تروریسم، قانون اساسی و سیستم قانونی هم مهم هستند. هنوز تصمیم نهاییام را برای رأی دادن به یکی از کاندیداها نگرفتهام اما به کسی رأی میدهم که به ارزشها و نظرات من نزدیکتر باشد. در بین این دو کاندیدا هیلاری عوامفریب، دروغگو و غیر قابل اعتماد است. به نظر من ترامپ تا این مرحله موفق بوده، زیرا از حزب سیاسی حاکم و دولت به تنگ آمده بود و در حالی که کسی جرأت نداشت با این سیستم مقابله کند، او برخاست و اعتراضش را بیان کرد. این موفقیت ربطی به وجود نژادپرستی ندارد. به هر حال سیاهپوستان زیادی هستند که از ترامپ حمایت میکنند. کسانی مثل دکتر بن کارسون که فلسفه سیاسی تاریخ را میفهمند. من معتقدم، نژاد پرستی در امریکا تقریباً از بین رفته بود. سفید پوستان با رأی خود به اوباما این را نشان دادند. اما او مدام به این مسأله پرداخت و آنقدر از آن گفت که در نهایت امریکا را به 100 سال پیش برگرداند. الان هم من امیدی به اینکه این انتخابات سالم برگزار شود، ندارم.
امریکاییها منتظر ناجی هستند
نورا: به نظر من، هرکس رئیس جمهوری امریکا میشود، باید توانایی ایجاد تعادل بین نیروهای مختلف داخل کشورش را داشته باشد و بتواند با ایجاد اشتغال و فرصت برابر میان طبقه ضعیف و اقلیت، رضایت همه آحاد جامعه و بویژه این قشر را فراهم آورد. در فضای بینالمللی و سیاست خارجی هم دوست دارم امریکا بتواند چهره مخدوش شده خود را ترمیم کند و در برابر کشتار جمعی در کشورهایی که دیکتاتورها و گروههای تروریستی افراط گرا (مانند القاعده و...) حکومت دارند، مقابله کند. به نظر من هیلاری کلینتون میتواند گزینه خوبی در این خصوص باشد. او از تجربه و دیپلماسی بهرهمند است و میتواند در تجربههای خود در این زمینه استفاده کند. در حالی که ترامپ صفاتی منفی مثل پستی، دروغ، نداشتن شایستگی و جهل دارد. او با کسانی که عقایدی مخالفش دارند، به بدی رفتار میکند.
فکر میکنم، کسانی که از او حمایت میکنند، در واقع بیش از آنکه خود او را قبول داشته و به او ایمان داشته باشند، از بازیهای سیاسی معمول کاخ سفید خسته شدهاند. در میان کاندیداهای غیرسیاسی حزب جمهوریخواه در این دوره از انتخابات ریاست جمهوری امریکا، ترامپ پرگوتر از همه بود و همین باعث شد، به اقبال بیشتری بین عموم مردم دست یابد. حامیان او میخواهند یک شخص از «بیرون» بیاید و مطابق میل آنها در واشنگتن «کارها را روبه راه کند.» همچنین بسیاری از امریکاییها از ورود مهاجران به صورت قانونی یا غیرقانونی به امریکا میترسند. آنها احساس خطر میکنند که مبادا با ورود مهاجران شیوه زندگی «امریکایی» آنها به خطر بیفتد و فرهنگ و سنت هایشان تحت تأثیر قرار گیرد. تعداد زیادی از کسانی که به ترامپ رأی خواهند داد فقط مخالف حزب دموکرات و هیلاری هستند. آنها به ترامپ رأی میدهند نه به خاطر اینکه او را دوست دارند تنها به این دلیل که نمیخواهند کلینتون و دموکراتها پیروز شوند.
علاوه بر همه اینها دلیل دیگری هم وجود دارد و آن اینکه وجود حس پنهان نژادپرستی در بخشی از مردم امریکا باعث شد، به ترامپ روی خوش نشان دهند. شاید این تأثیر صد درصدی نباشد اما مطمئنم تأثیر قابل توجهی بر رشد قابل توجه محبوبیت ترامپ داشته است. به همین دلیل هم هست که اکثریت سیاهپوستان به ترامپ رأی نمیدهند. با توجه به همه این موارد، اعتقاد دارم، کلینتون میتواند فرد پیروز انتخابات امریکا باشد. هرچند که به طور معمول انتخابات در امریکا نوبتی است: یک دوره 8 ساله دموکراتها و دوره 8 ساله دیگر جمهوریخواهان.
طبقه کارگر خشمگین است
فلورین: امریکا به نسبت امن است ولی همچون بسیاری از کشورهای اروپایی در برابر حمله تروریستی از طرف نیروهای داخلی و خارجی ایمن نیست. اما شخصاً معتقد هستم، نه هیلاری کلینتون و نه دونالد ترامپ، نمیتوانند امنیت را تضمین کنند. به نظر میرسد هیلاری با آن وضعیتی که در مورد ایمیلهایش پیش آمد، نسبت به محفوظ نگه داشتن اسرار امریکا بیمبالات است و بیشتر میخواهد یک امپراتوری برای خود درست کند. او هنگامی که بهعنوان وزیر خارجه امریکا انجام وظیفه میکرد، کار برجستهای انجام نداد. در دوره وزارت او بود که آتش جنگ در خاورمیانه لهیب کشید، تقاضای مهاجرت روندی صعودی گرفت، القاعده قدرت یافت، روسیه به اوکراین حمله کرد و.... در حال حاضر نیز حفظ امنیت مردمی، یکی از کارهای هر دولتی است که رأس کار قرار گیرد.
هیلاری شاید گزینه خوبی نباشد اما در این خصوص میتواند بهتر از او عمل کند. هرچند که امروز شاهد رویکرد عمومی قابل توجهی به ترامپ هستیم که آن هم علت دارد. در طبقه کارگر احساسهایی مثل خشم، بیمیلی و بدبینی وجود دارد و این احساسات به این دلیل است که روشنفکران محافظه کار و آزادیخواه تصویر خود از آینده را بدون در نظر گرفتن این طبقه کارگر ارائه میدهند. از سال 1945 تا 1995 روشنفکران این دو گروه چنین تصویری را از آینده ارائه دادند. به این صورت که آینده به صورت جهانی منسجم و چند ملیتی خواهد بود.
طبقه کارگر با تحصیلات پایینتر تصویری که از آینده داشتند متفاوت بود. تصویر آنها بسته تر، تجمعی تر، محافظه کارانهتر و طبقهبندی شدهتر بود. درد آنها قابل مشاهده نبود؛ فشارهای اقتصادی، سقوطهای اجتماعی، نژاد پرستیهای ملیتی و فقدان جایگاه اجتماعی و ارزشمندی. زمانی که مردم فکر میکنند دنیای آنها در حال نابود شدن است، دروغهایی که به آنها قول ثبات و دوبارهسازی این دنیای نابود شده را میدهند باور میکنند. دروغهایی که مقصر اصلی این ویرانی را مهاجران و ملیتهای دیگر میداند و الان مشابه آنها را از زبان ترامپ بسیار میشنویم. با این حال این را هم باید پذیرفت که ترامپ در بین همین قشر مهاجر و رنگین پوست طرفدارانی دارد. شاید به این علت که همه ما خصیصه نژاد پرستی را درون خود به صورت نهفته داریم و دوست داریم خودمان را از نظر نژاد، فرهنگ و سنتها بهتر از دیگران ببینیم. با این حال فکر میکنم هیلاری کلینتون فرد پیروز انتخابات باشد و خودم به او رأی میدهم.