دوگانه «فوتبال زیبا/ نتیجهگرا» پرسشی نخنماشده است و این روزها همه –لااقل بیشتر مدیران و مربیان- نتیجه را به بازی زیبا ترجیح میدهند. اما...
گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو - فردین آریش؛ دربی، یک بازی معمولی هست و نیست. هست چون مثل همه بازیها فقط سه امتیاز دارد و نیست چون حامل تاریخ اجتماعی، سیاسی آدمهایی هست که فوتبال برایشان چیزی بیشتر از یک بازی است. هواداران واقعی به فوتبال عشق میورزند و با آن زندگی میکنند. روی سکوهای سرد و یخزده، کنج خانهها، خیره به چرخش توپ کوچکی بین چند ساق پا. حالا و پس از این همه سال، دربیهای زیادی بین سرخابیها برگزار شده است. گاهی پرسپولیس برده، گاهی استقلال. اما این وسط تنها چند بازی فراموشنشدنی هستند و ماندگار. گویی حکشدهاند در حافظه جمعی هواداران و چون میراثی گرانبها نسل به نسل به کوچکترها واگذار شدهاند.
برد شش گله پرسپولیس را بیاد بیاورید، آن هم در روزی که دوربینهای تلویزیون مسابقات کشتی را ضبظ میکردند. خیلی از هوادران دو تیم آن روز حتی به دنیا نیامده بودند. خاطره آن برد عجیب و مخوف اما هنوز گرم و گیرا است. پرسپولیسیها با آن پز میدهند، استقلالیها میکوشند توجیهش کنند. یا برد سه بر دو استقلال قلعهنوعیِ با گل پیروز قربانی. جابجایی شکست با پیروزی در ثانیههای پایانی. مثل هتریک ایمون زاید و آن 10 دقیقه معجزهگون و برد پرسپولیس 10 نفره. فوتبال یعنی همین لحظات تراژیک و باورنکردنی. رها شدن در هیجانی مدام و پر نوسان. غرق شدن در دلهرهای بیانتها. شوکه شدن و ترسیدنهای ناگهانی، شادیهای بیهنگام. فوتبال زنده و پرمخاطب است اگر هنوز قابل پیشبینی نباشد و بتواند تماشاگران را مبهوت خودش کند.
وقتی رئال مادرید پرستاره به سختی و با خوششانسی توانست یکی از تیمهای قعرنشین لالیگا را در برنابئو شکست دهد، زیدان در کنفرانس مطبوعاتی پس از بازی گفت: «بعدها از این بازی تنها «نتیجهاش» را به خاطر میآورم.» و این همه چیزی است که از دربی 84 عاید آبیهای پایتخت شده است. این درست که استقلال بازی را برد و چند تا رکورد را هم شکست اما سهم منصوریان و استقلالیها از این دربی تنها «نتیجه» بازی بود و چند تا عدد و رقم دیگر. آنها برنده شدند چون سه بزرگتر از دو است! به همین زمختی و بیمزگی! شاید برای اینکه اعداد به خودی خود هیچ ارزشی ندارند. میتوانند هر اندازه خشک و بیروح باشند. فوری فراموش شوند و از خاطر بروند.
استقلال 10 دقیقه فوتبال بازی کرد و بازی را برد. همین و بس. بقیه بازی، هجوم یکطرفه پرسپولیس بود و دفاع –به قول فردوسیپور- «منطقی، اتوبوسی» استقلال. این بازی در خاطر پرسپولیسیها خواهد ماند. آنها، وقتی سالها بعد، به این بازی نگاه کنند یاد تیمی میافتند که میل به پیروزی داشت و یکسره به حریفش میتاخت.
دوگانه «فوتبال زیبا/ نتیجهگرا» پرسشی نخنماشده است و این روزها همه –لااقل بیشتر مدیران و مربیان- نتیجه را به بازی زیبا ترجیح میدهند. اما فوتبالیهای اصیل و ماجراجو، خوب میدانند که ذات فوتبال چیزی فراتر از مشتی عدد و رقم لعنتی است. آنها لحظات هیجانانگیز را ترجیح میدهند. و این شیوه پرسپولیس برانکو هم هست. همان تیمی که برای هوادرانش فوتبال بازی میکند. برانکو روزهای تلخ فصل قبل را یادش هست. بازیهایی را که بیامان حمله میکرد و گل میزد و شکست میخورد. تیم خوب برانکو قعرنشین شد و هواداران یکبار برای همیشه تکلیفشان را با پروفسور مشخص کردند؛ زنده باد فوتبال زیبا! جام از دست رفت اما همه هواداران ایستاده تیم لایقشان را تشویق کردند؛ دقیقا مثل دربی 84. شکست برابر رقیب سنتی. استقلال نتیجه را برد اما این پرسپولیس بود که جنگید و فوتبال بازی کرد و به هوادارانش احترام گذاشت. حالا پرسپولیسیها خوب میدانند این بازی تنها یک اتفاق بود؛ رویه دیگر فوتبال، این موجود ناشناخته، که گاهی ناخواسته اینطور بیرحم میشود و سنگی.
میگویند وقتی تیم آبردین در مسابقه فینالی شکست خورد، فرگوسن جوان سر تمرین به بازیکنانش گفت «این آخرین فینالی بود که شکست خوردیم» و همین هم شد. فرگوسن پس از آن هرگز با آبردین در فینالی شکست نخورد، حتی در فینال جام در جام و برابر رئال مادرید. این سرنوشت همه تیمهای موفق است. ایمان به راهی که در آن قدم گذاشتهای. پرسپولیس و هواداران پیه این شکست را به تن مالیدهاند و فوتبال زیبا را به پیروز شدن به هرقیمت ترجیح داده اند. آینده از آن این پرسپولیس است. فوتبال همیشه هم انقدر بیرحم نیست.
جام جهانی 2010 را اسپانیا قهرمان شد. با اینکه آنها بازی اول را برابر سوئیس شکست خوردند. در یک بازی یکطرفه و نابرابر، در کمال بدشانسی و ناباوری. ژاوی کاپیتان اسپانیا درباره آن روز میگوید: «آن شب نمیتوانستم بخوابم، تکرار کل بازی را در اتاقم در هتل دیدم. صبح فردایش به اتاق دل بوسکه رفتم. او به من نگاه کرد و گفت ژاوی! من بارها و بارها بازی را دیدم و فکر نمیکنم لازم باشد چیزی را تغییر دهیم. من خیلی خوشحال شدم و گفتم: رئیس! شکست ما در این بازی باورنکردنی بود. آنها فقط شانس آوردند». این چیزی است که برانکو هم شاید به کاپیتان و صخره تیمش گفته باشد، به سیدجلال و بقیه بازیکنان: آنها فقط شانس آوردند...
متاسفم برای چنین نویسنده ای که برد به آن با ارزشی رادر برابر تیم وبازیکنان پر مدعا پرسپولیس این چنین بی ارزش می کند افرادی مثل این نویسنده نباید در این سایت جایی داشته باشند چون ارزش سایت شما بدلیل بی طرفی باید باشد وارزش کار جوانان بی ادعای استقلال را اینقدر به راحتی به چالش نکشد دوباره مگویم متاسفم برای چنین نویسنده کاملا پرسپولیسی
ارسال نظرات
خبرگزاری دانشجو نظراتی را که حاوی توهین است منتشر نمی کند.
لطفا از نوشتن نظرات خود به صورت حروف لاتین (فینگیلیش) خودداری نمايید.
توصیه می شود به جای ارسال نظرات مشابه با نظرات منتشر شده، از مثبت یا منفی استفاده فرمایید.
با توجه به آن که امکان موافقت یا مخالفت با محتوای نظرات وجود دارد، معمولا نظراتی که محتوای مشابهی دارند، انتشار نمی یابد.
ما تمام بازی رو سوار بودینحتی موقعی که اونا گل میزدن
یه اتفاق بود گل نشدن اون همه موقعیت ما
و گل شدن همه موقعیتای اونا