«دن شاپیرو» سفیر سابق آمریکا در سرزمینهای اشغالی در یک یادداشت نوشت: «سعد الحریری بدون حمایت سعودی نمیتوانست به چپ یا راست حرکت کند و نمیتواند دستورات آنها را رد کند».
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری دانشجو، سفیر سابق آمریکا در سرزمینهای اشغالی ضمن هشدار به تلآویو درباره اقدام نسنجیده علیه حزبالله لبنان، توصیفاتی درباره سعد الحریری نخستوزیر مستعفی این کشور ارائه کرده است.
خلاصهای از یادداشت «دن شاپیرو» در روزنامه «هاآرتص» را بخوانید:
«سعد الحریری که روز شنبه از نخستوزیری لبنان استعفا داد، در تلاش برای حضور در این سمت با وضعیتی که در آن پیروزی وجود نداشت، مواجه بود. کنارهگیری او نمایش تازهترین تنشها بین عربستان سعودی و ایران در منطقه است؛ تنشهایی که پیامدهای مهمی برای اسرائیل هم دارد.
الحریری آدم خوبی است، اما رهبر سیاسی نیست. نقش او در رهبری بلوک سنی لبنان به خاطر ترور رفیق الحریری پدر نخستوزیرش در سال ۲۰۰۵ به او داده شد.
عربستان سعودی برای مدتهای طولانی در جریان جنگ داخلی و در سیستم سیاسی چند فرقهای لبنان از سنیها حمایت کرده بود، اما آنها همچنین پایگاه حمایت مالی از امپراتوری تجاری الحریری بودند. الحریری بدون حمایت سعودی نمیتوانست به چپ یا راست حرکت کند و نمیتوانست دستورات آنها برای بازگشت به لبنان به عنوان نخستوزیر را رد کند.
الحریری در دور اول نخستوزیری (۲۰۰۹ تا ۲۰۱۱) با سردردهای پایان ناپذیر مواجه بود: وزرای وابسته به حزبالله در کابینهای که هر آن میتوانستند آن را ساقط کنند، کار ناتمام دادگاه ویژه تحقیق درباره قاتل پدرش و قلدرمآبی بشار اسد سوریه متحد حزبالله.
سعد الحریری با حمایت عربستان سعودی و آمریکا برای مدتی توانست در برابر این فشارها بایستد، اما حمایت سعودی در سال ۲۰۱۰ سست شد و در آن زمان شاهزاده عبدالعزیز پسر ملک عبدالله پادشاه وقت به دنبال آشتی با (بشار) اسد برآمد. وقتی که الحریری همراه شدن با این موضوع را نپذیرفت، حزبالله وزرایش را از دولت بیرون کشید و به طریق تحقیرآمیزی کابینه را ساقط کرد در حالی که الحریری در ژانویه ۲۰۱۱ در واشنگتن داشت با باراک اوباما دیدار میکرد.
چرا الحریری در شرایط بغرنجتر و سختتری در قیاس با دور اول نخستوزیریاش، (به این مقام) برگشت؟ یک بار دیگر دلیل آن بود که سعودیها به او پیشنهادی دادند که او نتوانست رد کند.
ملک سلمان بن عبدالعزیز و محمد بن سلمان ولیعهد او برای مقابله با ایران از یمن گرفته تا سوریه و لبنان، به نظر مصمم میرسند. با بازگرداندن فرد مورد نظرشان به بیروت، آنها حداقل در این صحنه (صحنه لبنان) بازیگری داشتند.
الحریری واقعا با یک ماموریت غیرممکن مواجه بود. تسلط و غلبه حزبالله بر عرصه سیاست لبنان بیشتر شده است. علی رغم تداوم حمایت آمریکا از نیروهای ارتش لبنان، این موضوع روشن و واضح شده است که حزبالله میتواند نیروهای نظامی لبنانی را مرعوب کند، در آنها نفوذ کند و اگر از آن خواسته شود بر این نیروها غالب شود.
سوال بزرگتر این است که آیا استعفای او نشانهای مبنی بر این است که سعودیها یک بار دیگر از حمایت از او دست کشیدند؟ در نگاه اول و اجمالی به این موضوع، باید گفت که چنین چیزی (دست کشیدن از حمایت از سعد الحریری) با تمایل کلی ملک سلمان و محمد بن سلمان برای مقابله با نیروهای نیابتی ایران جور در نمیآید.
محتمل به نظر میآید که سعودیها در تلاش برای ایجاد زمینه و متنی برای ابزارهای متفاوتی جهت مقابله با ایران در لبنان هستند.
رهبری سعودی با توجه به اینکه قطعا (بشار) اسد از چالش شورشیان مورد حمایت سعودی نجات یافته، شاید امیدش را به مقابلهاش با ایران از سوریه به لبنان منتقل کند.
با کنار کشیدن الحریری از منصبش، آنها (سعودیها) شاید از این موضوع اطمینان حاصل کنند که حزبالله مقصر و مسئول وضعیت جاری شامل موضوع آوارگان سوری، بحران زباله و همچنین حضور عناصر القاعده و داعش (در لبنان) شناخته شود.
سعودیها شاید اینطور معتقد باشند که چنین وضعی حزبالله را به سمت تلاش برای تشدید تقابل با اسرائیل بکشاند تا از این عامل به عنوان ابزار ایجاد اتحاد در لبنان استفاده کند. همانطور که بازداشت شاهزادههای سعودی در سرکوب احتمالی فساد نشان داده، ملک سلمان و محمد بن سلمان برای ترسیم و ایجاد نظم مطلوبشان، صبر کمی دارند.
رهبران اسرائیلی از سال ۲۰۰۶ در حال آماده شدن برای جنگ با حزبالله بودهاند. افزایش ابراز وجود ایران در منطقه، این را به وضوح نشان میدهد که بیشتر از جنگ قبلی (جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه لبنان)، جنگ آتی جنگ برای کاستن از تهدید ایران در مرزهای اسرائیل خواهد بود.
اسرائیل و عربستان سعودی کاملا در این منازعه منطقهای، در یک صف قرار دارند و سعودیها از افزایش ابراز وجود اسرائیل در حمله به تهدیدات ایران در سوریه تحت تاثیر قرار میگیرند.
اسرائیل باید تصمیم خودش را درباره اینکه چه زمانی برای این جنگ (جنگ با حزبالله) مناسب است، بگیرد. وقتی زمانش فرابرسد، متحدان اسرائیل که در راس آنها آمریکا قرار دارد، باید حمایت کاملی از آن بکنند.
رهبران اسرائیلی باید مراقب باشند که با مانورهای متحدانشان که ساکن ریاض هستند، خودشان را دوباره در یک مقابله نسنجیده و زودرس قرار ندهند».