بدون شک توسعه اشتغال در کشوری که اصلیترین مسئلهاش بیکاری، به ویژه جوانان تحصیلکرده است؛ امری است ضروری و مهم! زیرا اشتغال صرفا یک مسئله اقتصادی نبوده و مهمترین عامل ثبات و یا بیثباتی اجتماعی نیز میباشد.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه آفتاب یزد که سردبیر پیشین آن فراری و در آمریکا پناهنده شده در گزارشی نوشت: ««چرخ اقتصاد میچرخد، اما به همت آمارسازان!»، ... «گرانیها نقد، اشتغال نسیه؛ نسخه دولت برای اقتصاد کشور» ... مشتی نمونه خروار از تیتر یکهای روزنامه کیهان با همان فونت بسیار درشت قشنگ! همه این موارد و بیش از اینها در همین یک ماه اخیر چاپ شده. گزارشهایی که حتی برای زمان انتخابات هم بیش از اندازه رادیکال است چه رسد به زمانی که تنها چند ماه از انتخابات میگذرد و دولت در حال پیشبرد اهداف خود است تا برخی عقبماندگیها در چهار سال اول خود را جبران کند... بیانصافی است اگر بگوییم روحانی در کاهش مشکلات معیشتی موفق نبوده است... کیهان و تفکر کیهانی موجب تضعیف فضای کسب و کار، انباشت سرمایه و جذب سرمایهگذار میشوند... نگاه تفکر کیهانی به اقتصاد و دخالتهای آنان موجب پدیدهای به نام اعتصاب سرمایه در کشور شده است. شرایطی که سرمایهگذاران بخش خصوصی تمایلی به حضور در بازار ایران ندارند و ترجیح میدهند خارج از ایران سرمایهگذاری کنند». این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «ارزیابی آنچه در سالها و ماههای اخیر رخ داده نشان میدهد تفکر کیهانی نمیتواند فرار به جلو را برگزیند و با ژست مدافع معیشت مردم خود را از هر مسئولیت مبرا کند. بدون تردید نمیتوان روی نیاز معیشتی مردم موجسواری کرد تا به اهداف سیاسی دست یافت. دولت روحانی در راه بهبود اقتصاد راه پر پیچ و خمی را در پیش دارد؛ راهی که شاید لازم باشد حسن روحانی از موانع آن بیشتر سخن بگوید تا مانع از این شود که برخی که باید پاسخگو باشند نقش مدعی را بازی کنند و مشکلات را به دیگران حواله دهند». همچنین یکی از روزنامههای دست چندم مدعی اصلاحات نیز در عکس صفحه اول شماره دیروز با قراردادن تیترهای روزنامه کیهان در نقد عملکرد اقتصادی دولت، مدعی شد که کیهان به ایجاد نارضایتی در مردم به وسیله معیشت دامن زده است. در این خصوص ذکر ۲ نکته ضروری است. اول اینکه روزنامه «نیویورکتایمز» -فروردین ۹۶- در گزارشی با اشاره به تداوم هراس شرکتهای بینالمللی از معامله با ایران به دلیل تحریمهای پابرجا مانده آمریکا نوشته بود: «حتی مشتاقترین سرمایهگذاران خارجی در ایران آهسته گام برمیدارند». «آسوشیتدپرس» نیز در ماههای گذشته در گزارشی نوشته بود: «شرکتها و بانکهای بینالمللی از وزارت خزانهداری آمریکا خواستهاند با صدور یک دستورالعمل مکتوب به تشریح قواعد و قوانین تعامل با ایران بپردازد ولیکن دولت آمریکا به عمد از صدور هرگونه سند مکتوب در این باره امتناع کرده است بنابراین شرکتهایی که قصد ورود به ایران را دارند فعلاً در این باره دست نگه داشتهاند». فصل مشترک تحلیلهای رسانههای خارجی موید این موضوع است که شرکتهای خارجی مشتاق معامله با ایران باثبات و قدرتمند هستند و مسئله آنها در شرایط فعلی مواجهه با تهدیدهای علنی آمریکا- برخلاف تعهد صریح در برجام- است، منتها جماعت بزککار شیطان بزرگ حاضر نیستند نازکتر از گل به آمریکا بگویند و ترجیح میدهند مطابق میل آمریکا توپ را در زمین داخلی بیندازند. دوم اینکه برخی دولتمردان و روزنامههای زنجیرهای با انداختن تمامی کمکاریها و تقصیرها به گردن دولت پیش از خود، ایجاد دشمن فرضی و خیالی در آینده و درگیری مستمر با آن، انفعال در برابر گستاخیهای آمریکا و بهکارگیری سیاست تنشزدایی به جای تهدیدزدایی و بیان وعده و وعید و انکار وعدهها در زنگ حساب، موجب شدهاند تا مطالبات مردم و علیالخصوص مطالبات اقتصادی بر زمین بماند. اکنون قریب به ۵ سال از آغاز به کار دولت روحانی میگذرد، اما با اینحال روزنامههای مدعی اصلاحات همچنان تمامی نواقص و کمکاریها را به منتقدین نسبت میدهند. بهتر نیست بهجای آسمان و ریسمان بافتن، بهطور مستند پاسخ دهند محتوای کدامیک از تیترهای کیهان اشتباه است؟! یادآور میشود روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد، یکی از نشریات زد و بندچی و حقالعملکار در میان مطبوعات زرد محسوب میشود. برخی افراطیون و محافل آلوده از این روزنامه برای تسویهحسابهای اقتصادی و اداری استفاده میکنند.
جریانشناسی سیاسی روزنامه زنجیرهای با یک مصداق! روزنامه اعتماد در صفحه نخست شماره دیروز خود در یادداشتی با بهانه اعتراضهای اخیر به وانمودسازی از حقایق پرداخته است. در این یادداشت آمده است: «اصولگرایان جوانتر که پرچم انتقاد از اصولگرایان سنتی را برداشتهاند، یک ویژگی مهم دارند؛ بیپروا و بسیار ریسکپذیر هستند. نقطه اوج این بیپروایی در شخص احمدینژاد است ولی سایر آنان نیز به درجاتی ریسکپذیر و بیپروا هستند و این برخلاف اصولگرایان سنتی است که به معنای دقیق کلمه محافظهکار نیز هستند. ویژگی دیگر اصولگرایان جدید و جوان حریص بودن آنان به قدرت است. علت نیز روشن است، آنان در دامن قدرت چشم به جهان سیاست باز کردند و زندگی در بیرون از قدرت را برنمیتابند. این دو ویژگی نه فقط برای خودشان، بلکه برای جامعه نیز کشنده و ویرانگر است. بهترین مصداق این ادعا رفتارهای احمدینژاد است و اکنون نیز در جریان حمایت صریح و آشکار آنان از اعتراضات تودهای در شهرهای گوناگون کشور است. حتی اگر مدعی نشویم که خودشان بهطورمستقیم در پشت این وقایع هستند، خوشحالی آنان از این اعتراضات قابل کتمان نیست.» مصادیق در یادداشت مذکور که به زعم خود به اصولگرایان جوان پرداخته است جالب توجه است. این یادداشت به گمان خود صفاتی را برای اصولگرایان جوان نام برده که تنها مصداق آن را در احمدینژاد دیده است! یعنی هر ویژگی را که نام میبرد مصداق آن را تنها احمدینژاد عنوان میکند و با این وجود آن را به تمام اصولگرایان جوان تعمیم میدهد! اما نکته قابل توجه که روزنامههای زنجیرهای و نویسنده یادداشت مذکور به عمد از آن چشمپوشی میکنند و به این واسطه حقیقت را آن چنانکه هست نمیگویند این است که رئیس دولتهای نهم و دهم از سالهای آخر ریاست جمهوری خود به تدریج با اصولگرایان زاویه گرفت و فاصله پیدا کرد تا آنجا که اکنون حلقه انحرافی بزرگترین دشمن خود را اصولگرایان مینامند و چنانکه در نامه مشایی به خاتمی آمده بود این حلقه امروز به سردمداران طیف موسوم به اصلاحطلب بیشتر احساس نزدیکی و قرابت میکند و از اصولگرایان به شدت عصبانی هستند. کسان بسیاری داشتیم که در طول زمان شاهد تغییر رویکرد آنها از خاستگاه سیاسیشان بودهایم. این اتفاق در مورد کسانی مانند مرحوم هاشمی نیز افتاد. حال با چه میزانی این روزنامهها سعی دارند تا همچنان احمدینژاد را اصولگرا بنامند؟!
کاهش اعتماد عمومی به سیستم بانکی روزنامه شرق در یادداشتی به اعتراضات اخیر مردمی به گرانیها و مشکلات اقتصادی پرداخته و رویکرد دولت به این اعتراضات را یک بازی خواند که راه به جایی نمیبرد. در بخشی از این یادداشت آمده است: «به نظر میآید برخی نارضایتیها در ایران نیز از همان جنس کاهش اعتماد عمومی به سیستم بانکی و مالی کشور بر اثر نپرداختن بدهیها باشد. دو سال است چند میلیون نفر که سرمایههای خود را در مؤسسات مالی به امانت گذاشتهاند، خواستار دریافت وجوهشان هستند. برخی از آنان هر روز و در هر مقطعی تظاهرات میکنند و وجوه خود را طلب میکنند. از طرف دولت و بانک مرکزی هم سخنانی گفته میشود که گویی اشتباهی بوده که این چند میلیون نفر انجام دادهاند و حالا هم باید تقاص اشتباه خود را پس بدهند.» در ادامه این یادداشت تصریح شده است: «سپردهگذاران با اطلاعرسانی به همگان نشان دادهاند که طبق مقررات بانکی روز عمل کردهاند و گناهی بر آنان نیست و بانک مرکزی نیز سعی بر فرار از این مسئولیت دارد. این بازی مرغ و تخممرغ راه به جایی نمیبرد، جز اینکه نارضایتی عمومی را بالا میبرد. این تعداد عظیم سپردهگذاران با خانوادههایشان درصد مهمی از جمعیت ایران را تشکیل میدهند و نمیتوان از شرایط آنان چشمپوشی کرد.» گفتنی است دولت یازدهم و دوازدهم بدون آنکه مسئولیت خود در قبال مشکلات اقتصادی موجود کشور را بپذیرند همواره مشکلات را به گردن مسئولین سابق و منتقدان میاندازند، این بازی در شرایط حال حامیان دولت را نیز شاکی کرده است.
سیاستگذاری اقتصادی دولت گره اشتغال را کورتر میکند روزنامه بهار در مطلبی با عنوان «اشتغال؛ گره کور» ضمن انتقاد از عدم برنامهای مشخص از سوی دولت برای حل مشکل اشتغال در کشور نوشت: «بدون شک توسعه اشتغال در کشوری که اصلیترین مسئلهاش بیکاری، به ویژه جوانان تحصیلکرده است؛ امری است ضروری و مهم! زیرا اشتغال صرفا یک مسئله اقتصادی نبوده و مهمترین عامل ثبات و یا بیثباتی اجتماعی نیز میباشد که بهبود آن سایر بخشهای جامعه را نیز تحت تاثیر قرار میدهد. اما بررسی کلی لایحه بودجه ۱۳۹۷ نشان میدهد که رویکرد جدی و عملی برای ایجاد اشتغال در آن به چشم نمیخورد». این روزنامه در ادامه با اشاره به سیاستگذاریهای دولت در لایجه بودجه ۹۷ درباره تولیدکنندگان نوشت: «ما به جای حمایت از تولیدکنندگان و کارآفرینان آنها را با هزینههای مالیاتی ورشکست میکنیم. به جای معافیت چندین ساله کارآفرینان جوان؛ نه تنها از آنها مالیات گرفته میشود، بلکه انرژی (برق، گاز، و آب) به بهای سنگین تجاری به آنها فروخته میشود و در عمل کسب و کارهای کوچک به علت عوارضهای مختلف شهرداری، هزینههای استعلامات و... افتتاح نشده ورشکست میشوند.» بهار در ادامه خطاب به تیم اقتصادی دولت نوشت: «امروز کارآفرینان از شما تسهیلات مالی نمیخواهند. چون تسهیلات مالی با بهرهای داده خواهد شد که عملا بانکها مالک سرمایه آنها خواهند شد. الان بسیاری کارخانه نیمهتمام و یا ورشکسته در کشور داریم که به تملک بانکها در آمده و منابع ملی بلااستفاده ماندهاند. کارآفرینان تسهیل قوانین و مقررات و مساعدتهای تعرفهای و حذف عوارض مختلف و تسهیلات بیمهای و مالیاتی را از شما میخواهند».
بیکاری و پائین بودن سطح معیشت مردم؛ دو مشکل امروز اقتصاد کشور روزنامه زنجیرهای شرق در یادداشتی به مشکلات امروز اقتصادی کشور پرداخت و بیکاری و پائین بودن سطح معیشت مردم را دو مشکل امروز اقتصادی کشور خواند. در بخشی از این گزارش آمده است: «امروز دو مشکل و چالش در اقتصاد کشور بیش از هر چیز دارای اهمیت و مورد توجه است. یکی بالابودن نرخ بیکاری و دیگری پایینبودن قدرت خرید و سطح رفاه و معیشت در دهکهای پایین جمعیت بهویژه دو دهک اول است. هرچند هر دو این مشکلات متأثر از شرایط عمومی اقتصاد و رکود و تحریم و بعضی از سیاستهای غلط سالهای گذشته است؛ اما به دلیل گستردگی و وسعت مشکل نیازمند اقدامات جامع، همهجانبه و فراگیر است و لازم است همه عوامل دستاندرکار و مؤثر همکاری و در راستای رفع مشکل تشریک مساعی کنند». با گسترش اعتراضات مردمی به فقر و بیکاری ناشی از عملکرد دولت، روزنامههای زنجیرهای در شمارههای دیروز خود این اعتراضات را به منتقدین از جمله روزنامه کیهان نسبت دادند بیآنکه اصل مشکلات را منکر شوند! روزنامههای زنجیرهای که خود به مشکلات فراوان اقتصادی اذعان دارند و همه روزه بخشی از این مشکلات را به ناچار روایت میکنند به این سؤال پاسخ نمیدهند که اگر کیهان و دیگر روزنامهها و رسانههای منتقد و همچنین خود آنان این مشکلات را بازگو نکنند مشکلات از بین خواهند رفت؟!
اصلاحطلبان مخالف تعیین تکلیف گرانی در کف خیابان روزنامه مردمسالاری در گزارشی با عنوان «مخالفت اصلاحطلبان با تعیین تکلیف گرانی در کف خیابان» نوشت: «گرانی برخی از اقلام بهانهای شد برای تجمعات خیابانی، اما همه صاحبنظران و کارشناسان بر این باورند که هرگز نمیتوان در کف خیابان مشکلات اقتصادی را حل کرد. عمده دلسوزان کشور بر این باورند که جناحها باید دست در دست یکدیگر داده و با تدابیر لازم، کارشناسی دقیق مشکلاتی همچون فقر، بیکاری، تورم و رکود اقتصادی را حل کرد.» در ادامه این گزارش آمده است: «سیدمصطفی میرسلیم عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام و کاندیدای دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری با هشتک «انتقاد مردم» هشدارهایی به دولت داده و نوشته است: شنیدن حرف و انتقاد مردم و توجه به اعتراض آنها باید در مردمسالاری رعایت شود، اما دولت نباید اجازه دهد عدهای توطئهگر و عوام فریب، با بهانه قراردادن قیمت تخم مرغ و گوشت و تحریک مردم، هزینههای فتنهای دیگر را که به مراتب خسارتبارتر از گرانی است، بر مردم رنجدیدۀ ما تحمیل کنند.»