گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-رضا حیدری؛همه این را میدانیم که وضعیت صندوقهای بازنشستگی خوب نیست. این نشاندهنده برنامه ریزی بسیار ضعیف و شکننده در گذشته و صدالبته سوء مدیریتی که در سنوات گذشته تاکنون وجود داشته است. در کنار این ما شاهد حضور کانونهای بازنشستگی هستیم که توانستهاند بخشی از نیازهای بازنشستگان را پوشش دهند. دراینبین کانون بازنشستگان ارتش یکی از قدیمیترینهاست. هرچند که نمیتوانند کار اقتصادی کنند و گلایههایی دراینباره دارند اما توانستهاند با عضوگیری از نیروهای ارتشی و پولی کمی که از حقوقشان کسر میشود امکانات رفاهی مناسبی برای آنها در شهرهای مختلف ایجاد نمایند. از ساخت یک هتل چهار ستاره در مشهد که برای استفاده بازنشستگان ارتشی است ساخت مغازهها و مراکز تفریحی دیگر. به نظر میرسد که صندوقهای بازنشستگی کشور میتوانند از کانونهای بازنشستگی که حالت ngo دارند الگو بگیرند و تا حدودی وضعیت خود را بهبود ببخشند. درواقع مردم همیشه ایده بهتری برای اداره جامعه دارند تا مخصوصاً اگر نظم ارتشی همپشت آن باشد.برای همین به دسراغ سرتیپ حیدری رییس کانون بازنشستگان آجا رفته ایم.
کانون بازنشستگان ارتش بهعنوان اولین ngo هایی است که تاریخ زیادی دارد و هنوز هم سرپاست. بفرمایید که این کانون کی و توسط چه کسانی شکلگرفته است؟
تعدادی از افسران ارتش در سال 1331 بین خودشان قراری میگذارند که بهصورت ماهیانه همدیگر را در پارکی یا قهوهخانهای ببینند. کمکم بر تعداد این افراد اضافه میشود و افسرانی هم از ژاندارمری و شهربانی هم در سال 1332 به آنها ملحق میشوند و هسته اولیه کانون در آن زمان شکل میگیرد.
قبل از انقلاب این کانون فراز و نشیبهای زیادی داشته است، درنهایت در محلی در خیابان شهید سخایی فعلی ، مرکزیت کانون را شکل میدهند و دفاتر آن در کرمانشاه، مشهد و خرمآباد هم تأسیس میشود. این جریان ادامه می یابد تا اینکه به انقلاب اسلامی میرسیم و به دلیل مسائل انقلاب آن طبعاً این کانون تعطیل میشود. در زمان شهید چمران که وزیر دفاع بود برای احیای کانون اقدام میکنند و یک سرهنگ ارتشی که در وزارت دفاع کار میکرده است را میآورند و بهعنوان رئیس کانون قرار میدهند، با توجه به شرایط آن زمان این فرد بیشتر از 40، 50 روز دوام نمیآورد و کانون مجدداً به تعطیلی کشیده میشود.
این ماجرا میگذرد تا سال 1366 که مجدداً مقام معظم رهبری بهعنوان رئیسجمهور وقت یک افسر بازنشسته نیروی هوایی به نام «ایمانی» را اعاده به خدمت میکنند و به ایشان درجه سرتیپ دومی اعطا میدهند و ایشان بهعنوان رئیس کانون معرفی میشوند. پس اولین رئیس کانون پس از انقلاب که چندین سال این مسئولیت را داشت سرتیپ دوم ایمانی هستند.
مقام معظم رهبری (رئیس جمهور وقت) هم از ایشان میخواهند که اساسنامه کانون را تهیه نمایند، وی ساسنامهای را تدوین و از طریق گروه کار نظامی ریاست جمهوری در سال 1367 به تصویب رئیسجمهور و رئیس شورای عالی دفاع که مقام معظم رهبری هستند میرسد.
آن اساسنامه ویژگی خاص خودش را داشت، در ماده 1 آن نوشتهشده بود که کانون بازنشستگان نیروهای مسلح (ارتش، وزارت دفاع، شهربانی، ژاندارمری) تابعین قانون ارتش من بهاینعلت به این نکته تأکید میکنم چون شهربانی و ژاندارمری در آن زمان تابع قانون ارتش بودند، وزارت دفاع هم به همین شکل بود. بند دوم این اساسنامه هم قیدشده بود که رئیس کانون از یکی از امرای ارتش با یک خصوصیتی بهحکم مقام معظم فرمانده کل نیروهای مسلح که آن زمان حضرت امام (رضوانالله) بودند، منصوب میشود. بعد هم که کانون شروع به کارکرد. چون کانون را در ابتدا یک ngo میبینند برای آن بودجه دولتی در نظر نمیگیرند، به همین جهت در گردش کاری که به سبک ما نظامیها صورت میگیرد مصوبهای تصویب میشود که 2 در هزار حقوق بازنشستگان را که عضو کانون میشوند برای اداره مجموعه کسر بشود؛ که البته پول بسیار ناچیزی میشود.
چه زمانی کانونهای نیروی انتظامی و وزارت دفاع از ارتش جدا شدند؟
سال 1376 رئیس کانون تغییر میکنند و فردی دیگری جای ایشان را میگیرند و باهمان اساسنامه سابق کار را ادامه میدهند تا اینکه بنده در سال 1385 بهعنوان خدمتگزار این مجموعه منصوب شدم تا این سال هم باهمان شیوه سابق کار را ادامه دادیم تا اینکه نیروی انتظامی ، قانون دار شد. درواقع کمیتهها، شهربانی، ژاندارمری باهم ادغام شدند و تعدادی هم از سپاه به آنجا منتقل شدند و نیروی انتظامی را تشکیل دادند. وزارت دفاع هم به این شکل بود.
درواقع سابقاً وزارت دفاع فقط از نیروهای ارتشی متشکل میشد، بعداً وزارت دفاع سپاه همشکل گرفت. این دو وزارت خانه باهم ادغام شدند و وزارت دفاع و تشکیل وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح را دادند. بعدازاین وزارت دفاع خودش دارای قانون جدیدی شد.
در سال 1388 نیروی انتظامی درخواست کرد که میخواهد کانون جداگانهای داشته باشد، از طریق ستاد کل اقدام کردند و گردش کار میکنند خدمت مقام معظم رهبری و معظم اله میفرمایند، اساسنامههای کانونها، یعنی سپاه و ارتش و نیروی انتظامی، مقرراتی شود. ستاد کل به ارتش و سپاه و نیروی انتظامی و حتی وزارت دفاع ابلاغ کرد که اساسنامههای خودشان را ارسال کنند. این در حالی است که غیر از ارتش آنها اساسنامه جداگانهای نداشتند.
ما مکاتبات زیادی داشتیم و گفتیم که نیازی به تغییر اساسنامه ارتش نیست، اما بنا بر شرایط روز نیازمند تغییرات انشایی هست. بیش از 100 صفحه ما در این زمینه نامهنگاری کردیم، اما بههرحال تصمیمی بود که گرفتهشده بود. نهایتاً در سال 1389 اساسنامه نیروی انتظامی تصویب و ابلاغ شد؛ بعد به ما هم ابلاغ کردند که آن مبلغ ناچیزی که از سال 1367 از بازنشستگان کسر و بنا بر اساسنامه باید 45 درصد آن سرمایهگذاری میشد بنا بر درخواست نیروی انتظامی به آنها پس بدهیم. علی ایحال دراینباره هم نامهنگاری کردیم که سهم نفرات را باید به نفرات بدهیم که دراینباره هم ابلاغ شد که سهام را به کانون نیروی انتظامی بدهید تا از آن امانتداری کند. دراینباره هم ما تعامل خوبی با نیروی انتظامی داشتیم و این سهام را قسطبندی کردیم، بخشی از آن را نقدی پرداخت کردیم و مابقی هم در حال پرداخت است و چند سال طول خواهد کشید.
بعد هم نوبت وزارت دفاع شد. اساسنامه آنها هم در سال 1391 تصویب و ابلاغ شد. ستاد کل نیروهای مسلح هم تأکید میکرد که بنا بر تفویض اختیار آقا به ستاد این اساسنامه تصویبشده است. البته ما مقاومت کردیم و شروع به نامهنگاری نمودیم اما از حالت سربازی خود هم خارج نشدیم. بههرحال بهعنوان یک سرباز سایه مقام معظم رهبری بر اساسنامه وزارت دفاع بود. نامهنگاریها ما بهجایی نرسید و به تعبیر نظامیها خاکریز ما شکست! (با خنده)
نکتهای که وجود دارد این است که کانونهای بازنشستگی درست است که وابسته به نیروهای مسلح هستند اما از طرفی ngo هم هستند. ولی در اساسنامه کار اقتصادی از کانونها گرفتهشده است. یک تبصره دارد و اشاره میکند که کانونها تنها میتوانند از فعالیت اقتصادی اعضاء حمایت کنند اما خودشان امکان فعالیت ندارند.
نامهنگاری دراینباره کردهاید که در این اساسنامه نقصان وجود دارد؟
اساسنامه بهصورت سه سال آزمایشی بود سال 1395 سه سال آزمایشی بدهیم، آنجا بلی ما هم نقصان ها را گزارش کرده ایم و هم اصلاحاتی را پیشنهاد داده ایم.
اساسنامه سپاه هم همانند سایر نیروهای مسلح هست؟
سپاه به هر دلیلی از اساسنامه خودشان استفاده کردند و ادامه هم میدهند. رویه آنها و بافت اساسنامه آنها با سایرین تفاوتهای زیادی دارد. درواقع محاسن زیادی دارد. درواقع کانون بازنشستگان سپاه یک سیستم نظامی است، فرمانده کل سپاه، رئیس مجمع است و جانشین فرمانده سپاه رئیس هیئتمدیره است. این کار حسن زیادی دارد چراکه راحتتر میتوانند به شورای ستادی بروند و برای کانون بودجه بگیرند. فقط عیب کار این است که دیگر ngo نیست. ولی به نظرم حسن آن زیاد است.
کانون نمیتواند فعالیت اقتصادی داشته باشد
شما اشاره کردید که کانون یک ngo است، اگر اینطور است دلیلی بر ممانعت فعالیت اقتصادی وجود ندارد!
من نمیگویم چون ngo است از کار اقتصادی منع شده است. چراکه دلیلی ندارد یک «سمن» از کار اقتصادی منع شود. کانون چون جمعی از بازنشستگان هستند و خودشآنهم میآیند و سرمایهگذاری میکنند یک ngo محسوب میشود و از طرفی چون ستاد کل نیروهای مسلح اساسنامه آن را تصویب و ابلاغ کرده نه کاملاً یک سازمان مردمنهاد است و نه کاملاً یک نیروی مسلح محسوب میشود. درواقع هم انتخابی و هم انتصابی است. از این منظر معتقدم که نباید کار اقتصادی از کانونها گرفته میشد. البته معتقدم که باید نظارت وجود داشته باشد و اشکالی هم وجود ندارد تا انسان به خطا نیفتد.
الآن وابستگی مالی کانون به بودجه دولتی چقدر است؟
در اساسنامه کانون آمده است که بودجه کانون شامل همان درصدی است که از خود بازنشستگان کسر میشود. البته سازمان تأمین اجتماعی میتواند کمکهایی انجام دهد؛ ارتش و یا بنیاد تعاون ارتش میتوانند کمکهایی کنند. ولی بهصورت کلی و قانونی، بودجهٔ کانون به همان درصدی که از خود بازنشستگان کسر میشود محدودشده است. البته من در جای خودخواهم گفت که ارتش چه کمکهایی کرده است، اما اینکه بودجه مصوبی بیاید و کمک شود اینطور نیست.
بااینوجود چه خدماتی از سوی کانون به اعضاء ارائه میشود؟
بین کانون بازنشستگان که ماهیتی غیرانتفاعی و دولتی دارد و سازمان تأمین اجتماعی نیروهای مسلح باید تفکیک قائل شد. این سازمان خودش سه زیرمجموعه بیمه، خدمات درمانی نیروهای مسلح و بازنشستگی نیروهای مسلح دارد. وظیفه این سازمانها هم ارائه خدمات بیمه درمانی برای شاغلین و بازنشستگان، مسئله حقوق بازنشستگی و... است که برای این کار نیز نیازمند بودجه دولتی است؛ اما کانون بازنشستگان یک سازمان غیرانتفاعی است که در نقش وکیل آنها ایفای نقش میکند. درواقع ما در مقام وکیل باید حواسمان باشد که چرا حقوقشان را نمیدهند و یا اگر حقوقشان پرداخت میشود کم است و در صورت لزوم اقدام به نامهنگاری و رایزنی میکنیم.
البته کانون از اقدامات رفاهی و فرهنگی منع نشده است و ما هم بهاندازه وسع خودمان دراینباره کارکردهایم. ماحدود 110 کانون در سراسر کشور داریم و وقتیکه اعتبار ماهیانه خود را دریافت میکنیم، بسیار ناچیزی است، بخشی از این را به همین کانونها تزریق میکنیم تا بتوانند امور جاری خود را مدیریت کنند. من اسم آن را حقوق نمیگذارم. برخی از مدیران کانون ما در شهرستانها ماهیانه 300 الی 400 هزار تومان دریافتی دارند که حقیقتاً پول ایاب ذهاب آنهاست و نمیتوان آن را حقوق گذاشت. حقیقتاً آنها با عشق کار میکنند و به دنبال خدمت کردن هستند. بخشی از آنهم برای امور جاری دفاتر تزریق میشود. در کنار این ما از امور رفاهی غافل نشدهایم.
زمانی که من مسئولیت کانون را بر عهده گرفتم، تنها 10 الی 20 عدد از کانونها دفتر داشتند، مابقی اجارهای و درشان نیروهای نظامی نبود. ما آمدیم با همکاری ارتش و زمینهایی که در اختیارش بود شروع به ساخت دفاتر کانونها کردیم. بخش دیگر را با کمک شهرداریها و فرمانداریها و اوقاف زمین گرفتیم و دفاتر کانون را ساختیم و برای بخشی هم که امکان ساخت وجود نداشت، دفاتر مناسبی اجاره شد. الآن 80 درصد کانونها دفاتر مجزا و مختص به خوددارند. در کنار برخی از این کانونها هم تالارها و مغازههایی ساختیم تا آنها درآمدزایی هم داشته باشند.
کانون بازنشستگان توانسته یک هتل 4 ستاره در مشهد بسازد
پس بهنوعی کار اقتصادی کردهاید؟
بله. ما گفتیم فقط به مسئله انتفاعی آن فکر نکنید. وقتی فرزند بازنشستگان عروسی میکنند بیایند در همین تالارها و مبلغ ناچیزی هم پرداخت کنند. این تبدیل به سرمایهای برای همان کانون میشود. با این روش الآن بسیاری از کانونها به درآمدزایی رسیدهاند. سالیانه هم این درآمد بهحساب کانون واریز میشود. با این درآمد و با پولی اندکی که از بازنشستگان کسر میشود با استفاده از زمینها ارتش در مشهد یک هتل چهار ستاره به نام کیمیا ساختهایم که دارای 102 اتاق و سوئیت، 300 تخت و سه سالن پذیرایی خوب است که به بازنشستگان و سایرین عزیزان خدماتدهی میکند.
به سوددهی رسیده است؟
اصلاً ما هدفمان سوددهی نیست هدفمان رفاه کارکنان است. این سود همان خدماتی است که ما به نفرات میدهیم. توجه داشته باشید که برای اسکان در یک هتل چهار ستاره در مشهد شبی 150 الی 200 هزار تومان باید هزینه کرد. الآن این عزیزان مبلغ ناچیزی پرداخت میکنند. این سوددهی بهاینترتیب است. از طرفی چون ما انتظار نداریم از جایی به ما کمک بشود ما این هزینه را مجدد برای هتل مصرف میکنیم. در این چند سال ما این هتل را توسعه دادهایم. ابتدا زمینی که ارتش در اختیار ما گذاشت 2 هزار و 400 متر بود، ما از ارتش زمین بیشتری گرفتیم و مساحت هتل را به 5 هزار و 200 متر افزایش دادیم. ابتدا یک تالار پذیرایی داشتیم الآن سه تالار داریم و همینطور آن را گسترش دادیم. با همان پولی که اعضاء دادند و درآمدی که از هتل به دست آوردیم. این را به عنوان نمونه گفتم ، موارد زیادی در سایر شهرستانها داریم.
کجای مشهد است؟
در بلوار شهید نامجو است نزدیک لشکر 77
کانونها در فعالیت اقتصادی آزاد هستند؟
درگذشته هم ما مقداری آزاد نبودیم. اساسنامه کانون مانع از فعالیت اقتصادی میشود. در اصلاحاتی که ما پیشنهاد دادهایم و بازهم پیشنهاد خواهیم داد و امیدواریم که تا سال آینده هم تصویب شود، نظرمان این است که کانونها بتوانند فعالیت اقتصادی انجام دهند. توجه داشته باشید که بازنشستگان تمایلی ندارند که پول آنها درجایی سرمایهگذاری شود که ضرر کند، لذا ما در این زمینه باید بسیار دقت کنیم اما باید به این نکته هم توجه داشت که بسیاری از کارخانههای این کشور خوابیده است، ما میتوانیم از همین بازنشستگان کمک بگیرم، از متخصصینی که بازنشست شدهاند با کمک آنها این ظرفیتها را فعال کنیم.
گویا نسبت به سپاه دست شما در بکار گیری بازنشستگان بسته است!
سپاه یکنهاد جوان است که از دل انقلاب اسلامی بیرون آمده است و تعداد بازنشستگان آنهم بسیار کم است. آنها یکحرفی دارند که به نظرم بسیار درست است. میگویند که در سپاه بازنشستگی نداریم. من هم میگویم احسنت، کار بسیار خوبی است که آنها بروند و کار بگیرند و من به این کار معترض نیستم. آنها این امکان برایشان وجود دارد ولی برای ما مهیا نیست.
روی معیشت نیروها به چه اندازه تأثیر میگذارد؟
بسیار اثر میگذارد. من خیلی صریح و روشن میگویم ضمن اینکه این نیروهای ما اعم از بازنشستگان، وظیفهبگیران و مستمریبگیران، انسانهای خادمی هستند و خودشان را در 8 سال دفاع مقدس نشان و انسانهای کمتوقع و پرکار و صادقی هستند اما ازنظر معیشتی و اقتصادی بسیار مشکلدارند، ازنظر اشتغال فرزندان مشکلدارند و همین مشکلات هم باعث تنزل منزلتشان میشود.
وضعیت بودجه امسال را چطور ارزیابی میکنید؟
ازنظر زمانی در حساسترین شرایط مالی و بودجهای در کشور هستیم. نمایندگان عزیز و دولتمردان محترم بیایند و در یک الی دو سال مشکل بازنشستگان را حل کنند. با یک هزار میلیارد تومان کار بهجایی نمیرسد. در نامهای که بهعنوان شورای عالی کانونهای بازنشستگی ارتش، سپاه، نیروی انتظامی و وزارت دفاع امضاء کردیم و خدمت ریاست محترم جمهور و مجلس تقدیم کردیم عنوان کردیم که اگر در سال 97، 15 هزار میلیارد تومان و در سال 98 هم 15 هزار میلیارد تومان در جهت همسان سازی حقوق تزریق و در یک فرمول صحیح به اجرا گذشته شود این مشکل کلاً حل میشود.
نباید برای این کار بازه زمانی گذاشت. اینکه گفته میشود ما این کار را بهصورت پلکانی در 5 سال آینده انجام خواهیم داد، خیلی قابلقبول نیست. مگر بازنشستگان چقدر عمر میکنند. خداینکرده اینها بیشتر عمرشان را کردهاند و تا 5 سال آینده خداینکرده بیشتر آنها نخواهند بود. بازنشستگان میخواهند به فرزندان و نوههای خود کمی کمک کنند.
در سالی که مقام معظم رهبری سال تولید و اشتغال اسمگذاری کردهاند، دو ماه بیشتر نمانده است، جوانان بیکار هستند، این بیکاری در میان بازنشستگان نیرویهای مسلح هم هست. این افراد نوک پیکان و سپر بلایا برای حفظ نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران، استقلالشان، تمامیت ارزیشان، پرچمشان هستند ولی مشکلاتی هم دارند، اصلاً قابلقبول نیست که بگوییم اعتبار نداریم.
من میگویم با یک مدیریت درست با یک شناخت درست این مشکلات قابلحل است. ما پیشنهاد داریم، میتوانیم تجزیهوتحلیل کنیم ضمن اینکه همه محدودیتها، مشکلات، ترفندهای دشمن را هم میدانیم ولی ما خواهشمان این است که مسئولین راهی پیدا کنند و این راه را به نتیجه برسانند. نمایندگان محترم مجلس در مراجعهای که به آنها میکنیم همه قول مساعد میدهند انشالله در صحن مجلس. از کمیسیون تلفیق انتظار داریم این را بررسی کنند. این افرادی که ما به نمایندگیشان حرف میزنیم پدران جامعه هستند، کسانی هستند که مدیرانِ بحران بودند، عصا هم در دستشان دارند ولی با همة مشکلات پادررکاب هستند باید به اینها توجه ویژه شود.