نکته مهم در اجرای این دست طرحها، گشوده شدن گرهای از گرههای موجود است. نمیتوان به صرف احتمالات و تنها با تکیه بر سلایق، طرحی را اجرا نمود و بی توجه به دیگران، خود را مختار تام حوزههای مرتبط با زندگی مردم قلمداد کرد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، یقینا توفیق هر راهکار و راهبردی محتاج حمایت جامعه هدف و مخاطبین اصلی طرح ها و سیاست هاست.
حوزه مدیریت شهری نیز از این قاعده مستثنی نبوده و در کلانشهری هزار گره مانند تهران، لزوم اقناع مردم در اجرای برنامه ها بیش از هر عرصه ی دیگری ضروری است.
چالش کنونی افزایش عوارض ورود به طرح ترافیک و شنیده ها پیرامون تصمیم شهرداری تهران مبنی بر افزایش ۱۰۰ درصدی این عوارض در چارچوب بازنگری ساز و کار کنونی طرح ترافیک پایتخت، به نوعی یکی از مهمترین موضوعاتی است که از آغاز کار شورای پنجم و استقرار مجموعه جدید مدیریت شهری تهران طرح گشته و به واسطه ارتباط مستقیم و مستمر با زندگی ساکنین پایتخت، موضوعی قابل توجه و مهم است.
مسأله ترافیک تهران، امری میان بخشی است که بیش از هر بخش دیگری محتاج نگاه فراگیر کارشناسی و هم افزایی تمام مجموعه های تصمیم ساز و تصمیم گیر است.
شورای ترافیک، شورای شهر تهران، شهرداری، پلیس راهنمایی و رانندگی و... از جمله مراجعی هستند که بنا به وظایف قانونی خود در قبال مسأله ترافیک پایتخت به قدر اختیارات، پاسخگو می باشند.
نکته مهم در اجرای این دست طرحها، گشوده شدن گره ای از گره های موجود است.نمی توان به صرف احتمالات و تنها با تکیه بر سلایق، طرحی را اجرا نمود و بی توجه به دیگران، خود را مختار تام حوزه های مرتبط با زندگی مردم قلمداد کرد.
تسهیل عبور و مرور در کنار جلوگیری از افزایش آلودگی هوای تهران محتاج بسته ای جامع برای ترافیک است که عوارض طرح ترافیک تنها بخشی از آن می باشد.
هر محدودیت جدید باید پس از ایجاد زیرساختها و شاخص های جایگزین اعمال گردد. نمی توان برای کاهش تقاضای سفر در پایتخت و افزایش مدیریت شده و نظام مند زیرساختهای حمل و نقل عمومی، گامی برنداشت و بی هیچ مقدمه ای با افزایش ۱۰۰ درصدی عوارض ورود به محدوده طرح ترافیک، مشکل را رفع نمود.
جلب نظر منتخبین مردم در شورای شهر برای هر طرح و برنامه ای بدیهی ترین مرحله است. این اقناع مستلزم تعاملی بین شورا و شهرداری است.از یکسو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای پنجم تهران به عنوان هسته کارشناسی این دست موضوعات که از پشتوانه ای مردمی برخوردار است، ظرفیت ایفای نقش جدی در این حوزه را دارد و اینک انتظار اهالی تهران از این کمیسیون و اعضایش بیش از هر بخش دیگری است؛ از سوی دیگر شهرداری تهران مکلف به تمکین از نظرات شوراست.به صرف رای قاطع شورای شهر تهران به شهردار محترم، نمی توان خود را بی نیاز از شورا دانست.این خودرأیی و اصرار بر تصمیمات محدود، در درجه اول بی اعتنایی به مردم و منتخبین آنان است که به سلب اعتماد بین شهروندان تهرانی و مجموعه شهرداری منجر خواهد شد و این امر، کارگزاران شهری را حمایت و مشارکت مردم در فعالیتها، محروم خواهد ساخت؛ و در درجه دوم، اتخاذ تصمیمات بدون توجه به نظرات کارشناسی شورای شهر به رویه و عادت مألوف مدیریت شهری تهران تبدیل می گردد و این آسیب نیز به خودی خود، شورا را از جایگاه نظارتی و موثر به اسباب نشستهای فرمایشی تبدیل خواهد ساخت.
زیبنده است که این گونه پیشنهادها و طرح ها از منظر حمایت از لایه های کمتر برخوردار جامعه تعریف گردد و در این میان جلوگیری از ایجاد منافذ تازه رانت و بهره مندی های بی حساب و کتاب نیز، تکلیفی است که بر عهده مسؤولان و تصمیم سازان است.