هر چند که نجفی، شهردار پایتخت استعفای خودش را به شورای شهر تقدیم کرده است، اما این روزها درباره عملکرد ۷ ماهه وی در شهرداری تهران حرف و حدیثهای گوناگونی وجود دارد.
به گزارش گروه اجتماعی خبرگزاری دانشجو، طرح برخی موضوعات درباره مدیریت قبلی شهر تهران و رسانهای شدن آن و مشکلات و حواشی به وجود آمده در مدت کوتاه مدیریت محمدعلی نجفی مانند معطل نگه داشتن خط ۷ متروی تهران، حواشی مربوط به طرح جدید ترافیک، کاستیها در مواجهه با زلزله و برف تهران و موارد دیگر، بحثهای دامنهدار و پرحاشیهای را درباره نحوه مدیریت کنونی شهر تهران ایجاد کرده و بر نگرانیها درباره پیشی گرفتن رویکردهای سیاسی بر راهکارهای تخصصی دامن زده است.
هر چند که نجفی، شهردار پایتخت استعفای خودش را به شورای شهر تقدیم کرده است، اما این روزها درباره عملکرد ۷ ماهه وی در شهرداری تهران حرف و حدیثهای گوناگونی وجود دارد. در همین باره چندی پیش گفتوگویی را با ابوالفضل قناعتی، عضو سابق هیات رئیسه شورای چهارم شهر تهران انجام دادیم که پیش روی شماست.
***
آقای قناعتی! در ماههای گذشته شاهد هجمههایی علیه شهردار سابق تهران و همچنین شورای چهارم شهر تهران بودیم؛ به نظر شما این انتقادات با هدف شفافسازی و حل مشکلات اتفاق افتاده است یا اهداف دیگری در پشت پرده وجود دارد؟
نیتخوانی نمیکنم و انشاءالله که هدف دوستان و بویژه آقای نجفی در راستای منافع شهروندان باشد، اما شواهد و قرائن موجود چندان امیدبخش نیست. شما نگاه کنید به سابقه دوستان، شهردار کنونی تهران در دورانی که قالیباف سکاندار شهر بود، ۶ سال در شورای شهر حضور داشت. در شورای چهارم نیمی از اعضا، طیف فکری اصلاحطلب و دوستان نجفی بودند. اگر این حجم از تخلف وجود داشت چرا سکوت کردند؟! این یک پرسش جدی است، خوب بود تخلفات را بازگو میکردند و مستندات را به مراجع قانونی مانند سازمان بازرسی کل کشور و قوه قضائیه ارجاع میدادند، آن روزها دوستان سکوت کردند و اگر پرسشی هم مطرح شد و از شهردار توضیح خواسته شد از سوی طیف اصولگرای شورا اتفاق افتاد، حتی در یک مورد که کوتاهیهای در حوزه مدیریت شهری تهران اتفاق افتاد ۲ نفر از اعضای اصولگرای شورای شهر قالیباف را استیضاح کردند!
با توجه به موضوعی که اشاره داشتید، پس این هجمهها را باید سیاسی ارزیابی کنیم؟
میخواهم بگویم حتی این تخریبها کمتر سیاسی و نوعی فرار به جلو است، شاید درست نباشد که اینطور نتیجهگیری کنیم، اما برخی موضعگیریها انگار از موضوعات شخصی نشأت گرفته است! نجفی یک شخصیت کهنهکار و استخواندار در عرصه سیاست و مدیریت بوده و هنوز هم هست. وی در بالاترین سطوح اجرایی تجربه مدیریت دارد، از چنین فردی بسیار بعید است در مدت کوتاه ۳-۲ ماهه به نتیجهگیری و ارزیابی نهایی رسیده باشد. حجم کار انجام شده در دوره مدیریت قبلی شهر تهران به اذعان همه صاحبنظران منصف و حتی همفکران شهردار بالا بوده و در این دوره طولانی فصلی از پرکاری و نشاط را در مدیریت شهر تهران شاهد بودهایم. این حجم کار با توجه به موضوعاتی که در ادارات همگان کم و بیش اطلاع دارند خالی از اشکال نیست، کما اینکه بارها شورای قبلی، مدیریت شهر را مورد پرسش قرار داد، توضیح خواست و حتی استیضاح کرد! اما کارایی، تحرک و حضور موثر در مدیریت شهر را هم تحسین کرد، عملکردها مشخص است، مردم تغییرات را در محیط شهرشان حس کردند و با وجود انتقاداتی که داشتند همواره از تلاشها رضایت داشتند و در مجموع به عملکرد مدیریت شهری قبلی نمره قبولی دادند؛ میزان رضایتمندی شهروندان و مستندات آن وجود دارد.
درباره اتهام تصمیمات جناحی و لابیهای شورای چهارم چه نظری دارید؟
بیانصافی است! در شورای چهارم وزن ۲ طیف یکی بود و ۲ جناح به یک اندازه حضور داشتند، کما اینکه مدیریت شورا دست به دست شد. با این وجود نسبت به دورههای قبلی تنش و بگومگوهای سیاسی در کمترین حالت بود. کار تخصصی، نظارت و حجم بالای پروژههای عمرانی و فرهنگی مجالی برای این کارها باقی نگذاشت. اگر تنش یا بگومگویی هم بود بیشتر به موضوعات شخصی برخی چهرهها مرتبط بود، براستی عملکرد شورای چهارم جناحی بود؟ حجم بالای انتقادات چهرههای منتسب به جریان اصولگرایی از شهردار سابق گواه بیاساس بودن این هجمههاست. در همین دوره کوتاه از مدیریت نجفی برخی دوستان منتسب به جریان فکریشان که نتوانستند به شورا راه پیدا کنند، تا سطح مدیرکلی پست گرفتند؛ این کارها جناحبازی است!
برخی کارشناسان ناکامی شهرداری در مواجهه با برف تهران و معطل نگه داشتن خط ۷ مترو را از جمله دلایل ناتوانی مدیریت جدید شهر تهران ارزیابی میکنند؛ برداشت شما از این موضوع چگونه است؟
بنده تلاش میکنم شتابزده عمل نکنم و این مدت کوتاه را هم مجال کافی برای ارزیابی تلاشها نمیدانم. به نظرم اینطور ارزیابی کردن جوانمردانه هم نیست، اما امیدوارم هر شخص کار خود را بکند، نجفی بخوبی میداند مباحثی که مطرح کرده در حیطه وظایفش نیست و وی تخلفاتی را که برایش محرز شده باید به دستگاههای مسؤول ارجاع دهد. قاضی باید کار خود را بکند و شهردار هم کار خودش را، اگر قرار باشد شهردار به اموری بپردازد که در حیطه مسؤولیتش نیست آن وقت مجالی برای مدیریت شهر نخواهد داشت و ممکن است مانند ماجرای برف باز هم غافلگیر شود!
برخی اقدامات نگرانیهایی را بین مردم دامن زده، مانند بحث طرح جدید ترافیک که این روزها بسیاری از صاحبان مشاغل خاص و گروههای آسیبپذیر را دغدغهمند کرده؛ آیا این حواشی برای یک ارزیابی مقدماتی کافی نیست؟
درباره طرح ترافیک نباید شتابزده عمل کرد، زیرا تاثیر مستقیم بر زندگی شهروندان دارد. سالها تلاش شده در این باره فرهنگسازی شود؛ خطوط اصلی مترو، اتوبوسهای تندرو و خودروهای همگانی در این منطقه پیشبینی شده تا از تراکم وسایل نقلیه شخصی در این محدوده کاسته شود. مشکل آلودگی هوا در این مناطق بغرنج است و به دلیل بافت فرسوده، تنگی معابر و موضوعاتی که وجود دارد به صلاح نیست مرکز شهر قفل شود. با همین طرح ترافیک که البته کامل هم نیست تا حدودی از مشکلات کاسته شده، اگر بخواهیم بهخاطر پول فرهنگ را عوض کنیم دچار خسارتهایی میشویم که آثار بلندمدت دارد. دوستان خوب است به جای این اقدامات، راهاندازی خط ۷ مترو را در دستور کار قرار دهند، همچنین تجهیز خطوط موجود مترو و افزایش واگنها، گسترش شبکه اتوبوسرانی و اقداماتی از این دست تا از رفتوآمد خودروهای شخصی و تکسرنشین که آثار وخیمی برای شهر در پی دارد جلوگیری شود.
آقای قناعتی! شهر تهران به عنوان یک کلانشهر که پایتخت کشور مهم در منطقه به حساب میآید، با چالشهای بزرگی مواجه است؛ شما به عنوان شخصی که در حوزه شهر تهران تصمیمساز بودهاید مهمترین اولویتهای پیش روی مدیران شهری را چه میدانید؟
در دوره قالیباف نگاه دولتهای نهم، دهم و یازدهم همدلانه نبود، شاهد مدعا بدهکاریهای انباشته شده دولت به شهرداری تهران است؛ دولتها حتی به تکالیف خود در حملونقل عمومی که با سلامت شهروندان ارتباط مستقیم داشت عمل نکردند و حاضر نشدند بهرغم تکلیف قانونی سهم خود را بپردازند.