روزنامه آفتاب یزد در گزارشی به دولت توصیه کرد افزایش جهشی قیمتها را با آمار سازی تعدیل نکند. این روزنامه نوشت: «نباید جهش سریع و خزنده قیمتها را در آمارها تعدیل کرد، این مسئلهای است که مردم را ناراحت و مدیریت میانی کشور را گمراه مینماید.»
این روزنامه زنجیرهای در ادامه نوشت: «خبرنگار آفتاب اقتصادی با تهیه یک لیست ساده از کالاهای عموماً خوراکی قیمت میانگین مناطق جنوبی و میانی تهران را محاسبه کرده است تا روند تغییرات قیمتی در سه ماه اخیر (از بهمن 96 تا اوسط فروردین 97) را مورد بررسی قرار دهد، نتیجه آنکه به غیر از چند قلم کالای نادر که تغییری نداشتند و یا یکی دو میوه فصلی که بعضاً کاهش قیمت داشتهاند، تقریباً تمام کالاهای لیست شاهد رشد قیمت بودهاند. جالب آنکه بسیاری از کالاهای تولید داخل که ارتباطی به دلار ندارند و وارداتی نیز نیستند و مواد اولیه آنها نیز از محصولات یارانهای پتروشیمی بسیار ارزانقیمت داخلی تهیه میشود، هم محصولات خود را هماهنگ با بازار گران کردهاند و این اقشار پایین دست جامعه هستند که باید این افزایش قیمت را تحمل کنند.»
گفتنی است روحانی در سال ۹۲ در دومین نشست خبری پس از انتخابات گفته بود: «به نظر من معیار مهم در بحث تورم و اندازهگیری آن جیب مردم است، نه بانک مرکزی و آمار و اینها در مراحل بعدی است. همه در ارتباط با وضعیت تورم، بیکاری و وضعیت اقتصادی اطلاع دارند و نیازی به آمار ندارد. هر کس میتواند در ارتباط با این موضوع به وضعیت خانه و خانواده خود رجوع کند».
در هفتههای گذشته روزنامه اعتماد در گزارشی نوشته بود: «حالا بیش از ۶ ماه از استقرار رسمی کابینه دوازدهم میگذرد، نه تنها چیزی به سبد اقتصادی خانواده اضافه نشد، بلکه هنوز رنگ و بوی تغییر وضعیت معیشتی هم در سفره مردم دیده نمیشود. قیمتها هرازگاهی افزایش پیدا میکند و دریافتیهای مردم چندان تغییری نمیکند. روز به روز بر تنگنای وضع اقتصادی خانوادهها افزوده میشود».
چندی پیش «حسین راغفر» کارشناس اقتصادی حامی دولت گفته بود: «بارها پیش آمده که دولت آماری را اعلام کرده باشد اما آنچه اعلام شد با واقعیتهای اقتصادی در جامعه جور در نیاید. به عنوان مثال، سیاستمدار اعلام میکند تورم تک رقمی شد اما هنوز بخشی از جامعه از گرانی مینالند.میگویند رشد اقتصادی بالا رفته اما رکود کماکان وجود دارد. اعلام میکنند چند صد هزار شغل ایجاد شده اما میبینیم که وضع بسیار نگرانکنندهای دربارهاشتغال وجود دارد. حال سبب چیست که آمارهای رسمی با واقعیتهای ملموس زندگی مردم همخوانی ندارد و آنان اثر مثبت شاخصهای کلان اقتصادی را حس نمیکنند. باید درخصوص بسیاری از آمارهای رسمی شک کرد و آنها را سفارشی دانست و گفت که از اصالت به دور هستند. این نوع برخورد با آمارهای رسمی اگرچه تند است اما در میان برخی از اقتصاددانان طرفداران زیادی دارد».
تغییرات اجتنابناپذیر در تیم اقتصادی دولت
روزنامه آرمان در مطلبی نوشت: «آقای روحانی نتوانست متناسب با انتظارات، به شعارهایی که پیش از تشکیل دولت دوازدهم داده بود، عمل کند. انتظار میرفت دولت دوازدهم بسیار چابکتر از دولت یازدهم باشد ... انتظار میرفت در دولت دوازدهم وزیران تازه نفسی به کابینه بیایند. درحالی که متاسفانه شاهد هیچ تحول مثبتی از جمله در حوزه اقتصادی در کابینه نبودیم. به نظر میآید که تیم ضعیفتری در دولت دوازدهم به کار گرفته شده و انضباط و برنامهای که در دولت قبل وجود داشت در این دوره از بین رفته است...به نظرم ضرورت ایجاد انسجام بیشتر و تغییرات در مجموعه تیم اقتصادی دولت اجتنابناپذیر است.»
روزنامه شرق نیز در این زمینه نوشته است: «در هنگام چينش کابينه، بیشتر خردمندان، از جمله تأکيد داشتند تيم اقتصادي و سياسي دولت، ظرفيت لازم براي پيشبرد مسائل را ندارد.»
در ادامه این یادداشت آمده است: «در همين سه ماه اخير، تضاد ديدگاهها در حوزههاي اجتماعي و سياسي، بهويژه بخش اقتصادي، بهخوبي ديده شده و وزير اقتصاد، رئيس سازمان برنامه و بودجه، مشاوران روحاني و... ديدگاههاي بعضا متضادي را بروز دادهاند که حاکي از نبود منظومه فکري اقتصادي منسجم در دستگاه اجرائي است.»
کارنامه ضعیف دولت در حوزه اقتصادی حتی صدای رسانههای زنجیرهای را هم درآورده است. اما متاسفانه دولتمردان همچنان به انکار این کارنامه ضعیف میپردازند. در هفتههای گذشته، «اسحاق جهانگیری» معاون اول رئیسجمهور در مصاحبه با سالنامه نوروزی روزنامه شرق گفته بود: «الان عدهای درباره اقتصاد به گونهای حرف میزنند که انگار وضعیت اقتصاد کشور در پنج سال اخیر بدتر شده است ... وقتی میگویید وضعیت اقتصاد بد است، یعنی ریلی که برای اقتصاد کشور درست کردهاید، درست نیست و باید مسیر اقتصاد کشور تغییر کند. من میگویم وقتی همه شاخصهای اقتصاد کشور درست است، نباید ریل را عوض کرد». جهانگیری همچنین در حاشیه آخرین جلسه هیئت دولت در سال ۹۶ در جمع خبرنگاران گفته بود:«سال ۹۶ جزء بهترین سالهای ایجاد اشتغال در تاریخ کشور است.»
چندی پیش روزنامه زنجیرهای آفتاب یزد در مطلبی نوشته بود: «برجام در تنگناست...مهمتر آنکه علیرغم شعارهای معیشتی حسن روحانی، سفره مردم رونقی ندارد. نیاز به گزافهگویی نیست؛ یک ساعت به معابر پرتردد شهر محل سکونت خود بروید ماجرا دستتان میآید.»
بررسی آمارهای رسمی دولت و اظهارات دولتمردان و مقایسه آن با واقعیتهای اقتصادی زندگی مردم و بنگاهها نشان میدهد بسیاری از این آمارها و اظهارات بیانگر وضع موجود نیست.
متاسفانه دولت همچنان اقتصاد را به برجام گره زده است و این رویکرد نادرست موجب شده است که اجرای اقتصاد مقاومتی و بهرهمندی از ظرفیتهای عظیم داخلی، نادیده گرفته شود.
حرفهایِ به نرخ روزِ مدعیان اصلاحات!
روزنامه اعتماد در شماره پنجشنبه خود در گزارشی به موضوع گرانی نرخ ارز پرداخته و به این سؤال پاسخ داده است که «تاثير نوسانهاي بازار ارز بر زندگي مردم چيست؟»
در این گزارش نوشته شده است: «به نظر ميرسد پس از التهابات اخير ارزي، اظهارنظرهاي خارج از دايره اقتصاد و منطق اقتصادي افزايش يافته و به سمت و سويي رفته كه عوام پسند باشد. همه نشاندهنده آن است كه هر كس از ظن خود يار معيشت و رفاه اقتصادي مردم شده و سعي ميكند در اين فضا يا از منظر منتقد سياسي يا از لحاظ محبوبيت اجتماعي به اظهارنظر بپردازد.»!
جالب است اگر با یک بررسی کوچک ببینیم که خود این جماعت موسوم به اصلاحطلب مصداق جملات بالا هستند. در ادامه این گزارش تاکید شده است: «در ادبيات علم اقتصاد مهمترين شاخص براي بررسي تحولات بازارهاي مختلف بر سطح رفاه عمومي، نرخ تورم است.» یعنی الان این جماعت معتقد هستند که نرخ ارز در وضعیت معیشت مردم تاثیری ندارد و آنچه تاثیرگذار است نرخ تورم است.»
در ادامه این گزارش تصریح شده: «آنچه در اين ميان اهميت دارد تحولات نرخ تورم است. اين نرخ اگر بالا رود به معني كوچك شدن سفره مردم و خالي شدن جيب آنان است و هر چند كاهش يابد نشاندهنده حفظ سطح رفاهي آنان در وضع موجود و بهبود آن در آينده است... اينكه به دليل افزايش قيمت ارز يك يا دو يا ده كالاي خاص با افزايش قيمت مواجه شود نشاندهنده افزايش تورم نيست. سياستگذار به اين موضوع توجه ندارد كه اگر فلان شامپوي خارجي گران شد پس رفاه مردم كم شده بلكه با در نظر گرفتن افزايش قيمت در سطح كالاهاي اساسي اقدام به تصميمگيري خواهد كرد.»
به اینکه این تحلیل درست است یا غلط کاری نداریم و تنها موضوع ما بررسی حرفها و تحلیلهای ضدونقیض مدعیان اصلاحات است. برای این موضوع کافی است به تیتر روزنامه شرق در 17شهریور 1390 مراجعه کنید. آن روز روزنامههای طیف موسوم به اصلاحطلب نظرشان متفاوت بود و لذا در مورد گران شدن قیمت ارز تیتر زده بودند: «فشار افزایش قیمت ارز بر کم درآمدها»!
روزنامه زنجیرهای شرق در تاریخ مذکور(شهریور 90) از قول یک اقتصاددان اصلاحطلب نوشت: «افزايش نرخ ارز باعث افزايش شديد قيمت كالاها در داخل ميشود كه نه تنها سبب كاهش رفاه اجتماعي، گسترش فقر و افزايش نابرابريها ميشود، بلكه قدرت توليدكنندگان براي بازارهاي داخلي را نيز در مقابل كالاهاي خارجي به شدت متزلزل ميكند. نتيجه آن، افزايش تعطيلي واحدهاي توليدي در داخل و گسترش ركود ميشود... افزايش نرخ ارز اگر تاثير مثبتي داشته باشد، در نظم كنوني كشور ما، قطعا به نفع طبقات خاصي از منتفعان كنوني است و بدون ترديد به زيان طبقات كمدرآمد است.»
استعفای نجفی و ژست مظلومنمایی و فرافکنی مدعیان اصلاحات
روزنامه ایران در شماره روز پنجشنبه به نقل از معصومه ابتکار درباره ماجرای استعفای نجفی، شهردار تهران نوشت: «ما از این اتفاق بسیار متأثر هستیم، از زمانی که آقای نجفی به شهرداری رفت، زمزمههایی بود مبنی بر اینکه تلاش خواهند کرد تا ایشان در شهرداری موفق نشود، حتی عدهای زمان تعیین کرده و گفته بودند آقای نجفی بیش از شش ماه در این سمت دوام نمیآورد. وی با بیان اینکه باوجود همه حرف و حدیثها، واقعاً فکر نمیکردیم این حرفها به یک واقعیت تلخ تبدیل شود، اضافه کرد: هیچگاه فکر نمیکردیم برخی بخواهند آمال خود را عملی کنند، ضمن اینکه هرگز فکر نمیکردیم رفتن آقای نجفی از شهرداری به این صورت، با چنین فشارها و با چنین شرایط ناگواری اتفاق بیفتد.»
ژست مظلومنمایی و تلاش مذبوحانه مدعیان اصلاحات برای انداختن بار استعفای نجفی بر دوش طیف منتقد دولت در شرایطی است که سوابق و پیشینه شهردار مستعفی تهران، عنوان «مرد استعفا» را برای نجفی قطعی میکند و علاوهبر اینکه وی نسبت به ممانعت بیماری خود از ادامه فعالیتش تأکید میکند، روزنامههای اصلاحطلب به نکته قابل تأملی اشاره کردند و آن اینکه استعفای نجفی ارتباط ویژهای با اختلافات درون جناحی دارد و حزب کارگزاران نقش ویژهای در این میان ایفا میکند.
روزنامه آفتاب یزد در گزارشی نوشته بود: «نجفی که انتخاب یک شورای شهر یکدست اصلاحطلب است در چنین شرایطی نیاز به حمایت و پشتوانه اصلاحطلبان دارد اما به نظر میرسد خود او و اصلاحطلبان هر دو شرایطی را به وجود آوردند که حالا میان دو طرف شاهد شکاف باشیم...»
حزب کارگزاران به عنوان مهمترین حامی او قلمداد میشد اما چندی پیش روزنامه سازندگی که متعلق به این حزب است، نوشت: «گزینه اصلی حزب کارگزاران برای شهرداری محسن هاشمی بود اما اگر او از شورای شهر خارج میشد، رقیب اصولگرایی چون مهدی چمران جایگزینش میشد. کارگزارانیها هم ترجیح دادند که یکدستی شورای شهر را حفظ کنند و با فشار دولتیها از گزینه دوم خود یعنی حسین مرعشی صرفنظر کردند.»
سازندگی در ادامه نوشته بود: «نجفی که برای کارگزاران سازندگی گزینهای تحمیلی بود، دلخوریش از این حزب را با انتصابهایش نشان داد و بیشتر مدیران و مشاوران خود را از میان احزاب «اتحاد ملت» و «مشارکت» انتخاب کرد». به ادعای این روزنامه، انتصابات نجفی باعث تیره و تار شدن روابط رئیس شورای شهر با شهردار تهران شده است.»
آفتاب یزد نیز سال گذشته نوشته بود: «اگر طراحی سناریوی کارگزاران بر این مبنا باشد که این بار نیز نجفی برای مدتی در مسند شهردار فعالیت کند و بعد از آن به بهانه عارضه قلبی یا هر مورد دیگری، با بازتولید داستان میراث فرهنگی، راه بهشت را برای حسین مرعشی یا محسن هاشمی باز کند، بدون شک میتواند حیات سیاسی نجفی و مقبولیت او را با صدماتی جدی مواجه سازد و جلسه سعادتآباد را برای همیشه تبدیل به نماد فرصتسوزی اصلاحطلبان کند.»