به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز با تیتر «تحریم جدید تصویب نشد» به استقبال اظهارات موگرینی که گفته است «حفظ برجام حیاتی است» رفت.
در بخشی از این گزارش آمده است: «روز گذشته وزيران خارجه کشورهاي عضو اتحاديه اروپا در لوكزامبورگ دور هم جمع شدند تا براي برونرفت از دوراهي خروج از برجام يا جلب رضايت دونالد ترامپ، راهي پيدا کنند. راهي که هم بتواند اين توافق و منافع آن را براي اروپا حفظ کند و هم بتواند رئيسجمهوري آمريکا را با استمرار آن همراه کند.»
در بخش دیگری از این گزارش آمده است: «در نشست ديروز وزيران خارجه اتحاديه اروپا کشورهاي اروپايي نتوانستند بر سر اعمال تحريمهاي جديد عليه ايران به توافق برسند. ايتاليا با اين تحريمها مخالف بود و اين نگراني در ميان کشورهاي اروپايي وجود داشت که تحريم نميتواند ترامپ را براي ماندن در توافق هستهاي با ايران قانع کند.»
درباره گزارش روزنامه شرق بایستی به این نکتهاشاره کرد که پیش از این قرار بود همه تحریمها یک جا لغو شوند و روزنامههای زنجیرهای برای بزک کردن برجام بر آن تاکید و تصریح داشتند اما در شرایط امروز که محدودیتهای برجام برای ما و امتیازاتش برای غرب بوده است، به جایی رسیدهاند که تصویب نشدن تحریمهای جدید را نیز نقطه مثبتی میدانند که اگر روزی یک تحریم به تحریمهای قبلی اضافه نشود آن روز روز برد و پیروزی دولت است!
خسارت محض برجام برای ایران را میتوان از افزوده شدن تحریمها در پسابرجام و افزایش فشار و تهدید علیه ایران دانست که هر روز به بهانهای جدید و اخیرا برای راضی نگه داشتن ترامپ جهت ادامه برجام سخن از آنها به میان آمده است.
خوشبینی مدعیان اصلاحات به اروپا برای ادامه برجام در حالی است که غربیها برخلاف مفاد برجام، بارها افراد و نهادهای ایرانی را در پسابرجام تحریم کردهاند. تصریح مقامات اروپایی بر لزوم فشار بر ایران به دلیل توان موشکی و نفوذ منطقهای نیز همراستا با میل آمریکاست.
مظلومنمایی برای مدیر دوتابعیتی فراری!
پس از کشف و دستگیری اعضای شبکه جاسوسی و نفوذ در پوشش فعالیت محیط زیستی در سال گذشته، «کاوه مدنی» معاون ایرانی- انگلیسی سازمان محیط زیست- و استاد دانشگاه امپریال کالج لندن، دانشگاه متصل به سرویس امنیتی انگلیس- نیز بازداشت و مورد بازپرسی قرارگرفت؛ هرچند موضوع بازداشت «مدنی» توسط منابع رسمی تائید نشده است ولی در همان روزها وی پس از حضور در سازمان محیط زیست در یک توئیت تلویحاً بازداشت خود را تائید کرد.
اما چند ماه بعد کاوه مدنی در روندی سؤال برانگیز از کشور خارج شد و در خارج از کشور از سمت خود استعفا داد! پس از این اتفاق، سؤالی که در افکار عمومی ایجاد شد این بود که با توجه به حواشی به وجود آمده در چند ماه اخیر، چرا کاوه مدنی باید به راحتی به خارج از کشور برود؟ آیا عدم حضور کاوه مدنی در کشور و استعفای عجیبش در خارج از کشور به معنای احساس خطر شبکه جاسوسی از لو رفتن دیگر ارکان شبکه نفوذ نیست؟!
در این میان روزنامههای زنجیرهای و مدعیان اصلاحات همصدا با رسانههای معاند با جنجال رسانهای به مظلومنمایی از «کاوه مدنی» و وارونه جلوه دادن خروج وی از کشور پرداختند.
روزنامه آرمان دیروز در مطلبی نوشت: «کاوه مدنی... که چندی پیش خبر بازداشت وی درخصوص برخی اتهامات منتشر شده بود، از سمت خود استعفا کرد و این استعفا مورد پذیرش قرار گرفته تا دانشمند جوان و نخبه کشورمان که عضو کالج سلطنتی لندن و استادیار دانشگاه فلوریدا است، راهش را از مسئولیت در زادگاهش جدا کند. مدنی پس از انتشار تصاویر خصوصی و انتقادات زیاد دلواپسان، در حالی که در سفر کاری در خارج کشور بود، از همانجا استعفا داد و استعفای او پذیرفته شد.»
رسانههای زنجیرهای مدعی هستند این فرد که یکی از متهمان پرونده جاسوسی در پوشش فعالیتهای محیطزیستی بوده است، به دلیل انتشار تصاویری که او را در حال سرو مشروبات الکلی و رقص در یک پارتی در خارج از ایران نشان میدهد، از ایران فرار کرده و بر همین اساس استعفا کرده است. این ادعا در حالی است که این تصاویر متعلق به چند سال گذشته و پیش از بازگشت وی به ایران است و در حالت طبیعی این نمیتواند به عنوان دلیل عدم بازگشت معاون سازمان محیطزیست به تهران باشد. آنچه در این بین جای سؤال دارد، چگونگی خروج وی از کشور است. با توجه به خودکشی یکی از عوامل اصلی پرونده جاسوسی محیطزیستی، ابعاد و گستردگی این پرونده هنوز مشخص نشده است و کاوه مدنی نیز یکی از متهمان این پرونده است که حالا به طرز عجیبی از کشور فرار کرده است.
دستاوردسازی برای شهردار مستعفی تهران
روزنامه همدلی در سرمقاله دیروز خود به قلم مدیر مسئول این روزنامه که اتفاقا چندی پیش هم با حکم نجفی معاون فرهنگی اجتماعی شهردار تهران شده بود، به مدیحهسرایی و دستاورد تراشی برای شهردار مستعفی تهران و کارنامه نداشتهاش پرداخت.
وی در این یادداشت سراسر اغراق و تملق مدعی شد: «مهمترین ویژگی نجفی اعتقاد به برنامهمحوری و دانشبنیانی و توجه به اصول و قواعد علم مدیریت و رویکردهای استراتژیک در تصمیمگیریها بوده است. دکتر نجفی همچنانکه انتظار میرفت اهل هیاهو و رفتارهای نمایشی نبود، او تلاش میکرد با تکیه بر قواعد علمی و کارشناسی و بهرهگیری از خردجمعی بهترین تصمیمات را برای شهر اتخاذ کند. همچنیناشراف و تسلط نجفی در جلسات به گونهای بود که او را مدیری چند بعدی با بینشی استراتژیک و راهبردی کرده بود و این موضوع را چه بسا مخالفان نجفی نیز اذعان میکنند. از سویی اهتمام و جدیت نجفی در پیگیری مسائل و ارائه راهکار برای مسائل مختلف موضوعی بود که در شورای معاونین مشهود بود، او ورای تعامل و تکریم شایسته با معاونان و مدیران زیرمجموعه خود، اگر ماموریت یا موضوعی را به فردی محول میکرد حتما در جلسات آینده پیشرفت کار را جویا میشد.»
در ادامه این یادداشت همچنین ادعا شده است: «نجفی بر خلاف آنچه مخالفانش نامنصفانه ادعا میکردند مدیری سختکوش، منظم و وقتگذار بود و حتی در روزهای پس از استعفا نیز از ساعتهای آغازین صبح تا پایان شب در جلسات مختلف و مستمر حضور مییافت و برنامههای شهرداری تهران را مدیریت، پیگیری و رصد میکرد.»
گفتنی است، که شاید کسی فکرش را هم نمیکرد که وقتی نجفی، بر سکان مدیریت شهری تکیه بزند، این گونه تهران زیر بار بیمسئولیتی و ناکارآمدی، قامت خم کند. اما این اتفاق افتاد و واقعیت این است که تلاش جریان اصلاحات برای تغییرات در جهت مطالبات مردمی چارهساز نبوده و رواج اصطلاح «ویرانه تحویل گرفتهایم»، مصداق امروز شهر تهران است. حالا اگرچه او از شهرداری تهران رفته اما میراث ۷ماههاش بهجا مانده، تعطیلی خط ۷ مترو و بلاتکلیفی پروژههای عمرانی و تحمیل هزینههای مضاعف برای شهرداری تهران از جمله میراثی است که این کلانشهر را از مسیر توسعه دور و دورتر کرده است.کاش مدیر مسئول روزنامه اصلاحطلب همدلی به جای این حجم از اغراق و تعابیر غلوآمیز درباره مدیریت معیوب نجفی در شهرداری، صادقانه از وی برای انتصابش به سمت معاونت فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران تشکر میکرد و اینگونه به شعور مخاطبین روزنامه و همچنین شهروندان تهرانی توهین نمیکرد.