به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو،روزنامه اعتماد در شماره دیروز دو مصاحبه با دو مدعی اصلاحطلبی منتشر کرد. این مصاحبهها پیرامون برجام و زمزمههای ترامپ برای خروج از آن است. برجام یک موضوع بسیار مهم ملی است و نباید آن را به خواستهای حقیر و کوچک حزبی پیوند زد، اما در این گفتوگوها به وضوح نمایان است که طیف موسوم به اصلاحطلب به برجام چگونه نگاه میکند و آن را ابزار چه چیزهایی قرار داده است.
یکی از این گفتوگوها با عنوان «با شکست برجام اصولگرایان به قدرت برنمی گردند» مصاحبه شونده مدعی شده: «كل نظام در اواخر دولت دهم به اين نتيجه رسيد كه مسئله تحريمها را حل كند، بنابراين براي برقراري روابط سياسي و بينالمللي راهي جز پذيرش برجام با هر محتوا و كيفيتي نبود!»
پس از گذشت بیش از 2سال از زمان اجرای برجام، تحقیقا (و حتی به اذعان بسیاری از مسئولان) «تقریبا هیچ» مناسبترین توصیف از دستاورد برجام است. در هنگامی که مذاکرات میان ایران و 6کشور دیگر در جریان بود 29شرط از سوی رهبر انقلاب، شورای عالی امنیت ملی و مجلس ابلاغ شد. این شرطها به آن سبب بود که ایران برجام را با هر محتوا و کیفیتی نپذیرد اما متاسفانه کم توجهی دولت محترم به این شروط باعث شد که امروز با این وضعیت از برجام، تحریمها و دستاوردهای هستهای روبرو باشیم. وگرنه منتقدین برجام به یقین از هر گشایشی در امور کشور که ناقض دیگر منافع ملی نباشد و همچنین عزت و استقلال و حقوق ایرانیان را پایمال نکند خرسند و خشنود خواهند شد و حتی نگاه منتقدان برخلاف طیف موسوم به اصلاحطلب به برجام از تنگنای خواستههای حزبی و جناحی نبوده است.
رابطه اصلاحطلبان و تحریمها
این تئوریسین سپس مدعی شده: «اتفاقا تثبيت تحريمها در دولت آقاي احمدينژاد ربطي به اصلاحطلبان ندارد...» گویا ایشان یا از موضوع گرایی که به غرب برای تحریم ایران داده میشد بیاطلاع است یا اینکه صلاح در این نیست که به یاد بیاورد! برخی اصلاحطلبان متواری از وطن و حتی عدهای در داخل در سالهای گذشته (خاصه پس از انتخابات 88) برای زمین گیر کردن دولت ایران هزینههای سنگینی را بر مردم تحمیل کردند آن هم به آن صورت که به آمریکا و کشورهای اروپایی برای تصویب تحریمهای فلجکننده علیه ایران گرا میدادند. همچنین شهوت قدرت در این جریان در همان سال تا آنجا شدت گرفت که مدعی تقلب در انتخابات شد و عجیب آنکه هیچ راهحل قانونمندی را برای اثبات این ادعا نپذیرفت و به لشکرکشی خیابانی روی آورد که همین موضوع بهترین بهانه برای تصویب تحریمهای شدید علیه ایران شد.
سپس در ادامه گفته شده: «ميگويند كه برجام دستاوردي نداشته است. درحالي كه گويي يادشان رفته كه اين شرايط حاصل سوءتدبير دولت پيشين است»!
معلوم نیست تلاش برای تحمیق مردم با به هم بافتن آسمان و ریسمان تا کجا توسط این جریان ادامه خواهد یافت؟ بتن ریختن در دستاوردهای اتمی محصول قبلیهاست! حقوقهای نجومی که این دولت پرداخت کرده یا حتی ترجمه غلط (تحریف) معاهده پالرمو هم تقصیر قبلی هاست! حتی ناتوانی دولت در کنترل بازار ارز نیز تقصیر قبلیهاست! به فرض که اصلا بیابانی تحویل دولت تدبیر و امید شده، این دولت و حامیانش (نظیر همین آقای تئوریسین که مصاحبه اعتماد با او انجام شده) به این پاسخ دهند که در این سالها چه کردهاند؟ دگر اینکه اگر ادعای اینها حقیقت دارد باید پرسید که برای به دست آوردن قدرت در کشوری که در لبه پرتگاه بوده! چرا این همه به آب و آتش زدند؟! جالب اینکه این جماعت نه تنها در سال 92چنین کردند بلکه در انتخابات 96 حریصتر نیز شدند و برای کسب قدرت به زشتترین بیاخلاقیها و ترورشخصیتهای طیف رقیب روی آوردند.
نکتهای که خوب است تا مخاطبان به آن توجه کنند این است که طیف اعتدالگرا و اصلاحطلب در انعقاد برجام یا در شکست آن نگران مردم یا وضعیت معیشت آنها نبودند و نیستند. در جریان مذاکرات به طرفهای غربی گفته میشد که اگر مذاکرات به ثمر نرسد طیف رقیب (اصولگرایان) از آن سود خواهد برد، چنانکه وزیر محترم خارجه این را گفته بود! اکنون هم در وضعیتی که زمزمههای شکست برجام به گوش میرسد باز هم اینها نگران خواستههای حقیر حزبی هستند، چنانکه در مصاحبه فوق گفته شده: «مفروض به تضعيف معاهده برجام، اصولگرايان به قدرت بازنميگردند.»
جالب آنکه در همان صفحه اعتماد با فردی دیگر از اردوگاه مدعیان اصلاحطلبی گفتوگو شده است. این دیگری اما نظری کاملا برعکس مصاحبه قبلی دارد و در این گفتوگو تاکید میکند: «[اگر برجام به پایان برسد] وضعيت جريان اصلاحطلب از اين هم كه هست ضعيفتر خواهد شد و شكست برجام به نفع تندروهاي ايران تمام ميشود.»
همانطور که ملاحظه کردید اگرچه این مورد اخیر کاملا عکس نظر کارشناس قبلی بود اما به رغم این تفاوت اما بازهم نگرانی فرد گوینده نگرانی حزبی است. یعنی طیف موسوم به اصلاحطلب در بودن یا نبودن برجام تعبیر شدن آرزوهای حزبی یا قدرت نیافتن طیف اصولگرا برایشان بسیار مهم است و نه چیز دیگر!
در تلگرام تولید علم صورت میگرفت!!
به رغم وجود صدها پیامرسان داخلی و خارجی، روزنامههای زنجیرهای همچنان به عزاداری برای یک پیامرسان خارجی ادامه میدهند. روزنامه شرق چندین مطلب صفحه نخست شماره دیروز خود را به این موضوع اختصاص داد.
شرق در یکی از این یادداشتها ضمن تحمیق مردم نوشته: «فیلتر تلگرام میتواند عامل ازبینرفتن سالها تولیدات علمی در فضای مجازی تلگرام، امکانی برای بروز خود واقعی در مقابل خودسانسوری، ازبینرفتن تبلیغات شرکتهای کوچک و بزرگ، ازبینرفتن برند و بازاریابی اقتصادی در تلگرام، اختلال در شبکههای بینبخشی به جای شبکههای سیمی و هزینهبر، تفریحات و سرگرمی، ابزار ارتباطی بین گروهها و در نهایت مغایرت با حق قانونی آزادی شهروندان... باشد.»
سخن گفتن روزنامههای زنجیرهای و برخی مقامات درباره غیرقانونی بودن مسدودسازی تلگرام درحالی است که اخیرا به این پیام رسان به عنوان بستری برای جنگ اقتصادی علیه ایران نگاه شده است.
نکته دیگر ادعای مضحک تولید محتوای علمی در یک پیام رسان خاص است! نکته دیگری که بر فکاهی بودن این ادعای مضحک میافزاید این است که ملت ایران در پیام رسانهای دیگری که حضور داشتند مانند وی چت، واتسآپ، وایبر و... تولید علم و محتوای علمی نکردهاند و تنها در این پیامرسان این امر صورت گرفته است!! به فرض هم حتی اگر چنین شده باشد به راحتی میتوان از آن بک آپ تهیه کرد یا محتوای موجود در آن را در کوتاهترین زمان ممکن به جایی دیگر انتقال داد. کارویژههای اساسی یک پیامرسان مانند تلگرام علاوهبر ایجاد مشکلات اقتصادی، امنیتی و سیاسی در کشورهایی از جمله ایران انتشار خبر و تحلیل میباشد که بخش اخیر آن میتواند در بستر پیامرسانهای داخلی نیز صورت گیرد و طبیعی است افرادی که به دنبال برنامههای دیگری هستند همچنان عزادار تلگرام میباشند.
تقصیری ندارند!
بهزاد نبوی از فعالین سیاسی اصلاحطلب در گفتوگویی با ایلنا که روزنامه زنجیرهای شرق در شماره دیروز خود آن را بازتاب داد ضمن اذعان به این واقعیت که وضعیت اقتصادی بسیار بد است گفت: «مدیران شایسته تقصیری نداشته و کاری از دستشان نیز بر نمیآید»!
در بخشی از این گفتوگو آمده است: «من در شرایط و مقامی نیستم که بگویم دولت چه کاری انجام دهد و چه کاری انجام ندهد، اما یک چیز را میدانم که وضع اقتصادی کشور بسیار بد است و این وضع نابسامان را نیز فقط مدیران شایستهتر نمیتوانند تغییر دهند. مدیریت مؤثر است اما مدیریت شایستهتر هم امکان معجزه ندارد.»
این فعال سیاسی مدعی اصلاحات همچنین گفته است: «به نظر میرسد تنها راه نجات اقتصاد از وضعی که در آن گرفتار شدهایم، سرمایهگذاری خارجی است. بنابراین تا هنگامی که این اتفاق نیفتد، بهترین مدیران هم کماکان دچار مشکل خواهند بود و مشکلات نیز روزبهروز بیشتر میشود؛ پس مشاهده میکنید که حل مشکلات تنها به دولت مربوط نمیشود.»
در دولتهای پیشین مدعیان اصلاحات همواره بر روی مدیریت ناکارآمد و نقش آن در مشکلات اقتصادی تاکید میکردند اما اکنون دولت با عبور از پنجمین سال فعالیت خود همواره تقصیرها را به گردن دیگران انداخته و نقش خود را در مشکلات منکر میشود!
سخن اینجا است که اگر دولت خود را فاقد توان مدیریت میداند چرا همچنان بر حضور در میانه میدان اصرار دارد؟ اگر دولت حل مشکلات را نمیتواند یا نمیشود! فلسفه حیات و ادامه فعالیتش چیست؟!
مرام و معرفت روسیه و آلمان را آزمایش کنید!
روزنامه ابتکار در سرمقاله خود با عنوان «حتما آلمان به درد بخورتر از روسیه است» دلایل ترجیح آلمان بر روسیه را این گونه توصیف کرد و نوشت: «کارشناسان و متخصصان و عقل سلیم حکم میکند با توجه به مجموعه شرایط آلمان را به عنوان دوست نخست انتخاب کنیم تاروسیه را. آلمان هرگز مناسبات زورگویانه و استعماری با ایران نداشته است و هرگز ایران را قربانی مناسبات خود با دیگر کشورها نمیکند. در مقابل اما روسیه در تاریخ معاصر ایران رفتارهایی برپایه لحاظ کردن منافع استعمارگرایانه با ایران را تجربه کرده است.»
صرف نظر از نیت و هدف نگارنده که پیشتر نیز در یادداشتهایی مشابه و با طرح مسائل مختلف و عجیبی انتخاب آلمان به عنوان دوست نخست ایران به مسئولان توصیه میکرد، پاسخ چنین ادعایی را حسن روحانی در فروردین 1376 در مقام نماینده مجلس پنجم کشورمان نسبت به مجموعه از اقدامات خصمانه آلمان علیه ایران چنین پاسخ داد: «ضمن تشکر از دولت به خاطر اقدام به موقع و مناسب احضار سفیر ایران از بن و اخراج چهار دیپلمات آلمانی، لغو سفر هیئتهای اقتصادی به آلمان از دولت میخواهیم نسبت به دریافت خسارت 300میلیون مارکی مربوط به قراردادهای زیردریایی و تعقیب و تسریع نسبت به دادگاه مربوط به نیروگاه اتمی بوشهر در جهت دریافت خسارت 18 میلیارد مارکی تسریع بکند. همچنین مسئله سرمایهگذاری ایران در شرق آلمان و خرید اسکت را منتفی اعلام بکند و به طور کلی از دولت میخواهیم روابط ایران با آلمان را مورد تجدید نظر و ارزیابی مجدد قرار بدهد و از قوه قضائیه هم میخواهیم در تکمیل پروندههایی که مربوط به شرکتهای آلمانی که در دوران جنگ تحمیلی مواد شیمیایی و اسرار لازم برای برد موشکی در اختیار عراق قرار دادند و همچنین نسبت به مسئولین آلمانی که در صدور مجوز سهیم این جرم بودهاند در تشکیل دادگاه تسریع بکنند.»
این روزنامه اصلاحطلب در ادامه با ذکر دلیلی مضحک و عجیبتر مینویسد که عقل حکم میکند اکنون که ایران به لحاظ اقتصادی در شرایط درستی قرار ندارد راستیآزمایی کرده و از روسیه و آلمان بخواهد به ایران کمک کنند تا بتوان دوستی آنها را اندازه گرفت. چنین دیدگاهی عمق بینش این جریان مدعی را نشان میدهد که هنوز فرق بین روابط و مناسبات بینالمللی و روابط دو دوست را نمیفهمند.