به گزارش خبرگزاری دانشجو، جبهه پايداري انقلاب اسلامي همزمان با پايان برجام و خروج آمريكا از اين قرارداد با انتشار بيانيه اي به نقد سياست خارجي ايران پرداخته است.
متن كامل اين بيانيه به شرح زير است:
از اول هم آزموده را آزمودن خطا بود. آمريكا به استناد شواهد و اسناد بسيار، رسواترين، متقلب ترين و بدنام ترين آزموندهنده در نزد ملت ايران بوده است. سرانجامِ برجام، داراي درسها و عبرتهايي است كه در مجالي ديگر به آن خواهيم پرداخت اما در عين حال نميتوان به سادگيِ جناب رييس جمهور از آن گذشت.
برجام شاه بيت ديوان اشعار دولت جناب روحاني در شعارها، ادعاها، خوشبينيها و وعدههاي دلخوش كن و در واقع نماد اعتماد به حرفهاي غرب و در راس آن آمريكا، به جاي تضامين عملي بود. آنچه از خود برجام براي مردم و نظام مهمتر بود نتايج برجام بهويژه آثار آن در رونق اقتصادي، رفع بيكاري و بهبود رفاه و معيشت مردم آنچنان كه به ادعاي جناب رييس جمهور ديگر مردم حتي به يارانه نياز نداشته باشند، بود.
اما اينك جناب روحاني مانده است و كوهي كه بجاي گشايش گره از مشكلات اقتصادي كشور، موش زاييده است. حالا كه كدخداي غربباوران داخلي پاسخ اعتماد ايشان را با دروغگويي و توهين به ملت ايران داد، بدترين و تحقيرآميزترين كار آن است كه به نوچههاي كدخدا اميد ببندند و همچون جناب رييس جمهور روحاني تلاش كنند تا روح و جسم بر باد رفتهي برجام را با اعتماد واهي به دولتهاي اروپايي كه خود تابع و متحد آمريكا هستند، حفظ نمايند.
مردم اگر از همهي توهينها و تحقيرها و تنديها و بداخلاقيهاي جناب روحاني نسبت به منتقدين آمريكا باوري و غربگرايي بگذرند اما از نتايج نااميد كننده و پوچ برجام نخواهند گذشت. زيرا آن توهينها و تهمتها و ناسزاها قابل اغماض است ولي سرنوشت يك ملت و نظام اسلامي برخاسته از آن و آينده جوانان و كودكان و مردان و زنان جوياي سربلندي و پيشرفت و اعتلا به هيچوجه قابل چشمپوشي و گذشت نيست.
ملت شريف ايران!
آيا نبايد جناب رييس جمهور روحاني بجاي ادامه تلاش نافرجام براي حفظ موجودي بيخاصيت به نام برجام آن هم به روشي غلط اندر غلط يعني با كمك دولتهاي اروپايي غيرقابل اعتماد و متحد آمريكا، از شما عذرخواهي كند، از دولتهاي دقلباز اروپايي و آمريكا اعلام برائت كند، راه را بر روي ظرفيتها و استعدادهاي داخلي باز كند و به دامان ملت بازگردد و مسير پيشرفت و به حركت درآوردن چرخ زندگي و معيشت و رونق اقتصادي كشور را با اتكا به نيروي جوان و با استعداد ايراني و ظرفيتهاي بيشمار داخلي پي بگيرد و بيش از اين فرصتهاي رشد و شكوفايي ايران و ايراني را از بين نبرد؟
آيا جناب رييس جمهور روحاني نبايد بهجاي سازش با غرب و آمريكا، به استقلال توأم با پيشرفت كشور و تعامل با جهان منهاي آمريكا و چند دولت غيرقابل اعتماد غربي پايبند باشد و بگذارد تا ملت ايران توان خود بويژه جوانان خلاق و پر انگيزه و انرژي را به ميدانهاي كار و عمل وارد كند و بيش از اين راه را با شعارهاي رنگ باخته بر اين خواست و اراده ملي نبندد؟
آيا جناب رييس جمهور روحاني ميخواهد و ميگذارد كه ملت ايران و نظام اسلامي كار خود را خود چاره كند و گره از كار فروبسته اقتصاد باز كند و يا همچنان ميخواهد با اتلاف وقت و كندي و تدابير ناكارآمد اين راه را بسته نگه دارد؟
آمريكا و دولتهاي اروپايي متحد او براي چندمينبار در آزمون ملت ايران با نمرهي صفر مردود شدند. آيا تلاش جناب رييس جمهور روحاني براي قبولي آنها در اين آزمون آن هم با تمسك به چند دولت حقير اروپايي ديگر توجيهي دارد؟ نام اين تلاش جناب رييس جمهور و كار او را چه ميتوان نهاد؟ شما بگوييد. آيا وقت آن نرسيده است كه جناب رييس جمهور روحاني به بطلان غربباوري و آمريكاگرايي اقرار كند؟ يا منتظر است تا در اين موضوع به اين آشكاري و امتحاني به اين روشني نيز ملت به او كمك كنند؟ آيا سزاوار نيست جناب رييس جمهور روحاني نماينده خواستههاي بحق ملت باشد نه تلاشگر براي جبران بدعهدي و نامردي طرفهاي غربي و آمريكايي برجام؟ آيا نبايد به جناب رييس جمهور روحاني بگوييم كه براي چندمين بار طي چهار دههي اخير وقت غربگرايي و كدخدا انگاري آمريكا تمام شده و بايد ساعت خود را با خودباوري ملت تنظيم و به وقت مردم ايران براي كار و تلاش بيدار و حاضر به كار و عمل شود؟
با مرور كلي اتفاقات پيرامون برجام فارغ از مواردي كه به كرات توسط دلسوزان نظام مورد بحث و نظر كارشناسي بوده و متذكر گرديده بود، جمع بندي زير قابل ارائه است و اميد آن را داريم دولتمردان و مسئولان ذيربط در راستاي استيفاي حقوق از دست رفته و منافع ملي كه در اين قرارداد مورد تعرض دشمن واقع شده، با اتكاء به خداوند متعال بيش از پيش اهتمام جدي داشته و با اقدام انقلابي و شايسته تاريخ پرآوازه و مشحون از شجاعت و اقتدار ملت عزيز ايران جبران مافات نمايند:
1- براي ملت ايران پايان برجام و بد عهدي دشمنان كاملا مسجل بود، لذا همواره يكي از انتقادهاي اساسي به مسئولان اجرايي و دستگاه ديپلماسي پرهيز از خطاي استراتژيكي برجاميزه كردن كشور و گره زدن امور اساسي مردم به موضوع برجام بوده است. حال كه با پايان برجام بر دولتمران نيز بي اثر بودن آن در راستاي پيشرفت و توسعه كشور مشخص گرديده، يكي از فرصتهاي مهم اين پايان، آغاز گرايش به رويكرد اتكاء به عزم ملي و توان داخلي در مقابل وابستگي به ديگران است. قطعا با وحدت و وفاق عملي حول اتكا به ظرفيتهاي سرزميني، ملي و دانشي اين مرز و بوم و احياي تفكر نگاه درونزايي و برونگرايي پيشرفت به لحاظ عملي ناكامي دشمنان در طراحيهاي جديد رقم خواهد خورد.
2- از نظر ملت ايران با بدعهدي صورت گرفته توسط دولت آمريكا، تمام مفاد برجام ملغي بوده و بازگشت به شرايط قبل از برجام و احقاق حقوق و خسارات وارده از محاكم بين المللي از دولت آمريكا و همپيمانان ايشان مطالبهي ملي است كه از اين پس بايستي دولت محترم و دستگاه ديپلماسي كشور در اولويت قرار دهند.
3- با پايان برجام چهره واقعي كشورهاي اروپايي مبني بر نداشتن استقلال راي و همنوايي پنهان و پيدا با جهت كلي استكبار جهاني كاملا هويداست و اعتماد به كشورهاي اروپايي در موضوع برجام و هرگونه مذاكره و وقتكشي پيرامون تعهد پايانيافته، خطاي راهبردي و بس نابخشودني است. همه ميدانند مسير تعامل جمهوري اسلامي ايران با جهان بينالملل و منطقهي پيرامون، محصور به اين تعهد ظالمانه نبوده و قطعا با موقعيت ژئوپلتيكي و ژئواستراتژيكي كشور و فعاليت توسعهاي دستگاه ديپلماسي در منطقه و محيط بينالملل، مسير تعامل صحيح و درست با حفظ منافع و اقتدار ملي، بيش از بيش قابل ارتقاء و توسعه است.
4- تحولات منطقهاي و بينالمللي حاكي از شكست مكرر دشمن در جبهه هاي مختلف و افزايش تاثيرگذاري جمهوري اسلامي ايران در معادلات فراملي است. قطعا يكي از راهبردهاي دشمن ايجاد فشار داخلي و خارجي در جهت كند كردن اقدامات فراملي كشورمان در جهت ايجاد نا امني در محيط امنيتي كشورمان ميباشد و حفظ حريم و عزت نفس ملي و پرهيز از هرگونه اجازه ورود به مسائل و موضوعات راهبردي ملي و منطقه اي ديگر به بهانه مذاكره مجدد در جهت حفظ برجام سوخته، به كشورهاي اروپايي و هر كشور ديگر از مطالبات جدي ملت از دولتمردان ميباشد.
و لينصرن الله من ينصره
ان الله لقوي عزيز
مرگ بر آمريكا
جبهه پايداري انقلاب اسلامي