به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، «حسین شریعتمداری» در یادداشت روزنامه «کیهان» نوشت:
چند سال قبل دو تن از فعالان سیاسی، یکی از طیف اصولگرایان و دیگری از اصلاحطلبان در دانشگاه به مناظره نشسته بودند. فعال اصولگرا محاسن کوتاهی داشت به طوری که از فاصله چند متری بدون ریش به نظر میرسید و فعال اصلاحطلب محاسن بلندی داشت. در جریان مناظره تعدادی از دانشجویان اصلاحطلب -شاید هم غیر دانشجو- که در گوشهای از سالن ایستاده بودند، هر وقت فعال اصلاحطلب سخن میگفت، با سر و صدا به او اعتراض میکردند و نوبت به سخنان فعال اصولگرا که میرسید برایش کف و سوت میزدند و تشویقش میکردند!
مدتی نه چندان طولانی از شروع مناظره گذشته بود که فعال اصلاحطلب به علت این تشویقها و اعتراضها که به نظرش عجیب میرسید پی برد و متوجه شد که آن عده از دانشجویان، ایشان را به خاطر محاسنش اصولگرا تصور کرده و آن آقای کم محاسن را اصلاحطلب بهحساب آوردهاند! از این روی خطاب به آن گروه از دانشجویان گفت: این آقای فلان که ریش ندارد اصولگراست نه من! من اصلاحطلب هستم!... البته باید میگفت؛ به سخن توجه کنید نه گوینده آن. که نگفت!
بعد از انتقاد به سخنان نسنجیده و سؤالبرانگیز آقای ظریف که مانند چند نمونه دیگر، به نفع دشمنان تابلودار ملت و نظام بود، بسیاری از مدعیان اصلاحات و رسانههای زنجیرهای تحت امر آنان به جای اعتراض به آقای ظریف و اظهارات خلاف منافع و امنیت ملی ایشان، به گونهای ناشیانه تلاش کردند با تغییر صورت مسئله، روی این اظهارات نسنجیده سرپوش بگذارند! بخوانید!
۱- میگویند؛ آقای ظریف به وجود پدیده پلشت پولشویی در کشور اشاره کرده است و مگر میتوان این واقعیت را انکار کرد؟! که باید گفت: کسی منکر وجود پولشویی و یا احتمال وجود آن نیست ولی آقای ظریف در دفاع از ضرورت تصویب FATF به این موضوع پرداخته و از تصویب لوایح چهارگانه FATF به عنوان راهحل مقابله با پولشویی یاد کرده است و این، دقیقا همان خواسته بارها اعلام شده دشمنان بیرونی و تابلودار ملت ایران است که موافقان آن از جمله وزارت خارجه تاکنون درباره عواقب فاجعهبار آن که از سوی منتقدان مطرح شده است هیچ پاسخی نداشته و ندارند.
۲- لایحه مبارزه با پولشویی در سال۱۳۸۶ در مجلس شورای اسلامی تصویب و به قانون تبدیل شده بود و بعد از تائید شورای نگهبان، در تاریخ ۱۱ آذرماه ۸۸ آئیننامه اجرایی آن نیز تدوین و از سوی دولت وقت ابلاغ شده بود. بنابراین چنانچه دولت محترم ارادهای برای مقابله با پولشویی داشت و جناب ظریف دغدغه هزاران میلیارد تومان- به قول خودشان- پولشویی نگرانشان کرده بود به آسانی و بیآنکه نیازی به FATF باشد میتوانستند با این پدیده پلشت مقابله کنند.
۳- پذیرش FATF شبیه واگذاری امور کشور به بیگانگان در دولت قاجار است. دولت قاجار نیز امتیاز بانک شاهنشاهی، امتیاز کشتیرانی در کارون، امتیاز انحصار احداث راهآهن و بهرهبرداری از کلیه معادن و جنگلها و احداث قناتها و اداره گمرک به یک یهودی انگلیسی به نام رویتر، امتیاز انحصاری توتون و تنباکو به انگلیسیها، امتیاز خط آهن و شوسه به روسها، امتیاز انحصاری استخراج و بهرهبرداری از چاههای نفت به انگلیس و... را به بیگانگان داده بود.
بهانه دولتهای دستنشانده قاجار - و بعدها پهلوی- در اعطای تمامی این امتیازها، مانند استدلال دولت کنونی بود و ادعا میکردند که این اقدامات از نیروهای داخلی ساخته نیست و باید خارجیها به این امور گمارده شوند! تعجب نکنید، سپردن مقابله با پولشویی به FATF نظیر همان بهانههای فاجعهآمیزی است که در دولتهای قاجار و پهلوی صورت پذیرفته بود و آن، اینکه «خودمان نمیتوانیم و باید به بیگانگان بسپاریم» ! آیا غیر از این است؟! و چرا باید مقابله با پولشویی را به دشمنان بیرونی بسپاریم؟! اگرچه مقابله با پولشویی از جانب FATF فقط یک بهانه است و آنان اهداف اعلام شده -تاکید میشود اعلام شده- دیگری را دنبال میکنند.
۴- کاش آقای ظریف به این سؤال پاسخ میداد که آیا برای مبارزه با تروریسم باید به سراغ سازمانها و گروههایی نظیر «بلک واتر- BLACK WATER» برویم؟! یعنی عوامل حامی تروریسم را برای مقابله با تروریسم به کار بگیریم؟! سپردن مبارزه با پولشویی به FATF با سپردن مبارزه با تروریسم به بلکواتر چه تفاوتی دارد؟! مگر مدیران FATF همانهایی نیستند که آشکارا و به قصد براندازی، پرچم مقابله با جمهوری اسلامی ایران را بلند کردهاند؟!
۵- مگر دولت آقای روحانی که جناب ظریف وزیر خارجه آن است موظف به اجرای قانون مبارزه با پولشویی-مصوبه سال ۸۸- نیست؟! چرا مدعیان اصلاحات از ایشان نمیخواهند که عوامل پولشویی را معرفی و تحت تعقیب قرار بدهند؟! در قرارداد شرکت نفتی توتال چه کسانی رشوهخواری کردهاند؟! در ماجرای بانک سرمایه، شرکت ایران مارین سرویس، اختلاس کلان از صندوق ذخیره فرهنگیان، تاراج دستکم ۱۸ میلیارد دلار از بیتالمال در بازار آشفته ارز و... کدام دستها آلوده بوده است؟! اگر در ادعای خود صادق هستید چرا از این موارد شروع نمیکنید؟!
۶- ممکن است آقای ظریف بفرمایند که از موارد یاد شده (در بند فوق) با خبر نیستند! که در این صورت باید گفت اگر نمیدانید چرا ادعا میکنید و اگر میدانید چرا پیگیری نمیکنید؟! ضمن آنکه اگر جنابعالی باخبر نیستید دوستان شما در دولت به خوبی از آن باخبرند! بسم الله! شروع کنید!
۷- اصلیترین نقطه مورد اختلاف ما با FATF و به تبع آن با CFT، تعریفهای متفاوت ما از مصداق تروریسم است و مدیران FATF با صراحت اعلام کردهاند که تعریف ایران از تروریسم را نمیپذیرند و تاکید دارند که «ایران باید به نحو مناسبی تامین مالی تروریستها را جرم انگاشته و از جمله معافیت گروههای تحریم شده را که «در تلاش برای پایاندادن به اشغالگری خارجی، نژادپرستی و استعمار هستند»، حذف نماید». ولی آقایان وزارت خارجه ادعا میکنند که «نه در قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل متحد و نه لیست خزانهداری آمریکا نام هیچ یک از سرداران و مسئولان ایرانی وجود ندارد بلکه این قطعنامهها شامل لیست افراد و گروههای القاعده، طالبان و داعش! است».
این ادعا کذب محض است، چرا که در سایت وزارت خزانهداری آمریکا از سازمان صدا و سیما، وزارت اطلاعات، سپاه و وزارت دفاع و در قطعنامههای شورای امنیت ملی از فریدون عباسی، محمدرضا نقدی و قاسم سلیمانی به عنوان حامیان تروریسم نام برده شده و براساس قرارداد FATF اموال این افراد باید توقیف و مصادره شود! در بند دوم از شروط ۹ گانه FATF نیز تاکید شده است که؛ منظور از مصادیق تروریست همان قطعنامههای سازمان ملل است و از ایران خواسته است اموال و داراییهای آنها را شناسایی و بلوکه کند و از انجام تراکنشهای مالی توسط آنان خودداری ورزد!
برادر گرامی، جناب آقای ظریف! موضوع اصلی در FATF و لایحه زیر مجموعه آن یعنی مقابله با تامین مالی تروریسم- CFT- ماجرای تروریسم است و هنگامی که جنابعالی از انجام پولشوییهای چند هزار میلیاردی در ایران خبر میدهید! برای حریف ماجرای پولشویی از نوع اختلاس و رشوه و حتی مواد مخدر در میان نیست بلکه حریف با توجه به موضوع اصلی FATF و CFT، اظهارات نسنجیده شما را به مفهوم و معنای کمک مالی ایران به تروریسم تلقی میکند! و این همان نکته عجیب و سؤالبرانگیز در اظهارات اخیر جنابعالی است.
۸- و بالاخره این نکته نیز گفتنی است که شما در جریان تصویب لایحه CFT در مجلس شورای اسلامی فرموده بودید که نه شما و نه رئیسجمهور تضمین نمیکنید که FATF و یا CFT مشکلات اقتصادی را حل کند ولی تاکید کرده بودید که تصویب آن یکی از بهانهها را از دست آمریکا میگیرد! اگر سخن آن روز شما را بپذیریم که البته پذیرفتنی نیست، این پرسش باقی میماند که پس چرا خودتان به دست دشمن بهانه میدهید؟!