گروه ورزشی خبرگزاری دانشجو، محمد صالح سلطانی- کسانی که آخرین قهرمانی ایران در آسیا را به یاد دارند، الان دستکم 50 سالهاند. کودکان و نوجوانان سالهای میانی دهه پنجاه، جوانترین ایرانیانی هستند که میتوانند صحنه بالا رفتن جام قهرمانی قاره کهن روی دستان یک ایرانی را به خاطر بیاورند. 50 سالههای امروز، فرزندانشان و حتی فرزندان فرزندانشان اما حالا بیش از همیشه به تکرار تاریخ دور و دستنیافتنی، امید دارند. هشت سال پس از ورود مربی پرتغالی به ایران، پانزدهسال پس از آخرین حضور در نیمهنهایی آسیا و 43 سال پس از آخرین فینال، ما در امیدوارکنندهترین نقطه تاریخ فوتبالمان ایستادهایم. در جایی که حالا بیاغراق میشود گفت مرتفعترین نقطه فوتبال بعد از انقلاب است. روی دامنهی کوهی که تا قلهاش، فاصله زیادی نداریم.
پلهپله تا یک نسل طلایی
روزی که در بهار 1390، کارلوس کیروش به ایران آمد، کمتر کسی تصور میکرد عمر حضور او روی نیمکت بیثبات تیم ملی ایران به حدود 8 سال برسد. حاشیهها و درگیریها و اختلافات، از همان روزهای اول به کیروش و تیمش هجوم آوردند. او اما ماند. ماند و ذرهذره از تیم ملی متلاشیشده و بیپرنسیبِ ایران، یک تیم باشکوه ساخت. تیمی که با گامهای لرزان به جام جهانی 2014 رفت و به امید یک نتیجه تاریخی برای جام ملتهای 2015 راهی استرالیا شد.
تیم کیروش در جام ملتهای استرالیا، اولین نشانههای ثبات و بلوغ را به تصویر کشید. نسل تازه، به پرچمداری پورعلیگنجی، وریا غفوری و سردار آزمون آرامآرام نسل قبلی را کنار میزد و پیش میآمد. کسب 9 امتیاز از قطر، بحرین و امارات تیم کیروش را به یکی از جذابترین تیمهای آن تورنمنت تبدیل کرد. «اتفاق» اما مثل 2004، مثل 2007 و مثل همه این سالها دست از سر تیم ملی برنداشت. در یکی از عجیبترین بازیهای تاریخ جام ملتهای آسیا، اسیر عراق شدیم و تیم شایسته کیروش هم از رسیدن به نیمهنهایی باز ماند. آن بازی اما در پایان ضربات پنالتی تمام نشد. در قلب مردم ایران، با پیروزی یوزپلنگها ادامه پیدا کرد. کیروش اگرچه نتیجهای بهتر از قلعهنویی و قطبی برای فوتبال ایران در جام ملتها نگرفته بود اما جایش روی نیمکت داغ را از دست نداد که هیچ، با نمایشهای دلبرانه تیم ملی محکمتر هم کرد. او حالا ذرهذره بنای تازه را میساخت و پیش میرفت. عزتاللهی، روزبه، طارمی و بقیه ستارههای جوان هم کمکم به تیم راه پیدا میکردند. نسل تازه، مقتدرتر از همیشه راهی جام جهانی شد. برای اولین بار، مزه شیرین حضور متوالی در جامهای جهانی هم زیر زبان ایرانیها مزه میکرد.
به افتخار جنگندهها
2018، نمایش تمام و کمال بلوغ یک تیم بود. 7 سال پس از ورود کیروش به فوتبال ایران، با تیمی مواجه شدیم که میجنگید. تا آخرین لحظه میجنگید. مقتدرانه میجنگید. تیمی که بلد بود نبازد، بلد بود از همان دقیقه اول پا به پای حریفان بزرگ بازی کند و بلد بود برای ملتش اعتبار بخرد و لبخند بیاورد.
تیم کیروش در جام جهانی روسیه همه ما را دیوانه خودش کرد. عاشق تیمی شدیم که غول افریقایی را در دقیقه 95 زمینگیر کرد، مقابل قهرمان سال 2010 جهان مردانه ایستاد و پرتغال، قهرمان اروپا را به زانو در آورد. ما در جام جهانی، در گروهی که میگفتند گروه مرگ است، زندگی کردیم و 4 امتیاز گرفتیم. 4 امتیاز از جام جهانی، رویای دستنیافتنی گذشتهی ما بود که به همت مرد پرتغالی محقق شد. اما به صعود، به پرواز در مرحله حذفی جام جهانی نرسید. تیم کیروش، بالغ و بزرگ شده بود اما هنوز چیزی کم داشت...
فصل چیدن میوه
این، یک فرصت تاریخی برای فوتبال ایران است. پس از 8 سال دفاع کیروش از منافع ملی در تیم ملی، پس از 8 سال ایستادن و جنگیدن و تمرین کردن، حالا وقت چیدن میوه است. زمستان، پرثمرترین فصل برای فوتبال ایران خواهد بود. وقت ثمر دادن زحمات کیروش، همین حالاست. وقت بالا بردن یک جام، برگزاری یک جشن. تیم کیروش، لایقترین تیم ملی بعد از انقلاب ماست. تیمی یکدست، متحد و حرفهای که رویاهای زیادی را برای ما تعبیر کرده، جز یک رویا؛ رویای قهرمانی. حالا بعد از دو جام جهانی پرغرور و یک جام ملتهای پر حسرت، فرصت طلایی فتح قله فرا رسیده. نام کیروش تا همینجا هم در فوتبال ایران جاودانه است اما برای آنکه تا ابد روی قلب تکتک ایرانیان حک شود، چیزی کم دارد.
چیزی از جنس غرور، از جنس فریادهای بعد قهرمانی، از جنس چشمهای پر از اشک شوق. این ملت، از حماسههای ناکام و رویاهای نیمهبافته خسته شده. حالا وقت یک حماسه کامل است. وقت رسیدن به آخر خط. کیروش لایق یک جشن باشکوه است. این تیم، این پسرهای دوستداشتنی و ساده و بیحاشیه، شایسته دور افتخار هستند. ما میخواهیم در هوای زیر تهران، زیر دانههای ریز برف، با جام ملتهای آسیا عکس یادگاری بگیریم.
آخرین نه، اما بهترین فرصت
تورنمنت امارات، آخرین فرصت ما برای قهرمانی در جام ملتها نیست اما کیست که نداند اگر در امارات2019 قهرمان نشویم و کیروش بدون جام تیم ملی ما را ترک کند، فرصت قهرمانیمان دستکم ده سال عقب میافتد؟ ما سالهاست انتظار چنین لحظهای را میکشیم. لحظهای که تیممان آقای آسیا باشد، رقبای همقاره را راحت شکست دهد و برای فتح جام دندان تیز کند.
این لحظه را پس از سالها، پس از یک دهه انتظار کُشنده بدست آوردهایم و نباید راحت از دست بدهیم. پدران 50 ساله ما از انتظار تکرار دوباره حماسه، و ما از ندیدن جام در دست قهرمانانمان خستهایم. وقت درخشش، همین حالاست. دقیقا همین حالا