اعلام خبر استقرار قریب الوقوع نیروی دریایی ایران در اقیانوس اطلس طی ساعات اخیر به طور گسترده در محافل خبری منطقه و جهان مطرح شده و درباره آن تحلیل متعددی عنوان شده است.
به گزارش گروه بین الملل خبرگزاری دانشجو، اعلام خبر استقرار قریب الوقوع نیروی دریایی ایران در اقیانوس اطلس طی ساعات اخیر به طور گسترده در محافل خبری منطقه و جهان مطرح شده و درباره آن تحلیل متعددی عنوان شده است.
در همین رابطه «شارل ابی نادر» تحلیلگر لبنانی در یادداشتی برای العهد نوشت: معاون فرمانده نیروی دریایی ایران به تازگی اعلام کرده که قوای دریایی ایران در مارس ۲۰۱۹ قرار است در یک ماموریت ۵ ماهه در اقیانوس اطلس حضور پیدا میکنند. این مسئله میتواند به یک نقطه تنش زا و بسیار حساس در رویارویی میان آمریکا و ایران که پشت پرده اکثر پروندههای منطقه قرار دارد تبدیل شود.
به ویژه اینکه آمریکا مدعی است در برابر افزایش نفوذ ایران و پیامدهای آن موضع میگیرد و ایران نیز تاکید دارد که با طمع ورزی و سیاستهای استعماری آمریکا که علیه حاکمیت کشورها و توافقات بین المللی است مقابله میکند.
در ابتدا باید گفت: از لحاظ نظامی نمیتوان توانمندی دریایی ایران را با آمریکا مقایسه کرد و تفاوت میان این دو بسیار زیاد است که جایی برای شک و تردید نمیگذارد. اساساً در سالهای اخیر کشورهای بزرگ و در صدر آنها روسیه و چین تلاش کردند که تفاوت میان قدرت نظامی ایران و توانمندیهای آمریکا را کاهش دهند.
البته ایران حضور فعالانه و موثری در خلیج عدن و ورودیهای جنوب غربی اقیانوس آرام در امتداد خط دریایی راهبردی میان تنگه هرمز و باب المندب دارد. همچنین ناوشکن سهند ایران که قابل قابلیت حمل بالگردها و جنگندهها را دارد، ناوشکنی پیشرفته محسوب میشود که رادارگریز است. یگان دریایی ایران که قرار است در آینده نزدیک در دریای اطلس مستقر شود توانمندیهای فوق را به همراه خواهد داشت.
گزارش اسپوتنیک عربی درباره تحرک نیروی دریایی ایران به سوی اقیانوس اطلس
حضور این بخش از نیروی دریایی ایران در اقیانوس اطلس میتواند خطر جدی برای سواحل و نیروی دریایی آمریکا ایجاد کند و آنها را در تیررس قرار خواهد داد.
نکته مهم اینکه این حمله احتمالی به دور از مناطق اصلی تمرکز ایران در آبهای بینالمللی رخ خواهد داد و بدون نیاز به حمایتهای هوایی که هر نیرویی دریایی به آن نیاز دارد انجام میشود؛ چون اساسا نیروهای ایرانی در نقاط تمرکز اصلی خود حضور ندارند.
در حقیقت اهمیت اعلام ماموریت نیروی دریایی ایران در اقیانوس اطلس که مکانی دور از مکان کلاسیک استقرار نیروهای ایرانی محسوب میشود، معنای راهبردی بسیار عمیقی دارد که میتوان آن را در موارد زیر خلاصه کرد:
۱. اعلام این عملیات دریایی در راستای بالا بردن سطح تهدید و رویارویی با آمریکا در پی عقبنشینی و خروج آمریکا از توافق هستهای رخ داده است، تا تهران از این طریق قدرت و توانمندیهای خود در مواجهه با اقدام آمریکاییها را به طرف مقابل گوشزد کند و تاثیرات منفی اقدام آمریکا بر امنیت و اقتصاد خود را دور کند. ایران در ماههای اخیر با استفاده از اهرام دیپلماسی فعالانه اروپاییها را مجبور به الزام به توافق هستهای کرده و آمریکاییها را نیز از معادله به صفر رساندن فروش نفت و گاز ایران منع کرده است.
۲. عملیات قریب الوقوع دریایی ایران در اقیانوس اطلس برای این رخ میدهد که حق ایران را در انجام اقداماتی که برای تحقق امنیت و ثبات و حاکمیت ملی خود لازم میبیند، گوشزد کند. تا ایران این گزینه را نیز به توانمندیهای راهبردی خود که شامل موشکهای بالستیک و پهپادهای هدایت شونده میشود اضافه کند و این رخدادها با وجود فشارهای بین المللی و منطقهای دامنه دار علیه ایران رخ میدهد. ۳. اهمیت اجرای این مأموریت به دور از سواحل و آبهای اقلیمی ایران در این مسئله نهفته است که در مناطقی رخ میدهد که سواحل جنوب شرقی آمریکا را شامل میشود و این مسئله را به اثبات میرساند که هر کشوری در جهان از جمله ایران حق استقرار نیروهای دریایی خود را در مناطقی که مناسب میبیند در راستای انجام مانور و یا گشتزنی دریایی، دارد. مسئلهای که قوانین بین المللی، قوانین دریایی و قوانین عبور از آبهای بین المللی بر آن صحه میگذارد. این اقدام ایران این مساله را مورد توجه قرار میدهد که تنها کشورهای بزرگ جهان از این حق برخوردار نیستند و نمیتوان این اقدامات را تنها برای کشورهایی که قدرت نظامی دارند و دارای اطماع تاریخی مانند آمریکا هستند، منحصر کرد.
گزارش الجزیره درباره تحرک نیروی دریایی ایران به سوی اقیانوس اطلس
۴. حضور قریبالوقوع نیروهای دریایی ایران در غرب اقیانوس اطلس که در برابر منطقه دریایی مقابل سواحل کوبا و ونزوئلا قرار دارد به نوعی یک حمایت و پشتیبانی از این دو کشور که همواره از ایران در اکثر پروندهها حمایت کرده و در برابر آمریکا موضعگیری کرده اند محسوب میشود.
برخی از تحلیلگران آمریکاییها و از دیگر کشورها معتقدند ایران از طریق این اقدام میخواهد سطح چانه زنی خود را در هر مذاکرات و گفتگویی در آینده با آمریکاییها بالاتر ببرد دقیقا همان چیزی که در زمان انجام توافق هستهای در سال ۲۰۱۵ رخ داد.
اما با پیگیری روند تحولات و پیشرفت نظامی ایران در استفاده از تسلیحات مختلف و توانمندیهای راهبردی در بخشهای موشکی و دیگر عرصهها که باعث تحمیل قوای ایران بر منطقه شده است و دلیل اصلی هجمه غرب و آمریکا به منطقه بوده است، نمیتوان حضور نیروهای دریایی ایران در دریاها و آبهای بین المللی به ویژه غرب اقیانوس اطلس را که یک نقطه حساس و استراتژیک محسوب میشود، نادیده گرفت تا جایی که آمریکاییها نیز نمیتوانند از این حضور ایران، چشم پوشی کنند و به طور قطع این اقدام ایران مانند توانمندی هستهای و موشکی به موضوع تنش زای دیگری در صحنه بین المللی به ویژه برای آمریکاییها تبدیل خواهد شد.