گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، پدرام جدی چروده؛ دانشجوی کارشناسی ارشد آموزش محیط زیست – دانشگاه شهید بهشتی تهران؛ سیلاب که در صورت نزول برف و باران در آبراهه های طیبعی جاری میگردد، که میتواند به یکباره یا مقطعی در اکوسیستم جاری شود اما سرعت جریان رواناب و سیل به عوامل مختلف از قبیل شدت بارش، میزان بارش، نوع بارش، پوشش گیاهی، نوع خاک، سنگ بستر، شیب منطقه، توپوگرافی و... وابسته است. این بارش ها به مدل های مختلفی در چرخه طبیعت قرار میگیرد، که میتواند به دریاچه، تالاب و یا دریا منتهی شود و بخش قابل توجهی در سفره های زیرزمینی ذخیره میگردد، اما آنچه گفتیم در شرایط و اکوسیستم نرمال باید دنبالش گشت.
سیل یا سیلاب که یک پاسخ طبیعی اکوسیستم است، که نوع شکل گیری آن علاوه بر وابستگی به موارد ذکر شده؛ کاملاً وابسته و دارای یک رابطه مستقیم با اقدامات و رویکردهای سیاستگذاری متوجه این عرصه است؛ چرا که این پدیده موضوعی نیست که اتفاقی به وجود آید و صرفاً یک عارضه ای را ایجاد کرده باشد.
امروزه به دلیل توسعه که به موجب آن نیاز به استفاده و بهره برداری از منابع طبیعی امری طبیعی و مرسوم بوده و موجب شده بسیاری از مسئولین و تصمیم گیران فارغ از چرخه های حیات و و بدون درنظر گرفتن جایگاه ساختارهای محیط زیست به سهولت، دست به تخریب و تغییر طبیعت بزنند، در صورتی که یک اکوسیستم خرد و یا کلان نتیجه فعل و انفعالات چندین ساله طبیعی نبوده، بلکه در صدها سال در مسیر رخداد های طبیعی به یک مرحله با ثباتی رسیده است و اگر اقدامات و رویکردهای ما طوری باشد که مستقیم یا غیر مستقیم موجب تغییرات آن را فراهم کند، محیط زیست در مقابل این تغییرات، مانند بدن یک موجود زنده مثل انسان از خود واکنش نشان خواهد داد.
واکنش محیط میتواند تدریجی و یا سریع به مرحله ای برسد که بازگشت به آن پرهزینه و تقریباً امری محال باشد؛ که نمونه های آن در سالیان اخیر مکرراً در رسانه ها مطرح شده و در مناطق مختلف مردم با آنها رو به رو گشته اند؛ اعم از خشک شدن دریاچه ارومیه، تالاب هامون، تالاب بختگان، کم عمق و خشک شدن حاشیه تالاب انزلی، فروچاله های دشت نهاوند، فرونشست زمین در اطراف تهران، خشک شدن چشمه ها و قنات ها و... که حتی بارش های بی سابقه در50 سال اخیر سال آبی 98-97 هم نتوانسته و نمیتواند برخی از این اکوسیستم ها را به روز اول خود درآورد.
سیل که دومین فاجعه طبیعی متداول روی زمین بعد از فاجعه آتش سوزی قلمداد میگردد، به دلیل از بین رفتن پوشش گیاهی اعم از مراتع، جنگل ها، تعرض به حریم و بستر رودخانه و پهنه سیل گیر(که متناسب با دوره بازگشت هر رودخانه متفاوت است) و ساخت سازه ها، معدن کاوی، توسعه شهری و صنعتی بدون در نظر گرفتن آمایش سرزمین و کاربری متناسب زمین؛ شکل خسارت باری به خود میگیرد که باعث ایجاد یک شرایط غیر قابل کنترل با صدمات جانی و مالی گسترده میشود و متعاقباً تاسیسات و سازه های عمرانی و زیرساختی را تخریب خواهد کرد.
اگر پوشش گیاهی که وظیفه ذاتی حفاظت خاک و ذخیره آب را برعهده داشته و نقش ویژه و منحصر به فردی در کاهش سرعت جریان آب دارد، دستخوش نگاه و رویکردهای کاملاً انسان محورانه گردد، حجم سیلاب و سرعت آن افزایش پیدا کرده و بسیار مخرب خواهد بود.
از سویی در توسعه اعم از ایجاد جاده، راه آهن، پل و... مادامی که به مفاهیم محیط زیست بی توجه باشیم و در تصمیم گیری و اقداماتمان تعمیم ندهیدم، اکوسیستم تسلیم خواسته انسان نشده و پاسخ خواهد داد؛ که جنس این پاسخ میتواند ریزگرد باشد که به دلیل خشک شده محیط های آبی مثل هور، تالاب و پوشش گیاهی شکل میگیرد و یا طوفان نمک؛...
البته باید توجه داشته باشیم که همه سیل ها، عارضه ناشی از عملکرد انسان ها نیستند، چرا که بسیاری از دشت ها مثل جلگه خوزستان که از یک خاک بسیار حاصلخیز برخوردار است و به موجب آن بخش عمده ای از محصولات غذایی کشور را نیز تولید میکند، نتیجه سیل های است که در آن منطقه در گذر زمان جاری گردیده است.
امروزه به دلیل محدودیت های منابع آب قابل استفاده برای مصارفی مختلف به ویژه تولید غذا و شٌرب؛ اکثر کشورها برنامه های به منظور مدیریت آب خود دارند، چرا که بدون این منبع حیاتی توسعه یک جامع به سختی امکان پذیر است، به منظور مدیریت این امر از روش ها و اقدامات متنوع و گسترده ای استفاده میشود که هم تناسب با اکوسیستم داشته باشد یعنی علاوه بر ذخیره آب؛ محیط زیست را نیز تحت تغییر و تخریب قرار ندهد.
به گواه بسیاری از کارشناسان حوزه آب و محیط زیست و با بررسی عملکردهای بسیاری از کشورها در این حوزه؛ بهترین و مترقیترین روش و مدلی که الهام گرفته از خود طبیعت است و نتایج متنوع و عمیقی را رقم میزند؛ آبخیزداری است.
آبخیزداری یعنی مجموعه اقدامات، بیولوژیکی، فیزیکی و یا تلفیقی که به منظور حفاظت از خاک، آب، انباشت رسوبات و...که در اراضی بالا دست حوضه آبخیز صورت میگیرد. یا به تعریف دیگر، آبخيزداري یعنی علم و هنر برنامهریزی مستمر و اجرای اقدامات لازم برای مدیریت منابع حوزههاي آبخيز اعم از طبيعي، كشاورزي، اقتصادي و انساني بدون ايجاد اثرات منفي در منابع آب، خاك و طراحی و مدیریت حوزه به منظور حفاظت و استفاده صحیح و پایدار از منابع طبیعی با توجه ویژه به منابع آب و خاک است.
اما متاسفانه در دهه های گذشته علاوه بر اینکه در توسعه شهری، صنعتی، کشاورزی، بدون توجه به مقوله ظرفیت برد محیط زیست و همچنین حق محیط زیست و ابعاد پیچیده آن، صرفاً در مسیر سدسازی، سازههای فیزیکی کنترل آب و انتقال آب که باید مکمل و همراه با اقدامات آبخیزداری باشد؛ گام برداشته ایم؛ درصورتی که حتی در برخی مناطق نباید به ساخت سد روی آورد.
نتیجه تصمیم گیری ها و اقدامات یک سویه و تک بعدی انسان، امروزه شرایطی را رقم زده که تاب آوری اکوسیستم بسیار شکننده و با کوچکترین پدیده اقلیمی و محیطی باید منتظر یک عارضه باشیم که با خود نوعی پیام را از محیط زیست حمل میکند، تا بلکه ما مسیر حرکت و نوع فکرمان را تغییر و تصحیح کنیم.