سالها قبل رهبر انقلاب با یادی از مرحوم ابوالحسن نجفی فرمودند: این کتابى که جناب آقاى نجفى چند سال پیش نوشتند - «غلط ننویسیم» - من همان وقت آن را گرفتم خواندم و حواشىیى هم بر آن زدم.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو؛ شب گذشته رهبر انقلاب مهمترین بخش از سخنان خود را به انتقاد از شیوه مواجهه با زبان فارسی در ایران و رو به انحطاط بودن آن اختصاص دادند. همین امر بهانهای شد جهت بازخوانی زندگی یکی از اساتیدی که کتبش توسط رهبر انقلاب جهت آموزش استفاده صحیح از زبان فارسی توصیه شده بود. نجفی تولیدات زیادی داشت. او در عمر ۸۶ ساله خود ۵ کتاب تألیف کرد که همگی در رستهی زبان و ادبیات فارسی بود؛ و ۲۰ کتاب را به فارسی برگرداند. اما مشهورترین و پرمخاطبترینش همان کتاب «غلط ننویسیم» است. کتابی که در سال ۶۶ در مرکز نشر دانشگاهی منتشر شد. کتابی ریزنگر و پرجزئیات، از اشکالات و اشتباهات رایج در زبان فارسی. کتابی که نمونه مشابهی _حداقل با این قدرت_ نیافت و از همان سال اول انتشار، آماج بحث و نقد و نظر زبانشناسان، ویراستاران و نویسندگان واژهپرداز قرار گرفت. نقدها و حرفهای موافق و مخالف دربارهاش تا سال ۹۳ و تا امروز ادامه یافت.
آن سالها که حوصلهی اصحاب قلم اجازهی حاشیهنگاری و تعلیقه زدن به آثار مکتوب را داشت «غلط ننویسیم» از سوی بسیاری از اندیشمندان و فارسیپژوهان مورد تحشیه قرار گرفت. از آن جمله بهاءالدین خرمشاهی و....
اما نکته جالب، توجه رئیسجمهور وقت آیتالله خامنهای به این کتاب بود. رئیسجمهوری که در روزهای جنگ تحمیلی از خیر این کتاب نگذشت، در همان چاپ اول، کتاب را خواند و نقطهنظراتش دربارهی آن را در حاشیهاش نوشت و برای نویسندهی آن فرستاد. یادداشتهای آیتالله خامنهای اینقدر مهم بود که ابوالحسن نجفی خود را مدیون ایشان میداند و در پیشگفتار چاپ سوم کتاب مینویسد:
چاپ اول و دوم این کتاب مورد توجه و استقبال عامهی خوانندگان قرار گرفت و علاوه بر نقدهای متعددی که در مطبوعات مختلف درباره آن نوشته شد نامههای بسیاری نیز از داخل و خارج کشور به دست نگارنده رسید که در آنها موارد نادرست یا ناقص کتاب را متذکر شده یا استدلال و شرح و بسطی را سست یافته یا مهمتر از همهی نکتههایی را خاطرنشان کرده بودند که حقا میبایست به مطالب کتاب افزوده شود. از جمله این بزرگواران به ذکر نام چند تن که بیش از همه خود را مدیون آنان میدانم اکتفا میکنم: حضرت آیتالله خامنهای و... اگر این چاپ مزیتی بر چاپهای نخست داشته باشد در درجهی اول مرهون عنایت این بزرگواران است. (بهمن ۱۳۶۹)
شاید بسیاری گمان کنند رهبر انقلاب اسلامی منطقا و اصولا رابطهی قدیم و قویمی با روشنفکران غربرفته و مترجمان آثار داستانی نداشتهاند، اما رهبر انقلاب به نیکی نجفی را میشناخت و نقاط پرقدر کارنامهی رنگین او را پاس میداشت. آیتالله خامنهای بعدها از ترجمههای برخی آثار توسط وی به نیکی یاد کرد و ابوالحسن نجفی را مترجمی کاردان دانست. ایشان خطاب به اعضای شورای عالی ویرایش زبان فارسی در صدا و سیما فرمودند:
این کتابى که جناب آقاى نجفى چند سال پیش نوشتند - «غلط ننویسیم» - من همان وقت آن را گرفتم خواندم و حواشىیى هم بر آن زدم. در این کتاب دیدهام که ایشان با همهى دقتى که دارند - که واقعاً هم بجاست - جاهایى مىگویند که مثلاً این واژه غلط است، اما دیگر جزو زبان شده است و نمىشود آن را کارى کرد؛ نمونههایى هم ارائه شده است که حق با ایشان است. وقتى چیزى جزو زبان شد، نمىشود آن را از بدنهى زبان بیرون کشید؛ این اصلاً عملى نیست. با بیرون آوردن آن واژه، اختلالى به وجود مىآید؛ لیکن این خودش یک مصیبت است. ما نباید بگذاریم یک غلط، جزو زبان بشود.
رهبر انقلاب سال گذشته در جریان بازدید از نمایشگاه کتاب تهران نیز یادی از این نویسنده ایرانی کردند؛ راوی میگوید آقا رسیدند غرفهی انتشارات نیلوفر، مثل همه جا خوش و بش کردند و از تازهها سوال کردند. کتابی نظرشان را جلب کرد و پرسیدند این همان چهارجلدی قدیمی است؟ و جواب گرفتند بله. پرسیدند مترجمش چه کسی بود؟ گفتند ابوالحسن نجفی. آقا گفت: آها ابوالحسن نجفی... بگذارید یک ماجرایی را تعریف کنم. سالها قبل ابوالحسن نجفی با آقای مرحوم حبیبی و چند نفر دیگر از بزرگان ادبیات آمدند پیش ما. من پرسیدم «شما مترجم "خانواده تیبو" هستید؟» آقای نجفی از اینکه من اسم این رمان را بلدم تعجب کردند. بعد که نشستیم من از رمان تعریف کردم و نقدی هم به ترجمه ایشان گفتم. آقای نجفی با تعجب بیشتر پرسید: «شما واقعا هر چهار جلد را خواندهاید؟ من اصلا فکرش را نمیکردم شما حتی اسمش را شنیده باشید!» آقا با خنده ادامه داد: گفتم حالا خوانده بودم دیگر... خدا آقای ابوالحسن نجفی را بیامرزد. کتاب خانوادهی تیبو رمان خیلی خوبی بود که متاسفانه در حد قدرش معروف نشد.
ابوالحسن نجفی یک دوباری در جمع اعضای پیوسته فرهنگستان زبان و ادبیات فارسی به دیدار رهبر انقلاب آمده بود. اینکه آیا دیدار و گفتگویی مجزا هم داشته اند یا نه؛ به کنار؛ اما زبانهای زنده دنیا زنده نمیمانند مگر اینکه رهبران کشورها به آن اهتمام ورزند و نویسندگان چیرهدست آن را پاس دارند.