کارگردان مستند «فراموش شدهها»:نرخ خودکشی ایران در جهان عدد پایینی است؛ اما نرخ رشد خودکشی بالاست و در این بین نرخ خودکشی های اعتراضی افزایش بیشتری دارد.
به گزارش خبرنگار اجتماعی خبرگزاری دانشجو، این روزهای فشارهای اقتصادی باعث درگیری ها و تنش های اجتماعی در جامعه شده است و شاید بتوان گفت بررسی و ارائه راهکار برای از بین ردن این نوع تنش ها راهی به جلو باشد، از همین رو در یک گفتگوی صمیمانه با میکائیل دیانی روزنامه نگار، مستند ساز و فعال سابق دانشجویی درباره این حوادث و مستند « فراموش شده ها» صحبت کردیم.
متن کامل این مصاحبه به شرح زیر است:
میکائیل دیانی گفت: سوژه محوری ما در مستند فراموش شده فردی بود به نام امیر احمدی؛ دستفروشی که به دلیل فشارهای اقتصادی خودسوزی کرده بود. در آن مستند با روایت زندگی او به مسئله فقر و آسیبهای اجتماعی پرداختیم و مستند با استقبال مواجه شد، اما کمی بعد از اکران مستند، با رصد فضای رسانهای متوجه شدیم تعداد خودکشیهای اعتراضی افزایش پیدا کرده است و این نه از دید فضای عمومی جامعه که زاویه یک فرد رسانهای نگران کننده بود برای همین تحقیقات خود را در مورد خودکشیهای اعتراضی آغاز کردیم و بدین ترتیب یک بستر مطالعه و پژوهش جامع در این خصوص به وجود آمد.
دیانی در مورد خودکشیهای اعتراضی گفت: خودکشی اعتراضی به این معنی که در اعتراض به مسئلهای اجتماعی و یا اقتصادی صورت بگیرد و صرف خودکشی که ممکن است دلیل فردی، عاطفی یا روانی داشته باشد را در بر نمیگیرد؛ بحران اقتصادی و فقر اجتماعی، بحران اجتماعی و افزایش خودکشیهای اعتراضی را به دنبال دارد و این خودکشیها در ملا عام و در مقابل چشم عموم جامعه انجام میشود.
وی افزود: در فضای فعلی جامعه ایران از سال ۱۳۹۳؛ ۱۳۹۴ که وضعیت اقتصادی رو به سمت بغرنج شدن رفت خودکشی در ایران رشد فزایندهای به خود گرفت و در این میان خودکشی اعتراضی رشد بیشتری داشت. در جامعه امریکا نیز وضعیت به همین ترتیب است یعنی در سالهای ۱۹۲۹ تا ۱۹۳۳ که اوج بحران اقتصادی در آمریکا بود، خودکشیها نیز افزایش پیدا کرد.
این مستندساز گفت: اگر به فرایند آماری خودکشی ویژه خودکشی اعتراضی توجه کنیم، متوجه خواهیم شد که ما در سه سال گذشته نرخ رشد خودکشی ۱۵ درصد افزایش یافته است که این آمار بالایی در فرآیند نرخ رشد است؛ البته نرخ خودکشی در کشور ما پایین است ، اما در سرعت افزایش نرخ رشد خودکشی در کشور ما جز چند کشور اول در جهانیم در این میان، اما نرخ رشد خودکشیهای اعتراضی بیشتر است و بین ۵۰ تا ۶۰ درصد نرخ خودکشی اعتراضی افزایش یافته است؛ همه اینها نشان میدهد که وضعیت اقتصادی و اجتماعی چند سال اخیر دچار بحران شده است و باعث این وضعیت نابسامان آماری در نرخ خودکشی شده است.
میکائیل دیانی ادامه داد: طبق نظر مددکاران در جامعه امروز ۲۰ تا ۲۵ درصد افسردگی اجتماعی داریم و از لحاظ اقتصادی نیز بالاترین نرخ بیکاری را در چند دهه گذشته داشته ایم و طبق پایش سنجش اجتماعی توسط مرکز استراتژیک ریاست جمهوری، درصد بالایی نا امیدی نسبت به بهبود وضعیت آینده داریم در نتیجه ممکن است با جمع این شرایط فرد از زندگی نا امید میشود و تصمیم میگیرد که در اعتراض به این وضعیت، دست به خودکشی بزند. این را نیز باید افزود که البته مهمترین بحث در این مقوله عدم همبستگی اجتماعی و عدم مشارکت افراد در فرآیندهای اجتماعی است. فرد خودش را در جامعه تنها و بی پناه حس میکند و دست به خودکشی میزند.
عدم همکاری برخی ارگان ها برای آماردهی
وی افزود: این استدلال که آمارهای ما منبع نامعبتری دارد، استدلال درستی نیست چراکه تماما از آمارها و دادههای مرکز آمار وزارت اقتصاد، پزشکی قانونی که زیر مجموعه قوه قضائیه است، استفاده کردیم و در خصوص آمارها و دادههای وزارت بهداشت با وجود اینکه تقاضای همکاری در خصوص دریافت آمار و اطلاعات به وزارت داشتیم، اما آنها همکاری نکردند.
دیانی درخصوص همکاری ارگانها و مراکز با مستند سازان گفت: در فرایند مستند سازی و پژوهشهای رسانهای ویژه در خصوص موضوعات اجتماعی و آسیبهای جامعه، همکاری ارگانها و مراکز بسیار ضعیف است؛ برای مثال زمان تحقیق برای مستند "ازدواج سفید" و یا مستند پیشینمان "فراموش شده ها"، هیچ کس برای ارائه آمار با گروه مستندسازی ما همکاری نکرد و آمار دقیقی به ما ارائه نمیداد حتی در حال حاضر که مشغول به تهیه مستندی در مورد حاشیه نشینی هستیم، هیچ نهاد و ارگانی همکاری نمیکند و این مسئلهای جدی در مستند سازی آسیبهای اجتماعی است.
وی ادامه داد: با وجود نا هماهنگیها و عدم همکاریهای نهادها باز هم ما تلاش خود را کردیم تا آمارهای درست و دقیقی را به دست آوریم و بر اساس آمارهای به دست آمده پژوهش و تحقیق انجام دهیم و در این رابطه اداره کل روابط عمومی پزشکی قانونی همکاری خوبی با ما داشت و ما توانستیم به آمارهای خوبی دست پیدا کنیم.
میکائیل دیانی در پاسخ به این سوال که میانگین سنی افرادی که خوکشی میکنند، چند سال است؟ گفت: در خصوص سن خودکشی اعتراضی ما دو مقطع داریم که در این دو مقطع تعداد خودکشیهای اعتراضی بشدت بالاست. مقطع اول، بازنشستگان و افرادی که دارای سن ۶۰ به بالا هستند و مقطع دوم، جوانان و افرادی که بین ۲۵ تا ۳۰ سال دارند. اما آن چیزی که ما در این پژوهشها به دست آوردیم این بود که در مقطع افراد یعنی بازنشستگان افراد دچار شرمندگی خانوادگی هستند و مشکلات خانوادگی در آنها بسیار بالاست به طوریکه نمیتواند زندگی را بچرخاند.
دیانی افزود: در مقطع سنی ۲۵ تا ۳۰ هم، افراد به دلیل فقر اجتماعی و عدم امید به آینده و سرخوردگی، تصمیم میگیرند که برای انتقام از جامعه که زندگی را به این بن بست رسانده، اعتراضی خودکشی میکنم تا در جامعه خللی رخ دهد و معمولا به همین دلیل است که این افراد در ملا عام و در فضای عمومی خودکشی میکنند که در این صورت بازمانده فرد خودکشیکننده تنها خانواده او نیست و به تمام افراد جامعه تعمیم مییابد و تمام کسانی که از طریق رسانهها درگیر خودکشی شده باشند از بازماندگان این خودکشی محسوب میشوند و برای تمام این بازماندگان اثرات روانی ایجاد میشود؛ به این ترتیب وقتی یک خودکشی اعتراضی رخ میدهد شخص خودکشی کننده به دلیل انکه جامعه حمایتش نکرده و او را تنها گذاشته، چنین آسیبی به کل جامعه میزند.
وی در خصوص چگونگی کنترل این واقعه اجتماعی اظهار کرد: به رسمیت شناختن اعتراض اجتماعی یکی از راههای اساسی کنترل اجتماع است یعنی فضایی برای اصناف و یا گروههایی که نسبت به بخش یا موضوعی از جامع اعتراض دارند، فراهم شود تا بتوانند در فضای عمومی اعتراض خود نسبت به شرایط موجود را بروز دهند و از طریق رسانهها اعتراض و نظرشان دیده بشود و همچنین اجازه یابند که در مورد مشکلشان صحبت کنند، قطعا با این روش، فرایند آسیب اجتماعی در حوزه اعتراضات کمتر میشود و وجود چنین فضایی برای بیان اعتراضات در همه جای جهان مرسوم است که در آن معترضین با داشتن مجوز میتوانند در فضا و ساختاری مدون شده، نسبت به موضوع و آسیب مد نظر خود به اعتراض بپردازند.
بین تعداد خانم ها و آقایان تفاوتی نیست
دیانی میگوید: در فرایند خودکشی تفاوتی در تعداد خانمها و اقایان وجود ندارد و نسبتا در تعداد برابر هستند و تقریبا همه آمارها در این خصوص یکسان است، اما دلایل خودکشی خانمها عمدتا روانی و درونی و یا میان فردی است؛ برای مثال در شهرهایی که تعصب شدیدی بر فرهنگ و رسوم وجود دارد و جزییتر در فرهنگ ازدواج وجود دارد، علت عمده خود کشی خانمها به این دلیل است که خود و اطرافیان او متوجه اشتباه و شرایط سخت و سنگینی که بواسطه ازدواج غلط برایشان فراهم آمده، هستند، اما بخاطر قبیح شمردن طلاق در فرهنگ خود، حق جدا شدن و رها شدن از این شرایط سخت را ندارند و به همین خاطر دست به خودکشی اعتراضی نسبت به این فرهنگ و تحت تاثیر قرار دادن تمام افراد معتقد به این فرهنگ میزنند.
وی بیان کرد: مسئولین مربووطه و ضابطین در شهرهای استان ایلام که بیشترین نرخ خودکشی نسبت به جمعیت شان را دارد اغلب در برابر قبول این مسئله مقاومت میکنند و وقتی به گفتگو با آنها میپردازی به تکذیب و آمار و حقایق میپردازند و در طول این سی سال، در این شهرها مجموعا ۲۵ پژوهش صورت گرفته است که از این تعداد ۱۵ پژوهش به این مسئله میپردازد که کدام روش خودکشی، تضمین بیشتری برای مرگ حتمی دارد و هیچ پژوهش جامعه شناسی، روان شناسی و فرهنگی دراین خصوص صورت نگرفته است...