به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، رهبر انقلاب اسلامی در دیدار با جمعی از موکبداران عراقی حرکت عظیم راهپیمایی اربعین را ظرفیت و ابزاری در جهت نیل امت اسلامی به «تمدن نوین اسلامی» دانستند و فرمودند «اگر ظرفیّتهای کشورهای اسلامی ـ ظرفیّت عراق، ظرفیّت ایران، ظرفیّت کشورهای دیگر منطقهی غرب آسیا و شمال آفریقا ـ بر روی هم مجتمع بشود، اگر این ظرفیّتها به هم برسند، این دستها در هم گره بخورند، آن وقت امّت اسلامی نشان خواهد داد که "عزّت الهی" یعنی چه؛ تمدّن عظیم اسلامی را به جوامع عالَم نشان خواهند داد؛ باید هدف ما این باشد و این راهپیمایی اربعین میتواند وسیله گویایی برای تحقّق این هدف باشد.»
از این رو، حجتالاسلام احمد رهدار استاد حوزه و دانشگاه در گفتار زیر نگاهی به ابعاد و ظرفیتهای تمدنی پدیدهی پیادهروی اربعین داشته است.
در خصوص حرکت پرشور اربعین حسینی، سخت است که با قاطعیت بگوییم مهمترین ویژگیهای آن چیست. به نظرم باید به چیستیِ ظرفیتهای تمدنی و تاریخی این منسک بپردازیم.
نکته اول این است که در این منسک بهنوعی شاهد معنویتی متفاوت از جنس معنویتهای دیگر در اسلامیم. معنویتهایی مثل نماز و روزه و دیگر مناسک معنوی در اسلام معمولاً مکان خاص، ثبات و تمرکز دارد، اما منسک اربعین حسینی گویا اعتکاف سیار است.
بر خلاف اعتکافهای پیشینی که مثلاً به مسجد یا و مکان مقدس دیگری میرویم و چند روز آنجا خودمان را محصور میکنیم و به صورت متمرکز و ثابت به عبادت میپردازیم، این منسک اما از این ویژگی برخوردار است که عبادتش از جنس عبادت در حال حرکت است. در واقع نوعی اعتکاف جمعی سیار است که در آن هر اقدامی که میکنیم، اقداماتی از جنس زندگیِ عادی مثل خوردن و حرف زدن و خوابیدن و بحث علمی یا ذکرگفتن و نماز خواندن و هرکاری از این جنس کنشها، خودش مصداقی از این عبادت و اعتکاف سیّار است.
شاید به تعبیر دیگری بتوان گفت که جواز رفتارهای متکثر در متن این منسک باعث میشود که سالک خسته نشود و سالکان بسیاری با ذوقها و با ظرفیتهای جسمی و روحی متکثر بتوانند با این منسک نسبت بگیرند. همین ویژگی به نوبهی خودش باعث میشود که هر سال جمعیتی بیش از سالهای گذشته را بهسمت خودش دعوت کند. در واقع این ویژگیِ حرکت اربعین با یک شیبی به آن استعداد جهانی شدن میدهد و ما در همین دهه اخیر نرخ رشد و شتاب این شیب را بهوضوح دیدهایم.
نکته و ویژگی دیگرِ این منسک «نظم معنوی» آن است. بر خلاف نگاه اولی و بدوی به قضیه که در بعضی موارد به نظر میرسد شاید نظم دقیقی رعایت نشده باشد، مثلاً در مقوله بهداشت، اما وقتی به صورت کیفیتر تأمل میکنیم، متوجه میشویم که نه، در اینجا نوعی نظم حاکم است که باعث میشود میلیونها نفر در زمان و جغرافیای محدودی بتوانند حوائج عادی زندگیشان را تأمین کنند و در عین حال، احساس سلوک در طریق معنوی داشته باشند.
این پدیده اساساً با شاخصههای مدیریت عرفی جهانِ امروز همخوانی ندارد. مثلاً ما نمیتوانیم با این مدیریت عرفی 20 میلیون جمعیت از اقوام و کشورهای مختلف را با زبانها، خُلقوخو و فرهنگهای مختلف در زمان و مکان محدود و مشخصی جمع کنیم و در عین حال کمترین ناهنجاری و تنش مذهبی و خشونت را شاهد نباشیم.
همه سالکان این طریق گویی در قراردادی نانوشته متعهد به اصولی از جنس اصول معنوی شدهاند؛ انگار همه در محضر امام حسین علیهالسّلاماند؛ انگار همه در این دایرهی مغناطیسی امام معصوم، حلیم و باگذشت و بااخلاق شدهاند و این را همه بهوضوح حس کردهاند.