گروه فرهنگ و هنر خبرگزاری دانشجو: ورود رسانههای متعدد و متکثر از فضای مجازی گرفته تا کانالهای عجیب و غریب اینترنتی و ماهوارهای به فضای رسانهای، الزامی است بر اثبات جای پای واژه «مدیریت رسانه»؛ مدیریتی که در پی اتفاقات خاص رسانهای خودش را جلوی روی مخاطبش محک میزند .
« کرونا» و شیوعش امروزش همه عرصهها را درگیر کرده؛ علیالخصوص رسانه و بطور متمرکز صداوسیمایی که وظیفهای خطیر برعهده دارد. اما همین رسانه گاه از سر بیاحتیاطی کاری میکند که تنها نتیجهاش، تولید مواد لازم برای آبشخور رسانههای خلاف جهت ماست. نمونه آن نیز ادعای نابخردانهای است که گاه برخی غیرمطلعین و سادهانگارها در همین رسانه میزنند که یکی به ماجرای سلبریتی شب گذشته برنامه «فرمول یک» برمی گردد .
این بخشی از یادداشت کوتاه محسن غلامی (قلعهسیدی)، در پی این گونه اتفاقات است که باقی در ادامه میآید :
کشور ما مثل خیلی از کشورهای دیگر، درگیر کرونا و شیوع این بیماری است و روزهای سختی را میگذراند؛ روزهایی که از مسئولین کشوری تا برخی مشاغل حساستر و درگیر اعم از کادر درمانی، مسئولین شهری و خصوصا رسانههای جمعی تلاقی بیشتری با این پدیده دارند .
رسانههایی که بالتبع با توجه به دایره و گستره مخاطبینش، بیشتر متوجه صداوسیماست تا فضا را در این بلبشوی خبری از این بیماری بویژه در فضای مجازی و کانالهای رسمی و غیررسمی، شکل منظمتری بدهد و لااقل این بخش از ماجرا را به دور از هر تنشی برای مخاطبانش مدیریت کند. همچنانکه در خیلی مواقع نیز پیشرو هم بوده است .
این اتفاق هماکنون در بسیاری از بخشهای خبری و میزگردهای تخصصی هرچند گاه با کمی محافظهکاری اما به هرحال تا حدودی با موفقیت، درحال انجام است. در عین اینکه همچنان لازم است بار کیفی اینگونه برنامهها با حضور متخصصین بیشتر شود تا مردم توصیهها و پیامدهای حول این ویروس را جدیتر بگیرند .
امروز تلویزیون به عنوان رسانهجمعی محوری و ابزار دیپلماسی همگانی، در فضای بحران وظیفهای ندارد جز خبررسانی دقیق و نمایش اطلاعات صحیح و البته مدیریتشده که جز حقوق مخاطب است تا بشود آنچه که مدیریت بالاتر میخواهد یعنی اجبار مردم به خانهنشینی و نهایتا قطع زنجیرهای این فاجعه .
سالهاست اما مدیریت رسانهای خیلی از این مولتیمدیاها از جمله حتی خود تلویزیون، محل نقدهایی است تا لااقل در مواقع حساس، کمی منطقی و حرفهای تر عمل کنند .
تلویزیونی که این روزها به عنوان تریبون مرکزی رسانه میدانداری میکند و همهجوره نیز وسط معرکه است، گاه البته بطور ناخواسته و نداشتن اتاق فکر درست و حسابی، کاری میکند که نتیجهاش تأمین خوراک برای رسانههای بیگانه فارسیزبان مثل BBC و ایران اینترنشنال و دیگران میشود .
ماجرای بازیگر میهمان برنامه « فرمول یک» مصداقی است بر این رویه؛ ادعاهایی که شاید یکی دو موردش درست اما اکثریت حاصل عوامفربی و سوادی است که متأسفانه برخی سلبریتیهای ما از فضای مجازی و نشستن بیش از حد پای برخی شبکههای ماهوارهای گرفتهاند !
ادعاهایی از جنس نقد توام با سطحینگری و حرفهای ریز و درشتی که در عمده موارد بار علمی و اطلاعاتی پشت آن نیست و همان است که باید رسانهزدگی نامش گذاشت. ایراد گرفتن به نبود اقلام مورد نیاز بهداشتی در دست مردم، توصیههای بهداشتی و حتی کمکاریهای اولیه و حتی فعلی مسئولین و .. قابل انکار نیست اما نه با این حجم از افراط و اطلاعات غلط و چرکی که از فضای مجازی همهچیزگو گرفته شده است .
برنامهسازی در رسانه جمعی ما یعنی همین تلویزیون و مدیریتش خصوصا در قبال پدیده بحرانی خاصه شیوع کرونا و وحشت مردم از این ماجرا، نیاز به تدبیر دوچندان دارد؛ چه در مورد حضور کارشناسان و مطلعین از حیث اطلاعرسانی باشد و چه سرگرمی آن بواسطه پیدا شدن سر و کله هنرمندان .
گویا مدیریت آنچنانی در پس پرده این برنامهریزیها نیست و هنوز هم برنامهساز تلویزیون نمیداند مخاطب خانهنشین و خانوادهها چشمشان به همین تریبون فراگیر است و اطلاعاتی که به خوردش میدهد. در این ماجرا بالاخره دادههای این نوع بازیگران را باور کند یا دیگر برنامههای باکیفیت خودتان یا اظهارات مسئولین و کارد اجرایی متخصصی که این روزها وسط معرکه کرونا هستند؟
متأسفانه تنها راه حل سیما نسبت به اظهارات غیر واقع مثل همین مدعوین برنامههایش، قطع برنامه و نمایش پیام بازرگانی است و لابد پخش یک قطعه موسیقی در برنامه زنده؛ بجای اینکه تلاش کند این نقل قولها را با حضور کارشناس و متخصص جوابگو باشد و یا هر راه دیگری .
اینگونه هم رسانه و مدیریتش را از سر تا پا زیر سوال میبرد. این وسط مخاطبی که دسترسی به هر نوع کانال و فضای مجازی دارد، حاصلی برایش جز اعتمادزدایی و سرگیجه از رسانهها نمیماند .
تنها نکته این چنین فرآیند ناخواسته و برنامهریزی نادرست برنامهسازی، همچنان تأمین خوراک حسابی برای فضای مجازی و کانال و رسانههای غیرخودی است ولاغیر .