کارگردان سریال «پایتخت» گفت: اعتقاد دارم مردم زیاد دوست ندارند که این سریال به سیاست آلوده شود و از طرفی هم سیاسیون و دولتمردان آستانه صبر و تحملشان پایین است.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، همین امروز -درست اول فروردین ماه سال ۹۹- سالروز تولد «سیروس مقدم» است و این کارگردان نام آشنا از امروز پا به ۶۶ سالگی میگذارد. این مرد محبوب و محجوب علی رغم اینکه کارگردان است، برای خیلی از مردم آشناست. حتی کسانی که خیلی اهل شناخت عوامل یک اثر نیستند و تنها سریال را نگاه میکنند، نام او را به خاطر دارند. دلیل آن هم ساخت سریالهایی است که همیشه یک سر و گردن از بقیه سریالهای تلویزیونی بالاتر بوده است.
او در کارنامه درخشان خود نام آثاری را دارد که همه از سریالهای تراز اول تلویزیون محسوب میشوند. او از دهه شصت کارگردانی را آغاز کرد و به سوی افتخار از اولین سریالهایش به حساب میآید. بعد از آن روزهای زندگی را ساخت و ناگهان با سریال مسافر که موضوع اعتیاد را به تصویر میکشید، درخشید. بعد از آن در اوایل دهه ۸۰، پلیس جوان را کارگردانی کرد که این سریال معمایی برای شهاب حسینی که اوایل مسیر پیشرفت بود، هم پله ترقی شد تا خوش بدرخشد. سریالهای عروج، دریاییها، وکیل، مهر خاموش، بانویی دیگر، مزرعه کوچک، ریحانه، نرگس و پرواز در حباب نیز از جمله آثار موفق دیگر سیروس مقدم بودند. اما او در میانه دهه ۸۰ قدم به مسیر تازهای از سریال سازی گذاشت که اولین آن اغماء بود. سریالی ماورائی که در زمان خود چالشهای بسیاری به همراه داشت و مباحث عمیقی از این موضوع را به تصویر کشید.
پیامک از دیار باقی، روز حسرت، رستگاران، چاردیواری، زیر هشت، تا ثریا، چک برگشتی، دیوار، بچههای نسبتا بد، مدینه، میکائیل و علی البدل هم آثار دیگری هستند که در حوزه طنز و بیشتر مسائل روز جامعه تولید شدند. البته در میانه این سریالها و در زمستان سال ۹۰ بود که سیروس مقدم برای اولین بار سریال «پایتخت» را تصویر کرد. او قصه خانواده مردی به نام نقی معمولی را تصویر کرد که با رویای بهتر شدن زندگی اش دست زن و بچه و پدر پیرش را گرفت و به تهران آمد. اما بعد از دشواریهایی که برایش رخ داد، فهمید هرچه در سر داشته سرابی بیش نبوده و دوباره به شهر خود شیرگاه در مازندران بازگشت.
قصه زندگی نقی به قدری شیرین بود که در همان فصل اول مخاطبان را دلبسته خود کرد و مدیران تلویزیون را بر آن داشت تا فصلهای بعدی را هم بسازند. امسال در نوروز ۹۹ بناست فصل ششم این مجموعه روی آنتن برود. امروز، اما دیگر قصه نقی مثل روزهای اول ساده نیست، او هم هرچه گذشته پختهتر شده و این روزها دیگر دختران دم بخت دارد و خودش هم در میانسالی به سر میبرد.
روایت قصه ششم نقی منجر شد تا به روال همیشه با «سیروس مقدم» که ملقب به سلطان سریال سازی در تلویزیون است، گپی داشته باشیم:
**آقای مقدم در سال ۹۰ که اولین فصل پایتخت ساخته شد، موضوع مهاجرت دستمایه سریال بود. بعد از آن هم در هر فصل یک موضوع برای سریال انتخاب میشد، امسال و در فصل ششم چه موضوعی را برای سریال انتخاب کرده اید؟
-بله. کاملا درست است. همانطور که گفته شد، سریال پایتخت در هر فصل موضوعی را محور قرار داده است و سپس از طریق قصهها و داستانکهای فرعی به مختصات قصه و ظرفیتی که داشته، موضوعات جانبی دیگری نیز مطرح شده است. همه این اقدامات نیز به دلیل این بوده که در نهایت منجر به ایجاد جذابیت در سریال بشود.
در فصل اول پایتخت همان طور که دیدیم، بحث مهاجرت و شهر نشینی مد نظرمان بود و تلاش کردیم این قصه را دوست داشتنی روایت کنیم. در فصل دوم پایتخت نیز موضوع گنبد و گلدسته را به صورت نمادین تصویر کردیم، اما در لایه دیگر موضوع وحدت همه ایرانیان حول دین و مذهب مشترک به تصویر کشیده شد. چیزی که برای ما ایرانیان بسیار مهم است و آن را به راحتی از دست نمیدهیم. در فصل سوم پایتخت نیز باز همان طور که مشاهده کردید، قصه پهلوانی و قهرمانی و عزت ملی تصویر کشیده شد. آن را هم از طریق کشتی و کشتی گیر شدن نقی روایت کردیم که به جذابیت کار لطمه نخورد.
در فصل چهارم پایتخت مسئله جنگلها و مراتع را تصویر کردیم. همچنین ساخت و سازهای بی رویه در مازندران که این روزها گریبان گیر خطه شمال کشور شده، در کنار آن برای ما اهمیت بسیاری داشت و به این موضوع پرداختیم.
**فصل پنجم که به موضوع داعش میپرداخت؟
-بله. در فصل پایتخت موضوع وحدت و همدلی همگان در مقابل داعش را تا جایی که میتوانستیم به تصویر کشیدیم. خطرات ناشی از داعش که در کنار آن عزم ملی ایرانیان به تصویر کشیده شد.
**در نهایت فصل ششم به چه موضوعی رسید؟
-اما در پایتخت ششم که قطعا کار ما در آن سختتر از سایر فصل هاست. در حقیقت هر فصل که میسازیم کارمان در فصل بعد سختتر است، چون مردم توقع شان هر بار بالاتر از قبل است. امسال هم محور اصلی سریال، تغییرات و تحولات آدمها در طی سالیان و تاثیرات آنها بر یکدیگر است. در حقیقت میتوانم بگویم که بازگشت شخصیت بهبود به قصه، تمامی مناسبات و روابط عادی آدمها را دچار چالش جدید میکند که البته ترجیح میدهم بیشتر توضیح ندهم که قصه برای مخاطب لطمه نخورد.
**ماهیت سریال پایتخت برمبنای خانواده است. یعنی نقی در تمام فراز و فرودهای زندگی اش با خانواده اش همراه است، امسال هم همچنان خانواده اولویت دارد؟
-بله. کاملا مبنا همچنان خانواده است. بحث خانواده همچنان یکی از محورهای اصلی و مهم پایتخت به شمار میرود و مخاطب تاثیر تمامی حوادث و رخدادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی را از طریق تاثیراتش بر خانواده شاهد است. خانوادهای که دارای نگرش ها، خلق و خویها و خصوصیات منحصر به فردی هستند که در کنار یکدیگر جمع اضداد را میسازند. همان طور که گفتید، خانواده در پایتخت ۶ همچنان مهمترین محور است.
**شخصیتهای سریال چقدر در این فصل دچار تغییر شده اند؟
-در فصل ششم پایتخت شاهد گذر زمان هستیم. نقی و ارسطو به میانسالی رسیده اند. میان سالی که همراه با پیروزی و شکستها در زندگی است. کودکان بزرگ شده اند و دنیای جدیدی را پیش رو دارند. زنان پایتخت در بحرانهای جامعه و خانواده آبدیدهتر شده اند. پدر پنجعلی هم فوت کرده است. در نتیجه خانواده پایتخت هم متاثر از جامعه حال و هوای تازهای پیدا کرده و همراه با گذشت زمان آنها نیز تغییراتی کرده اند.
**اشاره کردید که نقی و ارسطو به میانسالی رسیده اند، این به معنای آن است که این دو شخصیت دیگر کمتر با هم کل کل میکنند؟ عاقل شده اند؟ یا هنوز در همان حال و هوای جوانی و خامی هستند؟
-یکی از جذابیتهای پایتخت که اتفاقا مخاطبان هم آن را خیلی دوست دارند، در کل کلهای افراد با هم و به خصوص نقی و ارسطو است. نقی نماد آدمهای کمی خودخواه، مستبد و اندکی ساده لوح است که همیشه زرنگی اش کار دستش داده است و ارسطو هم نماد انسانهای صادق تر، پیشنهاد دهنده راههای خطرناک و معتقد به نظر همگان است. خوب طبیعی است که وقتی این دو دیدگاه در کنار همدیگر قرار بگیرند، ناسازگاریهایی داشته باشند که به آن کل کل میگویند و این در زندگی روزمره هم جاری و ساری است.
**شخصیت بهبود با بازی آقای مهران احمدی از جمله کارکترهایی بود که بین مخاطبان محبوب شده بود، اما به یکباره حذف شد و حالا دوباره به سریال برگشته است. این قطع همکاری و بازگشت دوباره چطور اتفاق افتاد؟
-بهبود یکی از ارکان اصلی و مهم خانواده پایتخت است و شوهر فهیمه، خواهر نقی هم هست. او در پایتختهای دو و سه نقش مهمی ایفا میکرد، اما نباید، اما بنا به دلایلی که کاملاً حرفهای و قابل درک است، مهران احمدی را علی رغم تمایل خودش و علاقه ما، نتوانستیم در پایتخت قبل کنارمان داشته باشیم. اما همانطور که اشاره کردید، او شخصیت محبوبی بود و در پایتخت ۶ هم مخاطب سراغش را میگرفت. ضمن اینکه ما هم دلمان برایش تنگ شده بود و این موضوع به یک نیاز همگانی تبدیل شد. بنابر این، آقای تنابنده با ترفند و تمهیداتی در فیلمنامه فصل ششم، شرایط بازگشت او را به پایتخت فراهم آورد و مخاطب در فصل ششم او را میبیند.
**یکی دیگر از اتفاقاتی که در فصل ششم روی داده، مرگ بابا پنجعلی است که دیگر قرار نیست مخاطب او را ببیند. ظاهرا پس از مرگ اهدای عضو شده و دیگر نیست. در حالی که در مقاطعی او به عنوان پدر خانواده نقش پررنگ و تاثیرگذاری داشت. فکر نمیکنید که مخاطب سراغ این شخصیت دوست داشتنی را هم بگیرد؟
-درست است. مخاطب او را هم دوست داشت. اما فراموش نکنیم که زندگی در پایتخت در جریان است. همان طور که عمر ما میگذرد، عمر خانواده نقی هم میگذرد. سعی کردیم جای خالی پنجعلی را با قصههایی که درباره او روایت میشود و چگونگی مرگش و حتی مسائل بعد از فوت تعریف کنیم. به این شیوه جای خالی او را در سریال پر کرده ایم و البته مواردی که اشاره کردم، به طور منطقی در فیلمنامه تزریق شده است.
**امسال جای زنده یاد خشایار الوند هم در تیم نگارش فیلمنامه خالی بود. چطور تلاش کردید خلاء حضور او را پر کنید؟
-جای خالی خشایار الوند مرحوم بسیار خالی بود و هست. خشایار در طی سالیان متمادی که در کنار محسن تنابنده و تیم سازنده پایتخت قرار داشت به خوبی کاراکترها را میشناخت، روحیاتشان، گفت و گوهایشان و بر جزئیترین رفتارها مسلط بود. فقدان خشایار برای ما جبران ناپذیر است، اما آرش عباسی که نویسنده خوش ذوق و خلاق و علاقمند به پایتخت است، به خوبی توانست این خلاء را جبران کند و به سرعت بر اوضاع فیلمنامه مسلط شد. او دیالوگها و موقعیتهای درخشانی را به همراه محسن تنابنده در فصل ششم فراهم آورده است.
**پایتخت سریالی زنده است که موضوعات روز جامعه در آن برای مخاطب کاملا ملموس است، در فصل ششم کدام یک از اتفاقات اخیر جامعه را در سریال مورد توجه قرار داده و به تصویر کشیده اید؟
-یکی از دلایلی که پایتخت در دل مردم جا باز کرده و دوستش دارند همین مسئله است. در پایتخت مخاطب میگوید تمام مسائل روز جامعه اش را میبیند. گویی خانواده پایتخت در همسایگی آنها زندگی میکنند. امسال هم پایتخت اجتماعیتر از پایتختهای دیگر است. به طور غیر مستقیم در فصل ششم پایتخت هم سعی شده که به مسائل روز و موضوعات حاد و مطرح ایران و جهان بپردازیم.
**چرا سریال پایتخت هیچ وقت به موضوعات سیاسی نزدیک نمیشود و یا با سیاست و سیاستمداران شوخی نمیکند؟
-اساساً پایتخت همواره با سیاست و سیاسیون شوخیهای ظریف و بامزهای کرده است. مثلا در موضوع نامهای به رئیس جمهور، ماجرای ترامپ، مسئله پنج به اضافه یک و... ما با سیاست شوخیهایی داشته ایم. اما اینکه پایتخت خیلی مستقیم و هدفمند به سیاست بپردازد، اعتقاد دارم مردم زیاد دوست ندارند که پایتخت به سیاست آلوده شود و از طرفی هم سیاسیون و دولتمردان آستانه صبر و تحملشان پایین است و همواره حمل به تخریب خود کرده و دلخوری ایجاد شده است.
**در این روزها که بیماری کرونا شیوع پیدا کرده، توصیه شما به مردم چیست؟
-اما توصیه من به مخاطبان و علاقهمندان به سریال پایتخت همان توصیهای است که سازمان بهداشت جهانی و ایران میگویند. باید همه با هم کمک کنیم در خانه هایمان بمانیم. به موارد بهداشتی و پزشکی گفته شده عمل کنیم و سعی کنیم کمی هم به فکر سلامت دیگران باشیم و با صبر و حوصله با این ویروس کشنده وداع کنیم. پایتخت شاید در تعطیلات عید بتواند شما را دور هم جمع کند و لبخندی بر لب تاب بیاورد.