استاد اقتصاد گفت: هر مدیر و کارشناس دلسوزی که نگران آینده اقتصاد و معیشت مردم ایران است راضی به پولبازی بانکها در بازار سرمایه نمیشود و خط قرمز بر این رویه میکشد.
به گزارش گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، شورای عالی بورس حضور بانک ها را با این توجیه که موجب عدم ریزش بازار و رشد بورس می شود مصوب کرده است. از هفته گذشته که این خبر از سوی رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار رسانه ای شده واکنش کارشناسان اقتصادی به این موضوع تامل برانگیزاست و نشان می دهد در بحران ها تصمیمات عقلانی گرفته نمی شود که در میان مدت اقتصاد را وارد فاز آرامش و ثبات کند، بلکه برای آرامش بخشی کاذب در کوتاه مدت اما اقتصاد را در بلند مدت به آتش می کشد.
عبدالمجید شیخی؛ اقتصاددان و عضو هیئت علمی دانشگاه شاهد چرایی رد حضور بانک ها در بورس را از دیدگاه خود به ما توضیح داده است.
آیا نظام بانکی می تواند در بورس فعالیت کند با توجه به اینکه بنگاه داری بانک ها به شدت منع شده و رهبر معظم انقلاب هم با صراحت این موضوع را مطرح کرده اند؟
سال هاست بانک ها از فلسفه اصلی و وجودی تشکیل خود دور شده اند و به یکی از معضلات اقتصادی کشور تبدیل شده اند که نه تنها کمکی به رفع مسائل و مشکلات اقتصادی نمی کنند، بلکه با سیاست گذاری های غلط و تصدی گری اقتصاد کشور را بسیار تحت الشعاع فعالیتهای نادرست خود قرار داده اند. یکی از مهمترین فلسفه تشکیل بانک ها در تمام دنیا جمع آوری سرمایه های خرد و خرده نقدینگی های مردم است، اگر نقدینگی و سرمایه ای که در دست مردم تجمیع شده از آنها گرفته شود و به سمت اهداف مطلوب اقتصادی هدایت شود یعنی نظام بانکی سرمایه های خرد و کلان را به تولید کشور تزریق کند و بدنه تولید را تقویت و سرپا نگاه دارد آن زمان می توان گفت که بانک ها در راستای فلسفه وجودی خود فعالیت کرده و قدم برداشته اند. بانکداری اسلامی هم روش فعلی بانکداری کشور را که در مسیر بانکداری غربی حرکت می کند به شدت طرد می کند اما روش بانکداری ما به مراتب متفاوت تر از همه ی دنیا شده است. در هیچ جای دنیا بانک ها حق تصدی گری و بنگاه داری در اقتصاد و سود آوری به نفع خود و خراب کردن سایر بخش های اقتصاد را ندارند اما در ایران به جای اینکه بانک به یک موسسه سرمایه گذاری برای پیشبرد اهداف اقتصاد مولد تبدیل شود به یک موسسه برای بنگاه داری برای سود آوری خود تبدیل شده است. قطعا سرمایه گذاری برای نظام بانکی هم جایز نیست چه برسد به تصدی گری و بنگاه داری و دست بردن در فعالیت های مختلف اقتصادی و با سرمایه های مردم برای خود کسب سود کردن.
اما شورای عالی بورس به نظام بانکی اجازه حضور مستقیم و سرمایه گذاری در بورس را داده است چرا ورود نظام بانکی به بورس غیر قابل پذیرش است؟
ورود نظام بانکی به بورس یعنی تداوم سفته بازی که به تعبیر بعضی اقتصاددانان اسلامی هر گونه فعالیتی در بازار ثانویه یک تلاش بی معنا و کاغذ بازی است که هیچ منفعتی به اقتصاد و تولید نمی رساند و در واقع نوعی سفته بازی و انداختن اقتصاد بحران زده کشور در گرداب پولی دیگری است. در صورتی که بانک وارد بازار سرمایه شود به این معناست که پول با پول معامله می شود و چون بازار ثانویه از منظر اقتصاد اسلامی هیچ اعتباری ندارد ورود بانکها به بازار سرمایه تا اینجای کار محکوم و غیر قابل پذیرش است.
در چه صورتی بانک ها می توانند در بورس حضور مستقیم داشته باشند؟
در صورتی که به دور از هر گونه سفته بازی و دلالی و پول بازی با یکدیگر وارد بازار اولیه شوند و به اصطلاح سرمایه های مردم را برای تزریق به شرکت ها و بنگاه های اقتصادی به عنوان سهام خود وارد بورس کنند. اگر بانک دراین رویه قدم گذاشت و به فکر حمایت از بنگاه های تولیدی در بورس بود خوب است در غیر این صورت اگر به دنبال شراکت با تولیدی ها نباشد و سود سهام را به مردم یعنی صاحبان سپرده ها ندهد و مردم را به نوعی با تولید راه نیاندازد و به شکل کنونی خرید و فروش سهام در بازار ثانویه کار کند ورود بانک ها به بازار سرمایه از این منظر اعتبار اقتصادی ندارد، چه بسا اعتبار شرعی هم نداشته باشد.
به نظر شما برای این مساله به حکم شرعی فقها و علمای دین نیاز است؟
بله چون مساله حضور بانک ها در بازار سرمایه با سرمایه های مردم موضوعی جدی است که حتی می تواند ما را نیازمند به این موضوع کند که فقهای اسلامی متخصص در این امر وارد مساله شوند و موضوع را به درستی شناسایی کنند و اجازه ندهند این مدل بورس بازی ها آن هم با حضور نظام بانکی به یک رویه خطرناک در اقتصاد تبدیل شود. اگر از همین امروز مانع ورود بانک ها به بازار سرمایه نشویم منافذ متعددی برای رانت و سوء استفاده های بانکی ها از سرمایه های مردم چه سپرده های بانکی و چه سرمایه های خرد سهامداران باز می شود و ورود بانکها به بورس بازار ثانویه که بخش اقتصاد مجازی را تشکیل داده تقویت می کند. قطعا در صورت ورود نظام بانکی به بورس آنها به سراغ بازار اولیه نمی روند بلکه به صورت مستقیم به سراغ بازارهای ثانویه می روند که بخش اقتصاد مجازی را تشکیل می دهد. از این زمان به بعد باید بنشینیم و نظاره گر خرید و فروش سهام و فعالیت های غیر مولد بیشتری از نظام بانکی باشیم که هیچ ارزش اقتصادی ندارد و سرمایه گذاری یا مشارکت به نفع تولید نیست. پر واضح است هر مدیر و کارشناس دلسوزی که نگران آینده اقتصاد و معیشت مردم ایران است راضی به پول بازی بانک ها در بازار سرمایه نمی شود و خط قرمز بر این رویه می کشد. وقتی به اصطلاح بازاری طرفین معامله در بازار بیشتر باشند آن هم از نوع متشارکتی که عمدتا می توانند معاملات هنگفتی را در بازار رقم بزنند به دلیل اینکه قدرت چانه زنی بالایی دارند قطعا وارد هر بازاری شوند در آن بازار انحصار ایجاد می کنند و باعث تحریف قیمت ها به نفع خود می شوند، بنابراین این موضوع به حبابی تر شدن بازار ثانویه بیش از پیش دامن می زند.
با توجه به بحران تحریمی کشور، بانک ها در مسیر پیش روی اقتصاد چگونه می توانند کمک کننده اقتصاد کشور باشند؟
مسلما بانک ها در اقتصاد بنا به اهم آنچه اقتصاد برای بانک ها تعریف کرده و تاکید دائمی مقام معظم رهبری بر فاصله گرفتن نظام بانکی از بنگاه داری، نباید به امر خرید و فروش در بورس روی بیاورند چون اصلا در شان نظام بانکی کشور اسلامی نیست. بانک ها حق ندارند از حقوق عمومی مجوزی که برای کمک به فعالیت های اقتصاد مولد برای نفع رساندن به کل جامعه به آنها داده شده به عنوان حق خصوصی استفاده کنند، یعنی بانک حق ندارد دست به فعالیت هایی بزند که خلاف مصالح عمومی و خلاف منافع جامعه است. سیاست های کمی و کیفی کلان اقتصاد کشورحکم می کند نقدینگی و سرمایه های خرد و کلان به سمت تولید هدایت شود تا بنا به آنچه شعار سال نامیده شده جهش تولید صورت بگیرد و تحریم ها دور زده شود، در این مسیر شبکه بانکی کشور باید با تمام وجود، عیار خود را در حمایت از نظام و مردم در این شرایط سخت تحریمی با رفتارها و فعالیت های درست نشان بدهد، قطعا ورود بانک ها به بورس هیچ ارزش اقتصادی ندارد و در راستای تقویت سیاست های کلان کشوربه شمار نمی رود، لذا انتظار می رود نمایندگان مجلس شورای اسلامی هر چه زودتر مانع انجام این کار و توقف این موضوع شوند.