عضو مرکزیت حزب کارگزاران میگوید رفتار اصلاحطلبان با عارف شبیه قوم بنیاسرائیل بود.
به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، حزب کارگزاران یکی از مخالفان جدی عارف بود، اما عطریانفر در پاسخ این سؤال خبرآنلاین که «آیا اصلاحطلبان حامی آقای عارف ایشان را به انفعال و سکوت کشاندند یا خود ایشان در وضعیتی که امروز دارند، نقش داشتند؟»، گفت: بنده تمایل و بنا ندارم در خصوص افراد صحبت کنم. اما در پاسخ به این پرسش شما باید بگویم هر دو طرف در وضعیت پیشآمده مقصر هستند. به این معنا که جناب آقای عارف باید به تکالیف معناداری که برعهده داشتند پایبندی بیشتری نشان میدادند و هم اینکه تیم حامی آقای عارف باید نقش منطقیتری در قبال ایشان اتخاذ میکردند.
وی در پاسخ این پرسش که آیا عارف گزینه مناسبی برای سرلیستی مجلس بود؟ میگوید: متاسفانه یک بیماری در عالم سیاستورزی ایران وجود دارد و آن اینکه افراد را در یک جایگاه مدیریتی نصب و رها میکنند و انتظار دارند همه نواقص موجود از سوی فرد منصوب، رفع شود. آقای عارف در حوزه فردی انسان فوقالعاده شاخصی است، اما سؤال اینجاست که آیا ایشان به عنوان یک سرلیست در انتخابات مجلس گزینه مناسبی بود؟
عطریانفر افزود: رفتار اصلاح طلبان با آقای عارف، شبیه رفتاری است که قوم بنیاسرائیل با حضرت موسی (ع) کردند. به این معنا که ایشان را به تنهایی به عرصه منازعه فرستادند و همکاری لازم را با ایشان نکردند.
بنده معتقدم انتخاب آقای عارف برای هدایت اصلاحطلبان در مجلس، انتخاب دقیقی نبود و این امکان وجود داشت که از ایشان در کابینه بعدی به عنوان عضو شاخص و یا حتی رئیسجمهور استفاده شود. متاسفانه عدم توفیق آقای عارف در مجلس قابل پیشبینی بود.
فردی که در مقام هماهنگی کارهای پارلمانی قرار میگیرد باید شاخصههایی داشته باشد که آن ویژگیها در آقای عارف به طور اقناعکننده وجود نداشت.
«فکر میکنید چه کسی باید به جای آقای عارف به عنوان سرلیست اصلاح طلبان قرار میگرفت» عطریانفر در پاسخ به این سؤال گفت: به نظر بنده آقای سیدحسین مرعشی دارای ویژگیهای منحصر به فردی است که در نهاد قانونگذاری میتوانست بسیار موفق باشد. در مجلس پنجم شاهد بودیم که ایشان در طرحها و لوایح حتی میتوانست با نمایندگان جناح اصولگرا ارتباطگیری کرده و موضوعات مدنظر خود و جناح اصلاحات را با حسن وجه پیش ببرد. اما چنین ویژگی در آقای عارف دیده نشد. حتی شاهد بودیم برخی اصلاحطلبان ایشان را آزار میدادند.
عضو کارگزاران درباره این سؤال که برخی اصلاحطلبان معتقد هستند که میتوان با بهرهگیری از ظرفیت برخی ریشسفیدان درون جریان اصلاحات، دوباره فعالان این جریان را حول یک محور گرد هم آورد، نظر شما در خصوص این پیشنهاد مطرح شده چیست؟ اظهار داشت: شاید پیشنهاد آقای منتجبنیا در گذشته کارکرد میداشت، اما امروز دیگر این روشها مورد توجه قرار نمیگیرد. در روزگاری که به صورت رسمی و شفاف توصیه میشود که رقابتها باید در خانواده احزاب شکل بگیرد و کرسیهای مسئولیت بدون هیاهو و جنجال و تنها با منطق جابهجا شود، به نظر میرسد طرح جایگزینی ظرفیت ریشسفیدان نوعی بازگشت به عقب است و نمیتوان آن را در مقام اجرا به کار بست. زیرا این مدل از دعوتها بیشتر به اختلافات دامن میزند و ایجاد نزدیکی نیز نمیکند. دیگر نمیتوان با مدل لوییجرگهای و ریشسفیدی کارها را پیش برد.