سالهاست یکی از مهمترین بخشهای فرهنگی در کشورمان یعنی بخش تولید فیلم و سریال برای کودکان و نوجوانان، کم کار شده است. اغلب همان اندک تولیدات این بخش نیز تناسب، جذابیت و قدرت تأثیرگذاری فرهنگی را ندارند.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، سالهاست یکی از مهمترین بخشهای فرهنگی در کشورمان یعنی بخش تولید فیلم و سریال برای کودکان و نوجوانان، کم کار شده است. اغلب همان اندک تولیدات این بخش نیز تناسب، جذابیت و قدرت تأثیرگذاری فرهنگی را ندارند. با توجه به اهمیت فیلم و سریالسازی برای کودکان در فرهنگسازی برای نسل آینده و به مناسبت برگزاری سی و سومین جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان با «مریم پوریامین» نویسنده و منتقد ادبی و کارشناس فرهنگی به گفتگو پرداختیم.
از جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان که برگزاری سیوسومین دوره آن به تازگی به پایان رسیده شروع کنیم؛ برگزاری این جشنواره چه اهمیتی دارد؟
بهطور کلی، برگزاری جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان با ارزش است، به این دلیل که همه آثار حوزه سینمای کودک و نوجوان دیده میشوند و تجارب مختلف در این حوزه به معرض نمایش درمیآید. ضمن اینکه سازندگان این آثار میتوانند در جشنواره، تماس مستقیم با مخاطب خود پیدا کنند و با سنجش بازخوردها، به شناخت بیشتری از ذائقهها و نیازهای مخاطب دست پیدا کنند و هم اینکه آثار دیگر سازندگان حوزه کودک و نوجوان را مشاهده میکنند و از کم و کیف فیلمسازی در این حوزه طی یک سال مطلع میشوند. با این حال من اعتقاد دارم که امسال با توجه به شیوه گسترده ویروس کرونا، ضرورتی برای برگزاری این جشنواره نبود، همچنان که مهمترین رویدادهای فرهنگی ما امسال برگزار نشدند. با توجه به محدودیتهایی که هست و نمیتوان از برنامههای جشنواره استفاده شایستهای کرد، جشنواره فیلمهای کودکان و نوجوانان به نتیجه مطلوبی نرسید و در این وضعیت اقتصادی فقط یک بودجهای خرج شد! سینمای کودک در اکران سال جاری طی ۶ ماهه اول سال، بسیار ضعیف بوده، در ۶ ماهه آینده هم که به نظر میآید به همین صورت باشد؛ بنابراین سطح کیفی این جشنواره بسیار پایین آمد؛ میشد بودجه برگزاری جشنواره امسال را ذخیره کرد تا درساخت یک اثر ارزشمند استفاده شود.
- معیار سنجش جشنواره فیلم کودک و نوجوان از نظر شما چیست؟
من فکر میکنم یکی از مهمترین معیارهای سنجش این است که مخاطب فیلم کودک ونوجوان تا چه حد امکان حضور برای دیدن فیلم و احساس همزاد پنداری و تأثیرپذیری از پیام فیلم ساخته شده را پیدا میکند. مهمترین وجه آموزشی یک فیلم در ژانر کودک و نوجوان این است که میخواهد به مخاطب بگوید که دنیای فردای تو باید با انگیزههایی که ما در فیلم مطرح میکنیم، شکل بگیرد. به طور مثال، اگر موضوع یک فیلم «امید» و نقش آن در زندگی یک فرد باشد - یا هر پیام آموزشی دیگر که در فیلم هست - یکی از معیارهای ما در سنجش کیفیت این است که ببینیم مخاطب چگونه این پیام را دریافت میکند.
- به نظرتان فیلمهایی که در جشنواره کودک به نمایش در میآیند، متناسب با این گروه سنی هستند؟
بسیاری از فیلمهایی که من در دوره قبل دیدم اصلا مخاطبشان کودک ونوجوان نبود بلکه به بهانه کودک و نوجوان بود و مخاطبان بزرگترها بودند، ماباید فاصله بگذاریم بین این مسئله، یعنی به بهانه کودک را به کودک ارائه ندهیم، چون با دنیای او فاصله دارد و فهمش از دیدن این فیلم کامل نمیشود، دنیای کودک و باورهای او تعریف خاص خودش را دارد و باید درهمان متر، سبک و سیاق برای او ساخته شود.
- مشکل عمده فیلمهای سینمای کودک در سالهای اخیر چیست؟
سینمای کودک و نوجوان ما تا نگاه خودش را اصلاح نکند و به ریشه و فرهنگ ایرانی نگاه نکند موفق نخواهد بود؛ متأسفانه برداشتهای ما از سینمای غرب باعث شده تا فرزندان ما با فیلمهای ساخته شده در این حوزه، همزادپنداری نکنند. مضامین و داستانهایی که طی سالهای اخیر در فیلمهای ژانر کودک ارائه شدهاند، بهگونهای نبودهاند که کودک و نوجوان ایرانی به آنها مبتلا باشد. وقتی موضوع و داستان فیلمها از سینمای غرب گرفته میشود یا برای بچههای ما قابل درک نیستند و دور از ذهن هستند و یا قهرمان داستان برایشان باورپذیر نیست. پدر و مادر اگر بخواهند فرزندانشان را به سینما ببرند علاقمند هستند که بچه چیزی را روی پرده سینما آموزش ببیند که به درد زندگیش بخورد، اما فیلمهایی که به تقلید از سینمای غرب ساخته میشوند تناسبی با نیاز کودک و نوجوان ایرانی ندارند؛ درنتیجه نه پدر و مادر و نه اولیای مدرسه برای بردن بچهها به سینما تمایل ندارند و حتی انتخاب شایستهای از بین فیلمها صورت نمیگیرد؛ بنابراین تا مضامین فیلمها با فرهنگ و باورهای ایرانی و یا حتی شرقی همخوانی پیدا نکند نمیتوانیم بگوییم که به دنیای کودک نزدیک شده است.
- فکر میکنید چرا سینمای کودک در یک دهه اخیر ضعیف شده است و آن طراوت سابق را ندارد؟
چیزی که مایلم روی آن تأکید کنم این است که سینمای کودک ونوجوان یک سینمای دم دستی نیست بلکه سینمایی کاملاً تخصصی است و فردی که تصمیم میگیرد برای کودک و نوجوان فیلم بسازد از نویسنده تا کارگردان تا طراح صحنه و همه عوامل ساخت فیلم، همه باید کسانی باشند که تخصص کافی داشته باشند تا فضاسازی مناسب برای فیلم کودک و نوجوان شکل بگیرد.
متأسفانه در یک دهه اخیرا شاهد هستیم که تازه کارها برای آغاز کار خود در سینما، فیلم کودک و نوجوان میسازند، در نتیجه اصلا فضای این نوع فیلمها فضای کودکانه نیست؛ موسیقی مناسب کودک نیست، فیلمنامه گرههایی دارد که با ذهن کودک همخوانی ندارد و هیچ نشانهای از سینمای کودک و نوجوان در آن دیده نمیشود و... اینها همه آسیبهایی ایجاد میکند؛ ازجمله اینکه باعث میشود فاصله بین مخاطب و سازنده اثر بیشتر شود. چون که میبینند فیلمشان گیشه آنچنانی ندارد و فروش خوبی هم ندارد، بنابراین دیگر فیلم کودک و نوجوان نمیسازند و این ژانر عقب میافتد.
یکجور افراط و تفریط در ساخت فیلم کودک و نوجوان وجود دارد؛ یکسری فقط به گیشه میاندیشند و فیلمهای سطحی و مبتذل میسازند. دسته دیگر هم به ساخت فیلم مفهومی، فلسفی و خیلی پیچیده میپردازند.
- در فرایند تولید آثار کودک و نوجوان باید به چه باید و نبایدهایی باید توجه شود؟
آنچه باید در تولید فیلم وسریال برای کودکان و نوجوانان رعایت شود اولا فیلمنامه مناسب است. چه فیلمنامهای برای کودک ونوجوان مناسب است؟ اول، درجهبندی سنی کودک و نوجوان باید رعایت شود؛ دنیای کودک و نوجوان دارای تفاوتهای بسیاری است، کودک میخواهد همه چیز را کشف کند، اما نوجوان کشف کرده و بیشتر دنبال ماجراجویی است و از حل معماها لذت میبرد؛ بنابراین ما باید فیلمنامهای داشته باشیم که تفاوتهای سن و سال بچهها را درک کند؛ هر بچهای در یک سنی شایسته دانستن چیزهای مقتضی سن و سال خودش است، حتی تفاوت دنیای دخترها و پسران هم در ساخت فیلم و سریال باید کاملاً شناسایی شود.
دوم اینکه آدمهای متخصص و آشنا به روانشناسی کودک و ادبیات کودک و نوجوان باید ساخت اینگونه فیلمها را به عهده بگیرند. ادبیات کودک و نوجوان هم یک نوع ادبیات خاص است. شما در داستاننویسی کودک و نوجوان ببینید نوع نوشتن یک کتاب داستان با ادبیات بزرگسال کاملاً متفاوت است، پس توجه به تمایزهای سنی و جنسی بچهها برای نوشتن یک فیلمنامه خیلی موثر است. همینطور فیلمنامه نویس باید در حوزه ادبیات کودک ونوجوان تخصص داشته باشد. با توجه به شناخت این ادبیات و آشنا بودن به زبان کودک و نوجوان و همچنین ماجراهایی که مربوط به کودک نوجوان باشد، باید حتما این شاخصهها را داشته باشه، یک فیلمنامه موثر در حوزه کودک و نوجوان، روزآمد است.
چرا که کودکان و نوجوانان بیشتر از بزرگسالان با مسائل روز درگیر، آشنا و علاقمندند هستند.
نسل ما در کودکی ونوجوانی خودمان با گردو و فندق بازی میکردیم، اما بچههای امروز ما با آی پد بازی میکنند، ابزار کارهای آنها کامپیوتر است و با تلفن همراه هوشمند آشنایی دارند. پس دنیای کودکی فرق کرده، فرض کنید بنده بهعنوان یک فیلمنامهنویس نمیتوانم دنیای نوستالوژی خودم را به خورد کودک ونوجوان امروز بدهم و یک نوجوان را بگذارم که با گردو بازی میکند و محورهای داستان خودم را بر اساس شخصیت آن بچه طراحی کنم؛ طبیعی است که آن وقت بچه نسل امروز نمیتواند با داستان فیلمنامه من ارتباط خوبی برقرار کند.
نبایدها در حوزه فیلمسازی برای کودک و نوجوان تقلید کورکورانه از مسائل زندگی دنیای غرب است، مثلا یکی ازچیزهایی که بر آن اصرار است و امروز متأسفانه دارند سینمای کودک و نوجوان را به آن آلوده میکنند مسائل جنسی خارج از عرف و فرهنگ عمومی ماست. مثلا الان مسئله خیانت، عشق، جنس مخالف، کودکآزاری و... اینها اصلا در فرهنگ عمومی کشور ما شایع نیست و یک فیلمساز وطن دوست، عاقل و منصف هیچوقت نباید دنبال مضامینی برود که در فرهنگ ما، ضد ارزش محسوب میشود یا اینکه جزو تربیت کودک ما محسوب نمیشود.
یکی دیگر از نبایدها در فیلمسازی کودک و نوجوان، نمایش دنیای سیاه و بیامید و آزاردهنده است. مثلا نمایش پدر خائن و مادر معتاد و یا بالعکس در فیلم کودک، باعث میشود بچه نسبت به پدر و مادرش بیاحترام بشود و به دنیای فردای خودش اعتماد نکند.
ما در حوزه فیلمسازی کودک و نوجوان باید فردا را برای بچههایمان روشن معرفی کنیم، به بچه اعتماد به نفس بدهیم، از اینکه در سرزمین خودش، کنارمردم خودش زندگی میکند احساس خوبی داشته باشد، حب وطن را به او آموزش دهیم و به او یاد بدهیم که مردمش را دوست داشته باشد، به کشورش عشق بورزد و بهطور خلاصه آمادهاش کنیم برای اینکه یک فرد سازنده در جامعه فردای بشود.