ترور شهید فخریزاده توسط عوامل تروریستی صهیونیستها در کشور اندوه فراوانی را برای مردم شهیدپرور ما ایجاد کرد.
به گزارش گروه فرهنگی خبرگزاری دانشجو، ترور شهید فخریزاده توسط عوامل تروریستی صهیونیستها در کشور اندوه فراوانی را برای مردم شهیدپرور ما ایجاد کرد. دکتر فخریزاده که از او بهعنوان یکی از دانشمندان هستهای- که اتفاقا در خط مقدم تولید واکسن کرونا فعالیت داشته است- یاد میشود، یکی از چهرههای مطرحی بود که دشمنان ملت در تلاش برای کشتن او بودند. بر همین اساس بعد از این اتفاق تلخ، در روز یکشنبه نهم آذرماه جمعی از سینماگران اقدام به امضاء و انتشار بیانیهای کردند که رسانهای شد. در همین راستا با اکبر نبوی، منتقد سینما و فعال فرهنگی در خصوص این اقدام در حوزه سینما و فرهنگ کشور گفتوگویی داشتیم که به زوایای مختلف آن پرداختیم. از توجه مسوولان به تبلیغ فرهنگ بزرگان کشور تا عملکرد سینماگران و اهالی فرهنگ به این موضوع و واکنشهایی که بعضا نسبت به اقدام فعالان فرهنگی کشور در جریان این اتفاق شاهد بودیم.
بیانیه سینماگران در پی شهادت شهید فخریزاده
یکشنبه، نهم آذرماه جمعی از هنرمندان و سینماگران نیز در پی ترور ناجوانمردانه این شهید دانشمند در بیانیهای عنوان کردند که به این شخصیت برجسته افتخار میکنند و ابراز تأسف کردند. در متن این بیانیه آمده بود:
«به نام خدا خطاب به تویی که نمیشناختمت خبر ترور ناجوانمردانهات را شنیدیم و افسوس خوردیم که چرا به قدر بدخواهان میهنمان تو را نمیشناختیم. کمی دیر شده، ولی به پاس یک عمر تلاش علمی بیمنت و بینام و نشان برای اقتدار کشور عزیزمان ایران، به تو افتخار میکنیم. روحت شاد»
امضاکنندگان این بیانیه عبارتند از؛ خانمها و آقایان پرویز پرستویی، ابراهیم حاتمیکیا، کمال تبریزی، مجید مجیدی، همایون اسعدیان، منوچهر محمدی، منوچهر شاهسواری، مازیار میری، رضا میرکریمی، نرگس آبیار، فرشته طائرپور، محمدمهدی عسگرپور، کامران ملکی، رسول صدرعاملی، مجتبی راعی، محمدحسین حقیقی، حسن برزیده، محمدعلی نجفی، حبیب احمدزاده، آتیلا پسیانی، فرهاد توحیدی، اکبر نبوی، فرهاد قائمیان، ایرج تقیپور، محمد داودی، عبدالحمید قدیریان، علی قائممقامی، مهرداد فرید، نوید محمودی، بهمن اردلان، حافظ احمدی، محمد قاسمی، محمد حسین مهدویان، مهدی فخیمزاده، مهدی عظیمیمیرآبادی، دانش اقباشاوی، کاظم درستکار، پژمان مظاهریپور، علیرضا شجاعنوری، علیرضا جلالی، سعید آرمند، امیرحسین آشتیانیپور، عبداله اسکندری، محمد پیرهادی، اصغر پورهاجریان، خیراله تقیانیپور، علی جلیلوند، نیما جاویدی، محمدعلی حسیننژاد، علی حضرتی، روحالله حجازی، مهدی دادگو، سعید سعدی، محمد شکیبانیا، سحر صباغسرشت، علی طلوعی، محمد عباسیفرد، علیرضا قاسمخان، رضا کریمی، حسن مصطفوی، مجید معدنی، مجید مدرسی، ایرج محمدی، مجید مطلبی، جواد نوروزبیگی، مهدی همایونفر و جمال ساداتیان.
واکنشهای کمرنگ در فضای مجازی
در میان هنرمندان چهرههایی مانند سیدمحمود رضوی، نادر طالبزاده، جلیل سامان و شهره قمر اقدام به انتشار مطالب کردند و شهادت شهید محسن فخریزاده را در فضای مجازی تسلیت گفتند.
خانواده سینما باید نسبت به فرهنگ افرادی مانند فخریزاده نزدیک شود و فرهنگ انسانی آنها را دریابد. فرهنگی که مؤمنانه برای خدمت به مردم از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکرد و بیمنت و گمنام به مردم خود خدمت کرد. البته نه فقط سینما بلکه مسوولان درجه اول کشور نیز باید این فرهنگ را بیاموزند و به کار ببندند
اکبر نبوی؛ منتقد و فعالی فرهنگی: تأخیر درانتشار بیانیه سینماگران بهانهجویی کودکانه است
به نظر من واکنشهایی مانند تعلل در انتشار بیانیه سینماگران در جهت محکوم کردن ترور شهید فخریزاده و مواردی از این دست بهانهجویی است؛ آن هم یک بهانهجویی کودکانه. اگر سینما سکوت میکرد میگفتند چرا سکوت کرده است؟ حالا که دوستان سینماگر بیانیهای را منتشر کردهاند بهانهجویی میکنند و میگویند چرا دیر؟! به هر حال برای تنظیم این بیانیه باید شرایط فراهم باشد، متن نوشته شود، میزان متن تعیین شود، دارای چه ابعادی باشد، مختصر یا طولانی، تحلیلی یا عاطفی باشد و... در مجموع تمام این موارد زمانبر است.
خانواده سینما وظیفهاش را انجام داد
مهم این بود که خانواده سینما نسبت به یک رخداد تلخ، جنایت بزرگ و از دست دادن یک دانشمند بسیار با اهمیت و با ارزش، واکنش نشان دهد که این کار را کرد.
به عقیده من، خانواده سینما آن وظیفهای که باید به انجام میرساند را عملی کرد. البته این حداقل وظیفه نسبت به شهید فخریزاده و امثال اوست. کاری که انشاءالله سینما بتواند انجام دهد این است که تلاش، کوشش و حماسههای علمی افرادی همچون شهید فخریزاده عزیز را در قالب درام بر پرده سینما متجلی کند. این کار بسیار مهمی است که سینما باید انجام دهد.
خانواده سینما به فرهنگ فخریزادهها نزدیک شود
از طرفی، خانواده سینما باید نسبت به فرهنگ افرادی مانند فخریزاده نزدیک شود و فرهنگ انسانی آنها را دریابد. فرهنگی که مؤمنانه برای خدمت به مردم از هیچ تلاش و کوششی فروگذار نکرد و بیمنت و گمنام به مردم خود خدمت کرد. البته نه فقط سینما بلکه مسوولان درجه اول کشور نیز باید این فرهنگ را بیاموزند و به کار ببندند. بنده نبوی، شما خبرنگار وهمه ما به این فرهنگ احتیاج داریم. این فرهنگ میتواند ما را از بحرانها عبور دهد، کمبودها را برطرف کند و... به گمانم تازه وظایف ما نسبت به امثال شهید فخریزاده شروع شده است. خدا کند که بتوانیم وظایف خود را به خوبی بشناسیم و به آنها عمل کنیم.
فرهنگ و هنر کشور کاری نکرده است
اساسا ما در زمینه پرداختن به افرادی بزرگ مثل شهید فخریزاده کمکار بودهایم. ما که میگویم مقصودم مجموعه فرهنگ و هنر کشور است. نه فقط سینما! ما چه کاری به انجام رساندهایم؟ ما در کشور نسبت به این چهرههای تابناک چه اقدامی کردهایم؟ بهعنوان مثال سرداران بزرگ سالهای پایداری ملی را چگونه در قالب درام به مردم معرفی کردهایم؟ ما درباره شهید خرازی، باکری، زینالدین، همت و بسیاری دیگر از بزرگان کاری نکردهایم. نه سینما، نه تئاتر و نه سایر حوزهها، فعالیتی در این راستا نداشتهاند. کاری که درمورد آن صحبت میکنم به منزله یک فعالیت جریانی است. درست است تعداد معدودی کار داشتهایم، تک کارهایی که در حال حاضر به قوت و ضعف آنها اشارهای نمیکنم؛ به اینکه تا چه اندازه هنرمندانه ساخته شدهاند و عناصر زیبایی شناسی اثر واجد ارزش بوده است؛ نه! بحث من فعالیتی است که به جریان تبدیل شود. فعالیتی که به نوعی عزم عمومی تلقی شود. کاری که هالیوود برای رخدادها، شخصیتها و فصلهای بسیار بزرگ و مهم کشورش انجام میدهد؛ بنابراین هماکنون در این زمینهکم کاری داریم.
«الناس علی دین ملوکهم»
البته باید بهطور حتم این موضوع را در نظر داشت: «الناس علی دین ملوکهم» / مردم از رفتار و کردار رهبران و مسوولان تبعیت میکنند». اگر مسوولان کشور در ردههای مختلف، این دغدغه و دلمشغولی را با خود بهطور پیوسته داشته باشند دیگران هم تأثیر میگیرند. وقتی آنها دلمشغولی ندارند، چه باید کرد؟ بهعنوان مثال زمانی که میخواهند برای ساخت یک فیلم سینمایی کمک کنند، انواع و اقسام موانع را سر راه سینماگر قرار میدهند، سینماگر به شرط داشتن انگیزه هم خسته میشود و انگیزههایش رنگ میبازد. من این موضوع را بارها گفتهام و اینجا هم تکرار میکنم چراکه جای بسیار درستی برای بیان دوباره آن است.
سینمای کشور باید طلبکار باشد!
سال۸۶ قصد ساخت یک فیلم سینمایی جنگی در مقام تهیهکننده را داشتم؛ یکی از دستگاههای نظامی کشور قرارداد عجیبی را جلوی من گذاشت و از من چک سفید میخواست. چک سفید امضاء برای چه کاری؟ قرار بود دو دستگاه آمبولانس قدیمی، چهار موتور تریل و شاید چهل دست لباس نظامی به من بدهند که در ازای آن چک سفید میخواست. بعد از آن گفتند اسم ما در تیتراژ قید شود، فیلمنامه را باید ما بخوانیم و تأیید وتصویب کنیم. کجای دنیا چنین اتفاقاتی رخ میدهد. به نظر من سینمای کشور در همین حد که در حوزه دفاع مقدس و مطالبات ملی کار کرده، غیرت فردی به خرج داده است.
برخی این نهادها مدعی شوند و بگویند ما بستر و زمینه را فراهم کردهایم و به اصطلاح سینماگران ناز کردهاند؟ یک نمونه به ما بگویند. اتفاقا به عقیده من سینمای کشور باید طلبکار باشد! زیرا سینماگران را اذیت میکنند. من شهادت میدهم که اذیت میکنند. شهرک دفاع مقدس برای همان فیلمی که من قصد ساختن آن را داشتم، چک سفید امضاء مطالبه کرد، اما لشکر۸۲ زرهی اهواز، فرمانده تیپ دو، سرتیپ سلیمانی که هرکجا هست سلامت باشد، به من گفت: نبوی تانک نیاز داری؟ زرهپوش میخواهی؟ که من از او تشکر کردم و گفتم در همین حد برایم کافی است. البته شاید من شانس خوبی داشتم که ارتش با من رفتار خوبی داشته است و ممکن است با فرد دیگری اینگونه رفتار نشده باشد؛ به هیچوجه قصد تعمیم این موضوع را ندارم.
به سرعت برق و باد فراموش میکنیم
به نکتهای بازمیگردم که بالاتر ذکر کردم؛ باید دراین زمینه تبلیغ فرهنگ شود. فرهنگ قاسم سلیمانیها، محسن فخریزادهها، باکریها، چمرانها و... اگر اینها بهعنوان یک جریان زلال در پیکره جامعه اعم از مردم و مسوول جاری شوند خیلی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد، اما متاسفانه بعد از مدت کوتاهی که آنها را مورد تجلیل قرار دادیم، به سرعت برق و باد فراموش میکنیم.
باید دراین زمینه تبلیغ فرهنگ شود. فرهنگ قاسم سلیمانیها، محسن فخریزادهها، باکریها، چمرانها و... اگر اینها بهعنوان یک جریان زلال در پیکره جامعه اعم از مردم و مسوول جاری شوند خیلی اتفاقات خوبی رخ خواهد داد.