سید جلال ابراهیمی در واکنش به اظهارات جداییطلبانهی رئیسجمهور ترکیه در آذربایجان گفت: بخشی از هدف اردوغان از این کار انحراف اذهان عمومی از مشکلات سیاسی و اقتصادی خود ترکیه است.
گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو، رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه روز پنجشنبه در مراسم رژه ارتش در باکو پایتخت آذربایجان با خواندن بخشی از یک شعر قدیمی از نژادپرستانِ پان ترکیست با مضمون " ارس را جدا کردند و آن را با میله و سنگ پُر کردند / من از تو جدا نمیشدم، به زور جدایمان کردند" سعی کرد تا در راستای رویاپردازیهای عجیب خود برای زنده کردن امپراطوری عثمانی پان ترکیستها را علیه منافع ملی ایران تحریک نماید.
به زعم بسیاری از کارشناسان سیاسی و بین المللی هدف اردوغان از این کار تحریک احساسات نژادپرستانه پان ترکها و القای این که کشور آذربایجان دو تکه شده و یک تکهی آن در آن سوی رود ارس یعنی در ایران، باقی مانده و اکنون اردوغان به عنوان میراث دار امپراطوری “ترکانِ عثمانی”؛ مدعی پایه گذاری این سرزمین خیالی است.
رئیس جمهور ترکیه در حالی در کشور دوست و همسایهی ایران تفرقه افکنی میکند که کشور جمهوری آذربایجان، تا همین ۲۰۰ سال پیش و قبل از بی عرضگی شاهان قاجاری جزیی از خاک ایران بوده و در جنگهای روس و قاجار، از ایران جدا شد. بعد از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال ۱۹۹۱ میلادی، جمهوری آذربایجان به استقلال سیاسی رسید. جالب اینکه جمهوری آذربایجان و مردم آن که عمدتا همانند اجداد خود در ایران شیعهی ۱۲ امامی هستند، هیچ ارتباطی از نظر جغرافیایی و نژادی با کشور ترکیه و ترکهای عثمانی ندارند.
به گواه تاریخ، بعد از فروپاشی شوروی بسیاری از مردم آذربایجان آزاد شده از حاکمیت شوروی در کنار رود ارس برای رفتن به سمت خانوادههای خود در ایران اشک شوق میریختند و بعضی با شنا کردن در آب به طرف خاک ایران میآمدند.
در هر حال شعرخوانی عجیب اردوغان و بیتوجهی او به بدیهیات تاریخی و اصول مسائل دیپلماتیک از طرف خود مردم ترکیه، آذری زبانان تبریز ایران و بسیاری از سیاستمداران و تحلیلگران در دو روز گذشته با واکنشهای تندی مواجه شد. در همین زمینه علاوه بر احضار سفیر ترکیه از سوی وزارت خارجه ایران، مردم تبریز روز گذشته در اقدامی خود جوش در برابر کنسولگری ترکیه در این شهر تجمع کرده و انزجار خود را از تحریکات تجزیه طلبانهی اردوغان ابراز کردند.
البته شب گذشته وزیر امور خارجه ترکیه نیز در تماس تلفنی با محمد جواد ظریف همتای خود در ایران اعلام کرد: رئیس جمهور ترکیه نسبت به حساسیتهای پیرامون شعر قرائتشده مطلع نبوده و آن را صرفا در ارتباط لاچین و قرهباغ میدانسته و به همین دلیل آن را در مراسم باکو خوانده است.
از همهی این جنبههای سیاسی و منطقهای که بگذریم، اما بعضی تجار و فعالان اقتصادی که از نزدیک با مردم ترکیه و شهرهای مختلف این کشور در ارتباط هستند بر این باورند که بخشی از علت این افاضات اردوغان به مسائل و مشکلات سیاسی و اقتصادی خود ترکیه مربوط میشود و رئیس جمهور این کشور قصد دارد با چنین اظهار نظراتی اذهان عمومی کشورش را از مشکلات داخلی منحرف کند.
در همین رابطه سید جمال ابراهیمی؛ دبیرکل سابق اتاق بازرگانی مشترک ایران و ترکیه که حدود نیم قرن بین ایران و ترکیه در سفر و تجارت است برای ما یادداشتی را ارسال کرده است که در ادامه مشاهده میکنید.
از سید جلال ابراهیمی؛ رئیس خانه اقتصاد و تجارت ایران و ترکیه:
آقای اردوغان که در مراسم سان و رژه جنگ قره باغ سخن میگفت شعری خواند که مشاورانش نیز مفهوم تعبیری-تفسیری آن را نمیدانستند. او شعری از ترانه معروف لاچین شهری از قره باغ که ضمنا نام دختران آن منطقه است خواند که مفهوم آن جدائی قهرآلود و به زور آذربایجان شمالی از ایران بود که بعد از جنگ ترکمنچای اتفاق افتاد و آن دو مفهوم تعبیری و تفسیری دارد؛ اولی دختری به نام لاچین که از معشوقهاش جدا میشود و دومی ریشه سیاسی دارد که آذربایجان شمالی به زور از آذربایجان جنوبی جدا شده و آقای ظریف به درستی گفتند که این موضوع در تضاد با تمامیت و استقلال ارضی آذربایجان شمالی است.
درترکیه موسسه بزرگ فرهنگی ترکولوژی است که ریشه یابی مفهومی، استعاره ای، اجتماعی و مردمی ترانهها، اشعارآواهای روستائی، فولکورها و ترانههای ملی، سیاسی، محلی و ادبیات ترکی را بررسی میکند.
از سوی دیگر دانشگاه استانبول و دانشکده ادبیات رشتههایی از ادب فارسی و ترکولوژی دارد. از طرفی سفیر جمهوری ترکیه در ایران پروفسور زبان و ادبیات فارسی است و یکی از استادان به نام ترکیه در دانشگاه قونیه است که میتواند در این مواقع مشاوره دهد.
آقای اردوغان کاش این ترانه را میخواندند: گِدون دی یون، خان چوبانا گل مه سین بویل، مغانا گل سه، باتار ناحاق قانا آپاردی، سِللر سارامی بیر، اوجا، بویلی، بالامی آراز چایی، آشدی، داشدی سل سارامی، قاپدی قاشدی آپار دی، سِللر، سارامی بیر اوجا بویلی بالامی
حدودا در سال ۱۳۴۸ شمسی بود که در قطاری از میلان به رُم میرفتم و استاد دانشگاهی از لهستان در کوپهی من بود که در زمینه فولکورشناسی در کشورهای خاورمیانه تحقیق میکرد و مشابهات ضرب المثلها و فولکورهای منطقه بالاخص ایران را مورد تحقیق قرار داده بود. وقتی فهمید که من ایرانی و استاد دانشگاه هستم سر سخن را باز کرد و گفت وقتی مردم در دوره قاجار از ترس حاکمان محلی نمیتوانستند اعتراض کنند با ترانه و تصنیف یا آواز و ساز معترض میشدند.
این استاد لهستانی به من گفت: آپار دی سللر سارامی، یعنی سارای بلند بالای من یعنی آذربایجان شمالی، شهرهای شکی، شیروان، نخجوان، باکو، شیشه، شوشی، ایروان و ... متشکل از ۱۷ شهر بزرگ آذربایجان در نتیجه بی لیاقتی حاکمان قاجار از ایران جدا شد و قرارداد ترکمنچای بعد از قرارداد گلستان عامل این جدائی شد. این پروفسور محقق به من گفت: سارای بزرگ که سیلاب جنگ و بی لیاقتی و عیاشی دربار قاجار عامل این جدائی شد شهرهای بزرگ (سارای بزرگ) را از ایران جدا کرد و در این ترانه آراز چائی آشدی داشدی یعنی آراز طغیان کرد و سرریز کرد. مردم آذربایجان شمالی که حاضر به جدائی از سرزمین مادری خود یعنی ایران نبودند و در ترانه به حاکمان و خان چوبان یا عباس میرزا میگویند که به منطقه مغان نیاید، چون به ناحق خونش ریخته میشود چراکه میگفتند عباس میرزا بی تقصیر بوده و به اجبار تن به این جنگ داده است.
کاش این ترانه را نیز مشاوران آقای اردوغان به ایشان میگفتند. آقای اردوغان که در رویای احیای امپراطوری عثمانی است و در این میان نیز پان ترکها و پان تورانیستها به این امر دامن میزنند و صد البته این سخنان مصرف داخلی هم دارد، چرا که مشاوران ایشان بر این باورند که باید با تیتراژ روزنامه و رسانهها اذهان مردم را از مسائل و مشکلات روزمره و داخلی ترکیه دور کنند.
اردوغان دست در گریبان مسئله موشکهای بالستیک روسی و استقرار آن در ترکیه و فشار آمریکا بر برچیدن آن و احتمال تحریم ترکیه، مسئله نفت دریای اژه و تنش با یونان و فرانسه، مسئله تورم روزافزون و گرانی کالاها، افزایش نرخ بیکاری (گفته میشود بیکاری پنهان در ترکیه به ۱۸ درصد رسیده است)، حواشی ادامه دار مربوط به بازداشتهای روزمره افسران ارشد ترکیه به دنبال کودتای ارتش ترک، مسئله نوریها یا طرفداران فتح اله گولن و بازداشتهای مکرر گولنیها و نوریها (که در وزارت خانه بالاخص در دادگستری، آموزش و پرورش و ... نفوذی پنهان دارند)، مسئله کردها و شرایط درگیریهای شرق ترکیه و قطع درآمد صنعت توریسم به دلیل شیوع کرونا تا حدی که در نهادهای توریستی گفته میشود که نفس این صنعت در حال قطع شدن است و دهها مسئله دیگر که پوشش خبری جدیدی را لازم داشته و دارد بالاخص قدرت گرفتن حزب جمهوریخواه و به دست گرفتن شهرداری استانبول و ازمیر توسط این حزب از جمله مسائل داخلی و خارجی ترکیه بوده که اردوغان با آن دست به گریبان است.
اردوغان باید بداند که اگر ایران بخواهد گذشته تاریخی خود را مطرح کند خیلی مستندات متقن تاریخی دارد که میتواند بر روی میز قرار دهد. باید به ایشان گفت جناب اردوغان، قرن ۲۱ قرن گسترش اندیشهها و استفاده از خرد جمعی و استفاده از دانش و تفکر و جهان بینی دانشمندان جهانی به صورت گلوبال بالاخص در جهان اسلام است که نیاز به اتحاد نظر و اتفاق و همفکری در مقابل تهاجم فرهنگی دارد.
یافتن دوستان جدید نباید به بهای رنجاندن دوستان قدیم باشد. ایران نیز میتواند ادعاهائی ریشه دار با اسناد تاریخی ومسائلی را مطرح کند که زمان چندانی از آن نگذشته است!
آقای اردوغان، ایران و ترکیه میتوانند بازار و شریک و دوستان و همسایگان خوبی برای همدیگر باشند که ایران پیوسته بوده است، همدیگر را با گفتن سخنان غیر ضرور و نامربوط نرنجانیم و این را بدانید که ترکیه حتی سه ماه هم نمیتواند تحریمهایی که چندسال است به ایران تحمیل شده را متحمل شود، چرا که همهی بانکها و اقتصادش وابسته به اروپا و کشورهای همسایه است.
ضرب المثلی است در ایران که گویند: هرچیزی تازه اش مطلوب است، ولی دوست قدیمی که هر دو سو آشنایی بر سلائق و دیدگاههای یکدیگر دارند مقبولتر است.