دولت اردوغان میتوان به این نتیجه رسید که دولت وی از وضعیت موازنه قوا در منطقه راضی نیست و در جهت بازگشت هیمنه دوران عثمانی به ترکیه قدم برمیدارد.
گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو-حسن حسنی؛ «ای آراز (ایارس)» شعری از استاد یحیی شیدا (۱۳۰۳-۱۳۹۰) است. این شعر به شکوه و شکایت از جدایی مناطق قفقاز از ایران در جریان جنگهای ۲۵ ساله ایران و روس و قراردادهای گلستان و ترکمنچای میپردازد. شخصیت استاد شیدا یک شخصیت کاملا ملیگرا بوده است. پدر وی حسن یوزباشی چرندابی از مبارزان انقلاب مشروطه و از محلة چرنداب تبریز بود؛ و خود وی نیز در مبارزه برای ملی شدن صنعت نفت ایران، از فعالترین چهرههای سیاسی آذربایجان بود و به همین دلیل نیز بعد از سقوط مصدق تحت تعقیب قرار گرفت و به همراه برخی از مبارزان به تهران و اصفهان فرار کرد و مدتها با وضعی سخت و به صورت ناشناس در اصفهان زندگی کرد. (اقتصاد نیوز)
همانطور که گفته شد شعر (ای ارس) یک متن کاملا ملی گرایانه از سوی شخصیتی است که به یکپارچگی ایران اعتقاد راسخ داشت. اما در روز پنج شنبه و در روز رژه پیروزی نیروهای جمهوری آذربایجان در جنگ ارمنستان و بحران قرهباغ؛ رجب طیب اردوغان که به عنوان مهمان ویژه در این مراسم حضور داشت، به صورت تقطیع شده شعر (ای ارس) را مصادره به مطلوب کرد و سیگنال مثبتی برای جدایی طلبان ایرانی ارسال کرد که با واکنش طیف وسیعی از مقامات ایرانی و چهرههای فرهنگی و سیاسی رو به رو شد.
حال سوال پیش میاید که اردوغان با چه هدفی محتوای شعر را تغییر داده است؟ آیا این عمل سهوی بوده است یا خیر؟
ابتدای بحث باید گفت مساله تنها قرائت یک شعر نیست بلکه وارونه جلوه دادن واقعیتهایی است که میتواند منجر به خطر افتادن امنیت ملی یک کشور شود. نکتة قابل بحث این است که مقامات ترکیهای سعی در فرافکنی و یا غیر عمدی جلوه دادن این مسئله را دارند. تمام رهبران دنیا هنگام ارائه هر مطلب و یا سخنرانی آن را با مشاورین خود در میان میگذارند و یا مطالب را همان مشاورین در اختیار آنان قرار میدهند. پس این سخنان در این سطح برگرفته از یک فکر جمعی است که هدف خاصی را دنبال میکند. مسئلة بعدی سیاستهای منطقهای دولت اردوغان است که نشان میدهد دولت وی تمایل چندانی به ایجاد آرامش در منطقه ندارد؛ که در ذیل به چند نمونه از این سیاستها خواهیم پرداخت:
الف- مسئلة فلسطین: در مسئلة فلسطین سیاست خارجی حزب عدالت و توسعه دارای دو وجه است. اول در قبال دولت و مردم فلسطین. دولت اردوغان از زمان روی کار آمدن سعی در تقویت وجهة خود در جهان اسلام با حمایت از آرمان فلسطین داشت؛ و اقدامات خوبی هم در قیاس با دیگر کشورهای مسلمان عرب در موضعگیریهای خود انجام داد مانند محکومیت انتقال سفارت آمریکا به بیت المقدس و حملة شدید لفظی به شیمون پرز در جریان اجلاس داووس (۲۰۱۰) و همچنین اعزام کشتیهای کمکهای بشردوستانه به باریکة غزه. وجه دیگر سیاست حزب عدالت و توسعه در قبال اسرائیل است. ترکیه جزء اولین کشورهای اسلامی است که اسرائیل را به رسمیت میشناسد (۱۹۴۹)؛ و تا زمان روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه ۲۰۰۲ در ترکیه این روابط در عالیترین سطوح مختلف امنیتی، سیاسی و اقتصادی ادامه داشت. اما با روی کار آمدن این حزب تنشهایی که در بالا نام برده شد در روابط طرفین به وقوع پیوست. اما این تنشها هیچگاه به کم شدن سطح روابط بین طرفین منجر نشد. از این رو ترکیه و اسرائیل علاقمندی خود را به استمرار روابط نشان میدهند. در نتیجه میتوان گفت: دولت اردوغان در قبال فلسطین در لفظ و کمکهای مالی خوب عمل کرده است، اما در عمل و کمک به آرمان اصلی فلسطین یعنی آزادی قدس شریف، کامیابی حاصل نکرده است.
ب- بحران سوریه: از دیگر اقدامات اردوغان جهت بسط قدرت ترکیه در منطقه حمایت همه جانبه از معارضان سوری (تکفیری و غیرتکفیری) است. پس از آغاز ناآرامیهای داخلی در سوریه (ژانویة ۲۰۱۱)، ترکیه به حمایت همه جانبه از مخالفان دولت سوریه پرداخت و در دخالتی آشکار در امور داخلی این کشور گروههایی نظیر ارتش آزاد سوریه و جبهه النصره و گروههای تحریر الشام را مسلح کرد. به صورت قطع میتوان گفت یکی از عوامل عمده در تبدیل اعتراضات داخلی سوریه به جنگ تمام عیار داخلی، سلاحهای اهدایی ترکیه و چندین کشور عرب منطقه به معارضان سوری بود. اردوغان حتی به این نیز اکتفا نکرد و در سال ۲۰۱۹ به شمال شرق سوریه لشکرکشی کرد و مناطق کردنشین سوریه را به اشغال خود درآورد.
ج- مسئله کردها و شمال عراق: از مسائل مزمن و آزار دهنده برای دولت ترکیه از اواخر دهه ۷۰ میلادی تا کنون مسئلة کردهای ترکیه است. دولت ترکیه بیش از ۴ دهه است که دست به سرکوب گروههای جدایی طلب کرد نظیر پ ک ک میزند. این سرکوبها و اقدامات نظامی علیه کردها سبب نقض حاکمیت کشورهای سوریه و به ویژه عراق شده است و همواره مورد اعتراض دولت مرکزی عراق و دولت خودمختار کردستان عراق گردیده است. اما مانند سوریه، دولت ترکیه این بار دست به اشغال مناطق شمالی عراق زده است و تا عمق ۱۰ کیلومتری خاک عراق نفوذ کرده و به بهانة مقابله با نیروهای پ ک ک دست به تاسیس مقرهای نظامی زده است. تحلیگران معتقدند این اقدامات دولت اردوغان صرفا برای مقابله با کردها نیست و جنبة اصلی این اقدامات حضور همیشگی در صحنه سیاسی عراق با اهرم فشار نظامی است.
با بررسی مختصر سیاستهای چالش برانگیز منطقهای دولت اردوغان میتوان به این نتیجه رسید که دولت وی از وضعیت موازنه قوا در منطقه راضی نیست و در جهت بازگشت هیمنة دوران عثمانی به ترکیه قدم برمیدارد. اقدامات اردوغان در قرهباغ، سوریه و عراق نیز موید همین موضوع است که وی تنها به نفوذ نرمافزاری متکی نیست و به توسعة سرزمینی نیز فکر میکند. وی در جهت تکمیل پازل خود استراتژیهایی را در پیش گرفته است، از جمله میتوان به تغییر نظام پارلمانی به ریاستی در سال ۲۰۱۷ اشاره کرد. با این تغییر، قدرت به صورت متمرکز در اختیار رییس جمهور قرار میگیرد و احتمال کودتا علیه حزب حاکم به شدت کاهش مییابد. دومین استراتژی دولت اردوغان در این جهت ایجاد تنشهای ساختگی با غرب برای نشان دادن یک وجهه ملی و مستقل از خود است. اما به طور کلی رابطه ترکیه با غرب دچار تحول خاصی نگردیده است و وی برای انجام برنامههای منطقهای به تقویت روابط با غرب میپردازد. البته این را باید دانست که سیاستهای سینوسی حزب عدالت و توسعه در غرب سبب این شده است که آمریکا و اروپا اردوغان را به عنوان فردی مورد اعتماد نپذیرند و حتی به دلیل برخی اقدامات دولت وی، ترکیه را در لیست تحریمهای خود قرار دهند.
در عرصة سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نیز این موضوع حائز اهمیت است که اردوغان سعی میکند با توجه به همة تزاحمهای منطقهای دو کشور به ویژه در سوریه و عراق، روابط خود را با ایران وارد چالش نکند؛ و روابط دو کشور طی این دوران از ثبات نسبی برخوردار بوده است. ولی این امر نباید از دید مسئولان ایرانی دور بماند که اردوغان و دولت وی نمیتواند مورد اعتماد کامل قرار گیرد. چه بسا همین مسئلة شعر «ای ارس» برای سنجش میزان واکنش ایران به اقدامات بعدی وی باشد که میبایست به صورت شایسته پاسخ داده شود تا از اقدامات عملی دولت وی در آینده پیشگیری صورت گیرد.